شماره ۱۴۶

شماره ۱۴۶ هنر موسیقی، آبان و آذر ۱۳۹۳، منتشر شد. در این شماره علاوه‌بر سرمقاله با عنوان «ما دسته‌سومی‌ها!» نگاهی داریم به کنسرت کیتارو در ایران، کنکا‌‌شی در مواجهه‌ی ایرانیان با مرگ مشاهیر، از آقای بوستان تا بهمن‌خان به مناسبت درگذشت بهمن بوستان، یادی از دکتر ساسان سپنتا، سانتانا (Santana)؛ چهره‌ای از موسیقی آمریکای لاتین، اجرای «بانوی زیبای من» و «هانسل و گرتل» در تهران، سانتانا (Carlos Santana)؛ چهره‌ای از موسیقی آمریکای لاتین، نگاهی به زندگی و موسیقی کلیف برتونف، عوامل زنده‌ماندنِ «نشر» و… .

 

طراح گرافیک: هانیه هدایت‌پور

عکس روی جلد: کیتارو؛ کنسرت در تهران عکاس: محمد گل‌محمدی

 

برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا ایمیل مجله honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

جلد مجله هنر موسیقی شماره ۱۴۶

فهرست مقالات

سرمقاله: ما دسته‌سومی‌ها!

سوسوی سونامی سرطان از بلاهای از‌دوست‌رسیده‌ی روزگار ماست. این گرگِ رهاشده هرروز به برّه‌های مردمی می‌زند و هرروز شاهد شگردهای تازه در نحوه‌ی یورشِ او هستیم. سن و سال و کوچک و بزرگ هم نمی‌شناسد، پس حق دارند هنرمند و پزشک و بازاری و... همه و همه دل‌نگران خود و فرزندانشان باشند. «رضا کیانیان» (که به‌تازگی بازی او را در تئاتر «مردی برای تمام فصول» به‌کارگردانی «بهمن فرمان‌آرا» دیدم) حق دارد اگر خطر این سونامی را به جامعه و دولت و مسئولان گوشزد کند و از همه‌ی مردم برای مقابله با آن یاری بخواهد. هنرمندانی را در همین ماه‌های اخیر از جنسِ موسیقی، تئاتر، سینما و... از دست دادیم و بیشتر آنها و به‌ویژه جوانانشان در اثر ابتلا به همین بلای سرطان بودند! «مرتضی پاشایی»، «مجید بهرامی»، «رحمان مرادی» و... و البته اینها افرادی هستند که ما می‌شناسیم یا مردم به‌واسطه‌ی هنرشان با آنها آشنایند، چه بسا که در اطراف ما بسیارند و ما از آنها بی‌خبریم! پس مسئولان باید این سونامی مرگبار را جدی‌تر بگیرند. ...

مهدی ستایشگر

شماره ۱۴۶

سرمقالهشماره ۱۴۶ هنر موسیقیمهدی ستایشگر

«طبیعت به من الهام مى‌كند»

نگاهی به کنسرت کیتارو در ایران

نخستین‌بار در یک کتاب‌فروشی با او آشنا شدم، تا آن زمان اصلاً نامش را هم نشنیده بودم. به‌دنبال کتابی بودم که اصواتی غریب، اما بسیار آشنا به گوشم رسید. ناخودآگاه ذهنم را به مکانی غیر‌قابل تصور کشاند؛ مکان‌هایی بی‌نیاز از سؤال. برکه‌ای آکنده از نیلوفرها با موجوداتی خیالی که در حال نواختن اصواتی غریب و جادویی بودند. اصواتی بی‌دلیل که با نوازش تلألؤ ماه بر موج‌های لطیف برکه به ارتعاش در می‌آمدند. «زمان» در عین پویایی در من ایستاده بود. نامش را از کتاب‌فروش پرسیدم، کمی جا خورد و گفت: «نمی‌دانم، در فهرست آهنگ‌های این سیستم بود(!)»
می‌گفتند، نوازنده‌ی معروفی است. اوایل گیتار‌الکتریک می‌نواخته و بعد با سینتی‌سایزر توانسته در عالم موسیقی خودی نشان دهد. حتی می‌گفتند از دوستان «یانی» بوده است که البته گمان کنم منظورشان این بود که در یک سبک می‌نوازند. اما راستش را که بخواهید، «کیتارو» فرزند یک کشاورز بود. به‌قول خودش فرزند مزارع برنج که به‌دنبال آرزوهایش سفر آغاز کرد و مانند بسیاری از بزرگان او هم از سختی‌های زندگی مستثنا نبود. خواندم که شغلِ کارگری را در رستوران‌های توکیو تجربه کرده و با تکیه بر استعداد خویش و توانایی‌هایش در نواختن چند ساز، در باشگاه‌های شبانه مشغول نوازندگی شده است. سال ۱۹۵۳ میلادی که به‌دنیا آمد نامش «ماسانورا تاکاهاشی» بود و اصالتاً اهلِ تویوهاشیِ ژاپن. شاید در علاقه‌ی او به موسیقی روح طبیعت، اعتقادات مذهبی «شینتو» چندان بی‌تأثیر نبوده است. در همان نوجوانی موسیقی سل، همچنین ریتم و بلوز توجه او را جلب کرد و یادگیری گیتار الکتریک را آغاز کرد. کمی بعد گروه خود یعنی «آلباتراس» را به باشگاه‌ها بُرد و تاکاهاشی را «کیتارو» نامیدند.
بیشتر

شهاب عظیمیان

شماره ۱۴۶

شماره ۱۴۶ هنر موسیقیشهاب عظیمیانکنسرتکنسرت کیتارو در ایرانکیتاروگیتار الکتریک

دو نمایش موزیکال در تهران

تئاتر موزیکال «بانوی زیبای من» و اپرای «هانسل و گرتل»

تئاتر موزیکال «بانوی زیبای من» روزهای ششم و هفتم مهر‌ماه تالار وحدت شاهد اجرای تئاتر موزیکال «بانوی زیبای من» به‌کارگردانی «آرش آبسالان» بود که سرپرستی آنسامبل را «مجید گرامیان»، سرپرستی موسیقی را «مهرداد بابایی» و رهبری ارکستر را «مهدی پناهی» به‌عهده داشت. ... اپرای «هانسل و گرتل» بعد از ماه‌ها انتظار عاقبت اپرای جالب هانسل و گرتل، اثر آهنگساز آلمانی «انگلبرت هومپردینگ» (۱۹۱۳- ۱۸۵۴) از ۱۶ مهرماه در تالار رودکی (و نه در تالار وحدت) به‌روی صحنه آمد و قرار شد تا ۲۹ مهر هرشب اجرا شود. ...
اپرای هانسل و گرتلامیراشرف آریان‌پورتئاتر موزیکال بانوی زیبای منشماره ۱۴۶ هنر موسیقیگزارش

«تو به‌جای مَنَم داری زجر می‌كشی...»

كنكا‌‌شی در مواجهه‌ی ایرانیان با مرگ مشاهیر

مرگ غم‌انگیز «مرتضی پاشایی» خواننده‌ی جوان موسیقی پاپ کشورمان، واكنش‌های بسیاری را در جامعه‌ی مجازی و حقیقی برانگیخت و بحث‌های كهنه‌ای را تازه كرد. در این میان نکته‌ی مهم این است که مثل همیشه عواطف و احساساتِ ما ایرانیان در سوگ كسی كه بسیاری‌مان از قبل او را نمی‌شناختیم باز‌شِكُفت و فرد تازه‌درگذشته (به‌سان همیشه) لااقل تا مدتی به عزیزترین موجود روی زمین بدل شد و همه به‌نوعی ناراحت و افسرده شدند. واكنش‌هایی كه نظیرش را در سال‌ها و دهه‌های اخیر در برخورد جامعه و حتی گروهی از میان خودِ هنرمندان، با رفتگانِ دیگری از این جمع نیز شاهد بوده‌ایم. به‌طور مثال هنگام درگذشت غم‌بار زنده‌یاد «ایرج بسطامی» خیلی‌ها را دیدیم كه در جلوت و خلوت خود را ملامت کردند از اینکه آنها هنوز زنده‌اند و ایرج دیگر نیست. پس نشستند و خاطره‌های مشترکشان با «او» را مرور کردند.
احتمالاً کسانی که به او بدی کرده بودند در تنهایی خودشان، حتی اگر حق هم در جاهایی با خودشان بود، حق را تماماً به بسطامی دادند و توی سرِ خودشان زدند. چند وقت بعد هم، مثل همیشه این تب فروکش کرد و او شاید به‌راحتی فراموش شد تا زمان مرگ یک آدم مشهور، نام‌آور و زبانزد دیگر كه همین چندی پیش درباره‌ی چند تن از هنرمندان و به‌تازگی نیز در مورد مرتضی پاشایی تكرار شد؛ چیزی که بارها و بارها تکرار شده و به‌صورت یک سنت نامیمون درآمده و در فرهنگ ما صاحب یک واژه‌ی کریه و مشمئزکننده به‌نام «مرده‌پرستی» شده است و به نظر نمی‌رسد که تا دهه‌های آینده هم این ضدفرهنگ تغییر کند. چنان‌که بسیاری از سنت‌های ما صاحب ظواهر و قالب‌های مدرن شده، ولی واقعیت این است که سنت‌های گاهی ناپسند نیز همچنان پابرجا هستند و فقط ابزار دست‌یازیدن به آنها عوض شده و صورتی مدرن پیدا کرده است. (بیان این نكته لازم است كه فصل مشترك و قطورِ آسیب‌شناسی سوگواری در ایران شكل عام دارد و مردگان مشهور و غیرمشهور را در برمی‌گیرد.) این سنتِ عزیز‌داشتن مردگان و در مقابل، بی‌اعتنایی ابدی به زندگان و ریشه‌های تاریخی، اجتماعی و سنتی آن در جامعه‌ی ایرانی را با «مهدی مناف‌‌زاده» در میان گذاشته‌ایم و دیدگاه‌های او را در این‌باره جویا شده‌ایم. با بیان این نكته كه درگذشت و تشییع پیكر زنده‌یاد پاشایی، موردی خاص است كه از منظرهای گوناگون باید به آن پرداخت و در این گفت‌وشنود، ضمن احترام به او فقط كوشیده‌ایم تا به فصل‌های مشترک این آیین در ایران (در خصوص سوگواری ‌ما ایرانیان برای مشاهیر) بپردازیم. گفت‌وشنود ما را با این پژوهشگر اجتماعی بخوانید:
بیشتر

علی شیرازی

شماره ۱۴۶

جامعه‌شناسی موسیقیشماره ۱۴۶ هنر موسیقیعلی شیرازیگفت‌وشنودمرتضی پاشاییمهدی مناف‌‌زاده

سوخته از داغ‌تر، داغ‌تر از سوخته

از آقای بوستان تا بهمن‌خان

این‌بار از طرف پس‌قلعه به گردش علمی رفته بودیم. در زمان ما این‌گونه سفرهای تفریحیِ کوتاه و چندساعته عنوانِ «گردش علمی» داشت. در مدارس و دبیرستان‌ها معمول بود، یکی از معلمان که با شاگردان صمیمیت بیشتری داشت، گهگاه شاگردان را در یک روز تعطیل به گردش علمی می‌بُرد. البته آن معلم می‌بایست ویژگی‌هایی هم داشته باشد، محبوب‌تر باشد، شاگردان حرفش را بیشتر بخوانند و خودش نیز اهل پیاده‌روی و ورزش باشد و برای ما شاگردانِ سال چهارم و پنجم دبیرستانِ ایرانشهر آقای «بهمن بوستان»، معلم ادبیات فارسی‌مان، این ویژگی‌ها را داشت و بیشتر از اینها هم داشت.

مهدی ستایشگر

شماره ۱۴۶

بهمن بوستاندرگذشتشماره ۱۴۶ هنر موسیقیمهدی ستایشگر

نگاهی به موسیقی ارمنستان

تمدن پارسه از آغاز تاریخ خود سرچشمه‌ی نیکی و قدرت، زیبایی و فضیلت بوده و با اینکه در طول تاریخِ پُر‌فراز و نشیب آن، اقوام مختلفی بارها به این سرزمین حمله کرده‌اند و در نابودی آن کوشیده‌اند، ولی این سرزمین استوار پای برجا مانده است، مشعل فروزان فرهنگ و تمدن خود را همچنان روشن نگاه داشته و تجلیات روح هنری خود را در هرزمان نمایان کرده است. تاریخ تنها شرح جنگ‌ها و خونریزی‌ها نیست، بلکه محل یادکردِ آیین زندگی، کردارهای برجسته، اندیشه‌های بلند، آثار برجا‌مانده، میزان پُرمایگی حیات فردی و گروهی و تجربه‌ی عوامل دوره‌های اوج و حضیض یک مردم و واقعیت‌های زندگی آنهاست.
موسیقی بخشی از فرهنگ و شاخصی جدانشدنی از آن است که با روح و روان و کار و زندگی، سختی و آسانی و شور و مستی و تعزیه‌ی انسان عجین و درهم‌تنیده است. زمانی که درباره‌ی ریشه‌های موسیقی یک قوم یا ملت پژوهشی انجام می‌شود، کار خیلی سخت‌تر از نوشتن درباره‌ی موسیقی مدرن و کارهای هنرمندان معاصر است؛ به‌خصوص در باب قومی که متأسفانه در طول تاریخ از جنبه‌های مختلف سیاسی و جغرافیایی دستخوش تحول و دگرگونی بوده است. ارمنستان و ارامنه از اقوام کهن منطقه‌ی خاورمیانه و تمدن پارسه بوده‌اند که امروزه کمی از خاک آن باقی مانده و در تلاشی مداوم سعی در ماندگاری و حفظ داشته‌های فرهنگی باستانی خود دارد که امید است کوشش‌هایشان در این مهم به‌ثمر بنشیند؛ چرا که انسان امروزی به‌قدری درگیر مسائل مادی است که پرسه‌زدن در کوچه‌پس‌کوچه‌های تاریخ در حوصله‌اش نمی‌گنجد. امید است این مقاله بتواند بخشی از فرهنگ و تاریخ موسیقایی این قوم را به‌درستی معرفی کند. برای این مهم در ابتدا نیاز است که اطلاعات اندکی در خصوص این قوم را بدانیم و تاریخ ارتباطات قوم ایرانی با آنها را بررسی کنیم.
بیشتر

مهرداد مؤمنی

شماره ۱۴۶

شماره ۱۴۶ هنر موسیقیمهرداد مؤمنیموسیقی ارمنستان

این دُرِّ دَری...

گزارشی از جشنواره حافظ و موسیقی

نخستین برنامه‌ی تخصصی شعر و موسیقی با نام «حافظ و موسیقی» در تاریخ‌های ۲۰ تا ۲۲ مهر‌ماه ۱۳۹۳ به مدت سه شب با اجرای شش کنسرت موسیقی و سه سخنرانی، در بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران برگزار شد. در این مجموعه برنامه‌ها، نگاه تخصصی بر همنشینی صحیح و تأثیرگذار شعر در قالب آواز و موسیقی برگرفته از ردیف موسیقی ایران بوده است. به همین دلیل در هرشب و با توجه به ظرفیت‌های مختلف خوانندگان و آهنگسازانی که در این برنامه شرکت کرده بودند، به بررسی نقش دقیق «حافظ» و «موسیقی»ِ آن اختصاص داده شد. هرشب از این برنامه به اجرای دو کنسرت موسیقی دستگاهی و یک سخنرانی با موضوعی در‌باره‌ی اهداف جشنواره تعلق داشت که با توجه به حضور دیدگاه‌های مختلف در این‌باره امکان حضور مخاطبان برای تمام اجرا‌ها نیز فراهم بود. جشنواره‌ی «حافظ و موسیقی» با مشارکت و همکاری بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران به‌مدیریت «سیدعباس سجادی» و طرح و ایده‌پردازیِ «ابوسعید مرضایی» و «امیرعباس ستایشگر»، هم‌زمان با روز بزرگداشت حافظ و با همکاری نشر موسیقی «نوفه» اجرا شد و از معدود برنامه‌هایی بود که بخش خصوصی با همکاری بخش دولتی توانسته‌اند چشم‌اندازی ادامه‌دار برای برنامه‌های بعدی این جشنواره ترسیم کنند.

تحریریه

شماره ۱۴۶

جشنواره حافظ و موسیقیحافظ و موسیقیشماره ۱۴۶ هنر موسیقیگزارش

چه سنی برای شروع درس‌های موسیقی مناسب است؟

همه‌ی ما داستان‌های نوابغ موسیقی را شنیده‌ایم، از «موتسارت» که نخستین سمفونی‌اش را در هشت‌سالگی نوشت تا «استیوی واندر» که در یازده‌سالگی برای «موتان» خواند. حتی اگر فرزند شما در یازده‌سالگی با فیلارمونیک نیویورک یا سمفونیک شیکاگو اجرا نمی‌کند (به‌ترتیب مثل «میدوریِ» ویلنیست و «هربی هانوک»)، بدون شک خانواده‌ی شما کودکان با‌استعدادی را در محل زندگی‌تان سراغ دارد؛ از کُر پیش‌دبستانی تا بَند کنسرت مدرسه‌ی ابتدایی. به‌نظر می‌رسد اگر والدین قصد موفقیت فرزندانشان در موسیقی را دارند، باید آنها را از کودکی غرق در درس‌های موسیقی کنند و این رفتاری درست است.
آموزش موسیقیبابک ولی‌پوررابرت آ. کوتیتاشماره ۱۴۶ هنر موسیقیموسیقی کودک

یک دنیا تجربه، صد کوله‌بار اندوه!

یادی از دکتر ساسان سپنتا

دیگر زمان قصه‌نویسی یا تذکره‌نویسی در باب رفتگان یا ماندگان سرآمده است. قافله‌ی از‌پیش‌رفته‌ی تمدن و فرهنگ بشری هرگز نمی‌ایستد تا ما خودمان را به آن برسانیم. افتان و خیزان، و لنگان‌لنگان رفتن هم، مشکلی را حل نمی‌کند. باید به‌سرعت چشم‌ها را شست، پنجره‌ها را باز کرد تا هوای تازه، باورهای سست و ناروای ما را دستِ‌کم در زمینه‌های فرهنگی یا هنری، نسیمی امید‌بخش باشد.
امروز باید بدانیم که اگر در گذشته موسیقی‌شناس ما توفیقی داشته، در بررسی‌ها و تحلیل‌های خود قدری (و نه به‌اندازه‌ی لزوم)، دیدگاه‌های اجتماعی، تاریخی و آداب و رسوم کهن ایرانی و فرهنگ برآمده از آن را نیز وارد کرده است. فقدان نگاه تاریخی ـ ادبی در تحقیق و تحلیل مسائل اجتماعی ـ موسیقایی، مشکلی است که تا حد بسیار زیادی گریبانگیر بخش زیادی از موسیقی‌نویسان نسل امروزین شده است. اینان معمولاً با کوچک‌ترین نگاهی به تحلیلِ تاریخی موسیقی و با چشم‌بستن به روی فعل و انفعالات اجتماعی در یک سده‌ی اخیر، نگاهی مقطعی و نقطه‌ای به مسائل موسیقی می‌اندازند و از سیر تکوین، تحول، تکامل و آنگاه انحطاط این هنر غافل می‌مانند. سخن در پرده نمی‌گویم؛ امروز نه که سال‌هاست از این نکته غفلت کرده‌ایم که پندارها و نوشتارهای نهادینه‌شده‌ی ما، ریشه در تاریخ نه‌چندان روشن گذشته‌ی ما دارد. نه چنان‌که شیفته‌ی موسیقی مصرفی در جهان مصرف‌گرای معاصر باشیم و نه چنین باشیم که در مانداب سنت‌های موسیقایی که به‌ویژه از دهه‌ی چهل برایمان ساخته‌اند، صرفاً دست و پا بزنیم. در گام نخست بیاموزیم شیوه‌های درستِ روش‌شناختی در مطالعه را و آنگاه با تنوع و تطوری که به‌کار می‌بندیم به تجزیه و تحلیل بنیان‌های موسیقی‌ساز (‌و به موازات آن، عوامل موسیقی‌برانداز) بپردازیم و پرهیز کنیم از باورهایی که بیش از هرچیزی، ذهن پرسشگر ما را سرکوب می‌کند و به ما می‌آموزد که در‌بست همه‌چیز را قبول کنیم.
بیشتر
درگذشتساسان سپنتاشماره ۱۴۶ هنر موسیقیمحمدجواد کسائی

جهان دیجیتال

مروری بر سیر تکامل و عوامل تأثیرگذار بر صنعت و اقتصاد موسیقی: قسمت نهم

در بخش پیشین این نوشته خواندیم که اهمیت دانشگاه‌ها در معرفی و رونق بسیاری از گروه‌های موسیقی، سبک‌ها و جریان‌های موسیقی تا به حدی است که در موارد زیادی دانشگاه‌ها زود‌تر از صنعت موسیقی پدیده‌ای موسیقی را کشف می‌کنند. از سوی دیگر، نهاد‌های علمی آکادمیک مراکز نوآوری هنری و فناوری و توسعه‌ی فناوری روز هم هستند. همکاری مهندسان و دانشمندان در کنار موسیقی‌دان‌ها در موارد بسیاری موجب برجسته‌شدن نقش دانشگاه‌ها و تأثیر آن بر صنعت موسیقی شده است.
به‌دلیل طولانی‌شدن این سلسله مطالب سعی خواهد شد تا چند شماره‌ی آینده این مبحث بسته شود و به همین دلیل آنچه را در بخش‌های آتی این سلسله مطالب خواهید خواند، ریتمی سریع‌تر از مطالب پیشین خواهد داشت. در مطالب پیشین از تولد صنعت موسیقی، پیدایش نخستین سازهای الکترونیکی، روش‌های مختلف ضبط و مدل‌های تجاری مختلفی صحبت به‌میان آمد، ولی با آمدن فناوری دیجیتال و در پی آن اینترنت، صنعت موسیقی دچار شوک بزرگی شد که شدت آن شاید دیگر برای این صنعت تکرار نشود. منصفانه است اگر بگوییم بزرگ‌ترین تأثیر فناوری دیجیتال در صنعت موسیقی «تسهیل دسترسی به موسیقی» بوده است. کنترل بر دسترسی که یکی از مهم‌ترین زمینه‌های پول‌سازی صنعت موسیقی برای اهالی آن بوده است و به همین دلیل صنعت موسیقی در ابتدای امر با دیده‌ي تهدید و پس از تأمل در فناوری دیجیتال، با تغییر در مدل‌های تجاری، این تهدید را به فرصت تبدیل کرد. در این مطلب به مزایا، معایب و مقایسه‌ي میان دو فناوری آنالوگ و دیجیتال نمی‌پردازیم، بلکه به تأثیر آمدنِ فناوری دیجیتال در صنعت موسیقی و نقش آن در تغییر مدل‌های تجاری دوران آنالوگ می‌پردازیم.
بیشتر
اقتصاد موسیقیشماره ۱۴۶ هنر موسیقیصنعت موسیقیمحمدعلی پورخصالیان

سانتانا (Carlos Santana)

چهره‌ای از موسیقی آمریكای لاتین

به‌گونه‌ای نافذ و كاملاًَ آشكار، طنین گیتارِ «كارلُس سانتانا» در میان تمام اصوات موسیقی پاپ قابل تشخیص است. نوازنده‌‌ای سرفراز كه ریتم‌های آمریكای لاتین و بداهه‌نوازی موسیقی جَز را به زیرمجموعه‌ی ژانرِ راك افزود. بزرگانی كه الهام‌بخش وی بوده‌اند در رشته‌های مختلف پُرآوازه‌اند، از آن جمله‌اند: «مایك بلوم فیلد»، «پیتر گرین»، «مایلز دیویس» و «جان كالترین». تقلید از آنان و تركیب نواختن‌ها با یكدیگر او را به نوعی بدیع و انحصاری رهنمون شد. كارلُس به‌ندرت آكورد می‌گیرد. گرایش وی بیشتر به نواختن ملودی است و گاهی بداهه‌نوازی‌های كشدار، كه در این نمونه‌ی آخر كم‌نظیر است. حضور در كنسرت وودستاكِ سال ۱۹۶۹ برای وی یك معرفی‌نامه‌ی معتبر بود و اوج افتخار وی، بُردن ۹ جایزه‌ی گِرمی در سال ۲۰۰۰ به‌خاطر آلبوم «Supernatural». از این‌رو وی موفق شد تا با كسب بیشترین تعداد جوایز آلبوم «Thriller»، «مایكل جكسون» را از مقام نخست به ردیف دوم تنزل دهد.

محسن گلتاش

شماره ۱۴۶

Carlos Santanaشماره ۱۴۶ هنر موسیقیكارلس سانتانامحسن گلتاشموسیقی پاپموسیقی جَز

در سخت‌ترین لحظه‌ها

نگاهی به زندگی و موسیقی کلیف برتون (cliff burton)

اگر بخواهیم درباره‌ی موفقیت‌های گروه متالیکا صحبت کنیم بدون شک نمی‌توانیم نام «کلیف برتون» را به زبان نیاوریم. او یکی از شناخته‌شده‌ترین نوازندگان گیتار باس است که خالق شاهکارهایی از‌جمله «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند» و «اوراین» می‌باشد؛ فردی که خیلی زود توانست پله‌های ترقی را طی کند، ولی هنگامی که به نوازنده‌ای چیره‌دست تبدیل شده بود، خیلی زود بدرود حیات گفت تا مردمِ آلمدا کانتی برای همیشه یکی از نوابغ شهرشان را از دست داده باشند.

محمد بیگی

شماره ۱۴۶

cliff burtonشماره ۱۴۶ هنر موسیقیکلیف برتونمتالیکامحمد بیگینوازندگان گیتارباس

اخبار موسیقی شماره ۱۴۶

نمایشگاه آثار سازسازیِ منوچهر قربانپور / همراهی نوازندگان ایرانی با گروه «New Silk Road» در شیانِ چین/ ستیز فرمانداری شهرستان رودسر با اجرای گروه موسیقی سپهر

گزارش و اخباری از: نمایشگاه آثار سازسازیِ منوچهر قربانپور همراهی نوازندگان ایرانی با گروه «New Silk Road» در شیانِ چین این همه پریشانی بر سرِ پریشانی! ستیز فرمانداری شهرستان رودسر با اجرای گروه موسیقی سپهر
اخبار موسیقیحمید بهروزی‌نیاسعید یعقوبیانشماره ۱۴۶ هنر موسیقیعزیز قاسم‌زادهگروه موسیقی سپهرمنوچهر قربانپور

نمایه هنر موسیقی از شماره ۱۳۱ تا ۱۴۵

تحریریه

شماره ۱۴۶

شماره ۱۴۶ هنر موسیقینمایهنمایه هنر موسیقی

ته‌مقاله: آیا برای زنده‌ماندنِ «نشر» باید داخل سوپر‌مارکت‌ها شد؟

وضعیت نشر و پخش آلبوم‌های موسیقی در ایران، مانند دیگر مسائل موجود در موسیقی راهی دشوار و مخصوص خود را رفته است و امروزه به جایی رسیده است که تولید و پخش یک اثر موسیقایی تبدیل به دغدغه‌ای کوتاه‌مدت و شخصی برای صاحبان اکثریت جامعه‌ی موسیقی شده است و روند تولید آن با وجود محدودیت‌های موجود، کاری نه‌چندان تأثیرگذار بر سلیقه‌ی شنیداری مردم است و نه تداوم حیات «نشر» را متضمن. به ایده‌آل‌ها نزدیک‌شدن و دیدگاه کمالگرایانه داشتن در شرایطی که امکانات موجودِ در اختیار ناشر و آهنگساز بسیار محدود و بی‌رونق باشد، تنها منجر‌به رؤیا‌پردازی می‌شود که هردو را (ناشر و آهنگساز) از ارزیابی درست شرایط موجود دور می‌کند.
امیرعباس ستایشگرته‌مقالهشماره ۱۴۶ هنر موسیقینشر موسیقی