شمارۀ ۱۷۶

شمارۀ ۱۷۶ هنر موسیقی، فروردین-تیر ۱۳۹۸  منتشر شد.

سرمقالۀ این شمارۀ هنر موسیقی به قلم سردبیر، تحت‌عنوان «با خدا هرگز نمی‌پیچیم هیچ» است و دیگر مطالب متنوع این شماره عبارت‌اند از: نگاهی به پروندۀ «نخستین سرود ملّی ایران» یا «ایران جوان» (دعوای سیاوش بیضایی و پیمان سلطانی بر سرِ  فرم جدیدِ سرود لومر که بیشتر به «وطنم وطنم» شناخته شده است)، در جست‌وجوی سیستم‌های مدال و مرزهای موسیقی ایرانی (آخرین نوشتۀ خسرو جعفرزاده که متأسفانه در روزهای پایانی تیرماه سال جاری دار فانی را وداع گفت!)،  قسمت پایانی مقایسۀ تطبیقی ویژگی‫های موسیقایی سه شیوۀ تنبورنوازی در مناطق صحنه، گوران و لکستان، سرگذشت کمانچه در سدۀ اخیر ایران، قسمت پایانی مجموع مقالات دربارۀ نوشتن مرور موسیقی، گفت‌وگو با عرفان محمدخان (موسیقی‌دان هندی)، قسمت اول نگاهی به آراء و نظرات فلسفی جان کیج در موسیقی مدرن با تمرکز بر قطعۀ «۴:۳۳»، نگاهی اجمالی به نقد و رتبه‌بندی‌های موسیقی در دوران پیش و پسااینترنت، چند تکنیک پیشرفتۀ چندصدایی‌نویسی در جَز، دربارۀ سه آلبوم جریان فرعی، انسان‏شناسی ‎رقص کُردی در فرهنگ کردستان ، قسمت پنجم یک‌صد آلبوم برتر تاریخ موسیقی راک، نگاهی به فعالیت­های صنم پاشا و در پایان نگاهی به آلبوم «سفر» کاری از کوارتت بابک نعمتی.

 

عکس روی جلد: ساز تنبور

طراح گرافیک: استودیو مرکزی، سعید فروتن، راشین جیحون

 

✔️ برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله و دریافت آن از طریق پست با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا شمارۀ ۰۹۱۹۸۰۸۶۴۱۰در واتس‌اپ و یا ایمیل هنر موسیقی honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

جلد مجله هنر موسیقی شمارۀ ۱۷۶

فهرست مقالات

سرمقاله: با خدا هرگز نمی‌پیچیم هیچ

مهدی ستایشگر

شمارۀ ۱۷۶

سرمقالهشمارۀ ۱۷۶کاغذ مطبوعاتمهدی ستایشگرمولانا

دادگاه من وجدان جامعۀ موسیقی ایران است

نگاهی به پروندۀ «نخستین سرود ملّی ایران» یا «ایران جوان»

«نخستین سرود ملّی ایران» توسط آلفرد باتیست لومر، آهنگ‌ساز فرانسوی، در سال ۱۲۴۷ به درخواست ناصرالدین‌شاه در زمان اقامت لومر در ایران نوشته شد و در سال ۱۲۵۲ در فرانسه به‌چاپ رسید. از این قطعه، اجرایی با ارکستر نظامی در اواخر زمان قاجار روی صفحه‌های ۴۵ دور وجود دارد که در همان زمان ضبط شده است؛ اما این قطعه به‌طور رسمی نخستین‌بار توسط ارکستر ملل به رهبری پیمان سلطانی در سال ۱۳۸۴ تحت عنوان «مارش لومر» اجرا شده است که آن را، به‌ویژه در مناسبت‌های میهنی و انتخاباتی، بسیار شنیده‌ایم. سیاوش بیضایی می‌گوید این اثر برای نخستین‌بار توسط او در سال ۱۳۸۴ با اصلاحاتی در هارمونی و فرم و افزودنِ بخش‌هایی به آن برای ارکستر نوشته شده است. برای صلابت بیشتر این قطعه به‌عنوان سرود ملّی، که برخلاف سرودهای دیگر در مد مینور نوشته شده است، مقدمۀ جدید آن با مد ماژور آغاز شده و پس از ۱۱ میزان به مُد مینور بازگشته و به بیان معرفی ملودی اصلی می‌پردازد. یک بخش میانی در ماهور نیز به منظور برجسته‌سازی حالت ایرانی آن به اثر افزوده شده، و درنهایت کُدای نهایی با الهام از مقدمه با ریتمی استوار و ایجاد تعادلی میان مدهای ماژور و مینور، با مُد ماژور به‌پایان می‌رسد (هرچند آقای بیضایی معتقد است: «آقای سلطانی برای اینکه ثابت کنند که تنظیم پیچیدۀ ایشان در اصل چیز دیگری بوده است، آغاز آن را مینور کرده و به آن بیشتر حالت یک «رقص عربی» داده‌اند»). کلامِ آهنگ «ایران جوان» را هم شادروان بیژن ترقی، در همان سال برای همین پرداخت و فرم جدید آن سروده است.
اما مدت‌هاست که بر سرِ این فرم جدیدِ سرود لومر که حالا بیشتر به «وطنم وطنم» شناخته شده است، بین سیاوش بیضایی و پیمان سلطانی دعواست و هریک ادعا می‌کنند که در دهۀ ۸۰ این اثر را برای ارکستر نوپای ملل، خود، تنظیم و ارائه کرده‌‌اند. چندی پیش بیضایی در یک جلسۀ خبری، رأی دادگاه و مدارکی را برای اثبات ادعاهای خود دربارۀ این اثر در اختیار خبرگزاری تسنیم گذاشت (بیضایی، ۱۳۹۸، کد خبر: ۲۰۴۰۹۷۸) و وب‌سایت گفتگوی هارمونیک نیز گزارشی از آن نشست را منتشر کرد (کد خبر: ۲۴۲۹۹). پس از آن مجلۀ هنر موسیقی برای روشن‌تر شدن ماجرا از بیضایی برای گفت‌وگویی دعوت به‌عمل آورد که گزارشی از این دیدار را در ادامه می‌خوانید. لازم به توضیح است که هنر موسیقی آمادگی خود را برای ارائۀ مدارک آقای سلطانی در مورد ادعاهای مطرح‌شده در این گفت‌وگو اعلام و از ایشان دعوت می‌کند در صورت تمایل با حضور خود در دفتر نشریه به همراه سیاوش بیضایی، و در صورت نیاز موسیقی‌دانان دیگر، به روشن شدن بیشتر این قضیه بپردازند.
بیشتر

سیاوش بیضایی

شمارۀ ۱۷۶

آلفرد باتیست لومربیژن ترقیپروندۀ نخستین سرود ملّی ایرانپیمان سلطانیسرود ایران جوانسیاوش بیضاییشمارۀ ۱۷۶نخستین سرود ملّی ایرانوطنم وطنم

چند گام ... در امتداد راه علی‌نقی وزیری

در جست‌وجوی سیستم‌های مدال و مرزهای موسیقی ایرانی

این نوشته محصول گفت‌وگویی است با دوست عزیز جناب سجاد پورقناد دربارۀ نقش و تأثیر علی‌نقی وزیری در مقولۀ تئوری‌پردازی در موسیقی ایرانی. بحث بر سرِ این بود که آیا تئوری‌پردازی وزیری متکی به ساختار مقامی (یا مدالِ) ردیف هفت دستگاه و پنج آواز است، یا اینکه او با طرح گام‌های موسیقی ایرانی در پی گشایش مرزهای موسیقی ایرانی ورای هفت دستگاه و پنج آواز بوده است. در این رابطه پورقناد بیان می‌کند که وزیری در پی پدیدارشناسیِ موسیقی ایرانی نبوده است، بلکه کوشش او در راه شناختن و شناساندنِ «موسیقی کلاسیک» ایرانی بوده است. این گفته را من (که از کارکرد واژۀ «کلاسیک» در این رابطه راضی نیستم) برای خودم چنین ترجمه و تعبیر می‌کنم که وزیری برای شناختن و شناساندن موسیقی هنری و جدی در ایران کوشش می‌کرد. کوششی که بسیار باارزش و لازم بود، اما موفقیت او نسبی است و موفقیت تام حاصل نشد.
علت‌های عدم موفقیت را می‌توان در دو گروه، علت‌های بیرونی و علت‌های درونی شناسایی کرد. علت‌های بیرونی (علت‌های غیرموسیقایی و مربوط با اوضاع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) را در مقالۀ «مشکل تجدد در موسیقی ایرانی» (مجلۀ هنر موسیقی، شمارۀ ۱۰۴، آذر ۱۳۸۸)، همچنین در سلسله‌مقاله‌هایی در وب‌سایت گفت‌وگوی هارمونیک تحت عنوان «نگرشی به تجددطلبی در هنر و فرهنگِ ایران قرن بیستم» بررسی کرده‌ام. علت‌های درونی هم تا حدودی در مقالۀ «نقد تئوریِ گام‌های موسیقی ایرانی» در ضمن نقد کتاب نظری به موسیقی نوشتۀ روح‌اللّه خالقی (کتاب ماهور، شمارۀ ۳، سال ۱۳۷۲) بررسی شده‌اند. در این نوشته با تمرکز روی نظریه‌پردازی علی‌نقی وزیری، کوشش اصلی من در پی این پرسش است که آیا می‌توان راه وزیری را ادامه داد و به نتیجه‌ای درست و قابل قبول رسید و تئوری‌پردازی موسیقی ایرانی را از قید سازمان هفت دستگاه و پنج آواز آزاد کرد؟
بیشتر

خسرو جعفرزاده

شمارۀ ۱۷۶

تئوری موسیقیتئوری‌پردازی در موسیقی ایرانیخسرو جعفرزادهروح‌الله خالقیسیستم‌های مدالشمارۀ ۱۷۶علی‌نقی وزیری

هویت موسیقایی (۲)

مقایسۀ تطبیقی ویژگی‫های موسیقایی سه شیوۀ تنبورنوازی در مناطق صحنه، گوران و لکستان

در این مقاله به بررسی هویت موسیقایی هریک از سه منطقۀ صحنه، گوران و لَکِستان پرداخته می‏شود. منظور از هویت موسیقایی، عناصری است که باعث تشخیص تمایز بین موسیقی‏‌های مختلف می‏‌شود که به بررسی این عناصر می‏‌پردازیم. در قسمت اول در شمارۀ پیشین به مؤلفه‏‌های مدال و ریتمیک؛ سیستم ریتمیک، تکنیک‏‌های سازی و آوازی، جنس صدا و بررسی مقام‏‌های سحری و طرز پرداخته شد و در این قسمت پایانی به بررسی مقام‌‏های پاوه‏‌موری، قطار، گُلَ‏‌خاک یا گُل‌وخاک، ذکر حَقَن‏‌حَقَن و جنس صدای ساز تنبور می‌‏پردازیم.

تارا اله‌وردی

شمارۀ ۱۷۶

تارا اله‌وردیتنبورتنبورنوازیشمارۀ ۱۷۶مقامات کهن تنبورموسیقی گورانموسیقی مقامی

از انزوا تا اقبال

سرگذشت کمانچه در سدۀ اخیر ایران

کمانچه طی قرن حاضر مورد موضع‌گیری‌های متناقضی میان موسیقی‌دانان واقع شده است. این ساز کهن در چند دهۀ آغازین این سده، با موضع قهرآمیزِ حذف در هنرستان‌ها روبه‌رو شده و در چند دهۀ اخیر شاهد اقبال موسیقی‌دانان و علاقه‌مندان موسیقی بوده است. آنچه سبب طبع این مقاله شده است چرایی عدم حضور و چگونگی بازگشت آن به مجامع آکادمیک رسمی کشور است. برای رسیدن به این منظور، نخست به علل فرهنگی، زیبایی‌شناختی و فنی حذف کمانچه و دلایل استفادۀ‌ ویلن به‌جای آن، سپس به روند بازگشت کمانچه به جرگۀ دیگر سازهای مورد استفاده در موسیقی ایران و درنهایت به آسیب‌شناسی آموزش این ساز پرداخته می‌شود. از اهداف اصلی این نوشتار، طرح مشکلات ساختاری کمانچه، بازگویی مصائبی که از دیرباز گریبان‌گیر نوازندگان کمانچه بوده است، نقد سیر کُند بهبود در صنعت ساختِ ساز، نقد متد آموزشی کنونی و در پایان آسیب‌های ادامۀ این روند است.
آموزش عودشمارۀ ۱۷۶علی ابراهیمیکمانچهکیخسرو مختاریمتد آموزشی کمانچه

دربارۀ نوشتن مرور موسیقی؛ قسمت سوم

در قسمت اول دیدیم که یک مرور موسیقی چیست و با هدف آن آشنا شدیم. خواندیم مرور حالت خاصی از نقد است که معمولاً در اندازه‌های کوتاه نوشته می‌شود. هدفش این است که محصولات موسیقی (معمولاً آلبوم و کنسرت) را به مخاطب‌ها معرفی کند و به‌اصطلاح محصول را در دسترس ذائقۀ مردم بگذارد. در قسمت دوم کمی با تاریخچۀ مرورنویسی در ایران آشنا شدیم و دیدیم چطور این نوع نوشتن دربارۀ موسیقی از مجلۀ فرهنگ و آهنگ شروع شد و به امروز رسید. بعد مختصری با مسائل کلی مرورنویسی، یعنی شنیدن موسیقی و پیدا کردن چیزهایی که باید نقد و معرفی‌شان کنیم آشنا شدیم و درنهایت کمی هم با مسائل مربوط به نوشتن همان چیزها.
در این قسمتِ پایانی به آلبوم، یعنی یکی از مهم‌ترین چیزهایی که مرورنویس‌ها در موردش می‌نویسند و مسائلی که سر راهمان است، می‌پردازیم. ناگفته پیداست که نوشتن مرور فقط به آلبوم محدود نمی‌شود. ما مرور کنسرت، فهرست‌های موسیقی (Play List)، تک‌آهنگ، نماهنگ (Music Video) و... هم داریم اما برای آشنایی با مرور آن‌ها مجالی در این سلسله‌مقالات مختصر نیست. بحث دربارۀ آن‌ها همان‌طور که در قسمت اول گفته شد تا زمان انتشار کتاب به‌تعویق می‌افتد.
بیشتر
آروین صداقت‌کیششمارۀ ۱۷۶مرور موسیقی

گنجینۀ غنی راگ‌ها و گهات‌های موسیقی هند

گفت‌وگو با عرفان محمدخان

عرفان محمدخان متولد ۱۹۵۴ میلادی در شهر لاکنو هندوستان و فارغ‌التحصیل رشتۀ اقتصاد از دانشگاه سنت خاویر است. یادگیری موسیقی را از سنین کودکی نزد پدرش استاد عمرخان آغاز کرد ولی پدرش او را نزد عمویش الیاس‌خان در لاکنو فرستاد تا با جدیت بیشتری به موسیقی بپردازد. محمدخان می‌گوید: «ما میراث‌دار یک سلسله یا خاندانی (گارانا) از موسیقی‌دانان هستیم که نسل به نسل و پس از سده‌ها، اکنون به من و برادرم منتقل شده است. نام این سلسله، شاهجهانپور-لاکنو است و من و برادرم که او هم نوازندۀ سارود است، چهاردهمین نسل از آن به‌شمار می‌رویم. اجداد ما نسل‌ها پیش از افغانستان به هند مهاجرت کردند و در آنجا ماندگار شدند». با عرفان محمدخان، نوازندۀ سارود، در منزل ایشان در شهر کلکته، دربارۀ موسیقی هندی و سازش گفت‌وگوی صمیمانه‌ای داشتم که در پی می‌خوانید.

صالح میرسعیدی

شمارۀ ۱۷۶

شمارۀ ۱۷۶صالح میرسعیدیعرفان محمدخانگفت‌وگوموسیقی هند

نگاهی به آراء و نظرات فلسفی جان کیج در موسیقی مدرن: قسمت اول

با تمرکز بر قطعۀ «4:33»

آیا قطعۀ «۴:۳۳» جان کیج موسیقی است؟ یک فوگِ نوشته‌شده برای سینتی‌سایزر را تجسم کنید که معرف گونه‌ای استثنایی از موسیقی است؛ بم‌ترین نت آن در حدود ۳۰ هزار هرتز که بالاتر از بسامد شنوایی انسان است. همچنین قطعه‌ای ۳۰۰ میزانی در کسر میزان ۴/۴ را در نظر بگیرید که به‌طور معمول بیشترین توجه به اثر را در خود دارد،اما با تمپویی بولهوسانه به مدت پنج سال اجرا می‌شده است. شانزدهمین میزان تم بعد از سه قرن مورد توجه قرار گرفت، گویی اجرای اثر بعد از شش هزار سال کامل و اجرا شده است. در سومین بخش، قطعه به‌طور خاص صدای سولوی فلوت پیکولو است که شامل یک نت تنهاست. نت دو، ۱۲۸ هرتز صدا می‌دهد. این تُن در بیش از دو اکتاو پایین‌تر از دامنۀ صدای اصلی دیگر سازهای موسیقی قرار دارد. آیا این قطعات آثار موسیقایی هستند؟
به‌جای کندوکاو اندیشه‌هایمان، مثال‌های علمی/ ‌مجازی فلاسفه می‌تواند آن‌ها را پاسخ گوید. به همین دلیل می‌بایست نسبت به تعقیب و پیروی چنین مواردی بی‌میل باشیم، اما نمی‌توانیم چنین آثار واقعی و اتفاقی را که بسیار چالش‌برانگیز است کنار بگذاریم. یک مثال برای این موضوع، قطعۀ مشهور و انگشت‌نمای «سکوت» یا «۴:۳۳» اثر جان کیج می‌باشد.
بیشتر

میثم میریان

شمارۀ ۱۷۶

جان کیجشمارۀ ۱۷۶فلسفه موسیقی مدرنقطعۀ ۴:۳۳قطعۀ سکوتمیثم میریان

نقد و رتبه‌بندی‌ها چه سهمی در سلیقۀ موسیقی ما دارند؟

نگاهی اجمالی به نقد و رتبه‌بندی‌های موسیقی در دوران پیش و پسااینترنت

طبقه‌بندی و متعاقباً رتبه‌دهی، سابقۀ طولانی در صنعت موسیقی دارد. صنعت موسیقی از همان ابتدای شکل‌گیری با در نظر گرفتن نکات بازاریابی علاقۀ زیادی به طبقه‌بندی داشته است. این طبقه‌بندی‌ها خود را در سبک‌های موسیقی، شرکت‌های نشر موسیقی، ایستگاه‌های رادیویی، رسانه‌ها و ذهن شنوندگان نهادینه کرده است؛ اما توجه عمومی به مسئلۀ رتبه‌بندی زیر سایه تحولات شدید سبک زندگی مردم جهان، تحت تأثیر رسانه‌ها و فناوری، رتبه‌بندی و رتبه‌دهی را از آنچه پیش‌تر بوده، «فراتر» برده است.
رتبه، امتیاز و نقد منتقدان چقدر برای خرید یا انتخاب یک اثر موسیقی مؤثرند؟ آیا خواندن نقد یا اطلاع از مورد توجه بودن یا نبودن یک اثر موسیقی، می‌تواند تأثیری در سلیقۀ موسیقی و رفتار ما به‌عنوان مخاطب و مصرف‌کنندۀ اثر داشته باشد؟ رتبه‌بندی‌ها و نقدها اعتبار خود را چگونه تأمین می‌کنند؟ آیا می‌توان به همۀ رتبه‌بندی‌ها، نقدها و حتی اظهارنظر کاربران اعتماد کرد؟ آیا حتی اگر این رتبه‌بندی‌ها توسط خبره‌ترین کارشناسان موسیقی تهیه شده باشند، می‌توان آن‌ها را جامع تصور کرد؟ در این نوشته سعی می‌شود تا ضمن پرداختن به مسئلۀ رتبه‌بندی‌ها و فهرست‌های مختلف موسیقی، پرسش‌هایی که پیش‌تر مطرح شد نیز پاسخ داده و به برخی آسیب‌های موجود در الگوبرداری از این رویه‌ها در ایران نیز اشاره شود. ذکر این نکته ضروری است که کوچک شمردن رتبه‌بندی و نقد به‌هیچ‌وجه مقصود این نوشته نیست و شایان یادآوری است که رتبه‌بندی به شکلی که در این نوشته به آن پرداخته می‌شود، در تمام کشورها، مربوط به موسیقی مردم‌پسند است و در مورد موسیقی جدی، رتبه‌بندی به آن شیوه اتفاق نمی‌افتد.
بیشتر
شمارۀ ۱۷۶صنعت موسیقیمحمدعلی پورخصالیانموسیقی پاپموسیقی مردم‌پسند

نانوشته‌هایی از هرب پومروی

چند تکنیک پیشرفتۀ چندصدایی‌نویسی در جَز

آنچه در جستار پیش‌رو می‌خوانید بررسی چندی از تکنیک‌های نوین در آرایمان [آرانژمان] و چندصدایی‌نویسی جَز است که هستۀ مرکزی آن دستاورد سال‌ها تلاش هرب پومروی است در راستای تئوریزه کردن آن چیزی که با نام «خطی‌نویسی» شناخته می‌شود. در پیوند با «خطی‌نویسی» دو تکنیک دیگرِ‌ «آواچینی گام‌بنیاد» و همچنین «آکوردهای سه‌صدایی غیردیاتونیک بر روی باسِ دیاتونیک» نیز از سوی او وضع‌ شده‌اند که می‌توانند جداگانه و مستقل (و نه لزوماً در پیوند با خطی‌نویسی) به‌کار بروند. هرب پومروی هیچ‌گاه مجال انتشار خط‌مشی‌های وضع‌شده پیرامون تکنیک‌های پیش‌گفته را نیافت و به نقل از خود او این خط‌مشی‌ها به‌صورت پیوسته در کارگاه‌های او بهبود یافته و ویرایش می‌شده‌اند (نک به Ricci, 2010) ولی جزوه‌های مربوط به کارگاه‌های آموزشی‌اش را می‌توان به‌سختی به‌صورت پراکنده یافت. همچنین در برخی بُن‌مایه‌ها [منابع] کانسپت [انگارۀ کلی] کلی این تکنیک‌ها معرفی شده ‌است بی‌آنکه خط‌مشی‌های دقیق وضع‌شده از سوی پومروی برشمرده و بررسیده شوند.
من شانس آشنایی دقیق با خط‌مشی‌های وضع‌شده از سوی هرب پومروی را در آغاز به‌صورت غیرمستقیم ازطریق استاد آهنگ‌سازی‌ام کریستین مولباخر داشته‌ام که او نیز این خط‌مشی‌ها را نزد کارل هاینس چادک از شاگردان مستقیم پومروی آموخته ‌بود. پس از چندی دریافتم که استاد دیگرم مارکوس راتکا که او نیز از شاگردان کارل هاینس چادک است، پایان‌نامه‌ای تفصیلی (به زبان آلمانی) پیرامون این خط‌مشی‌ها زیر نظر کارل هاینس چادک نوشته ‌است که آن را در اختیارم گذاشت (Ratka, 2007). اندکی پس از آن توانستم به یک نسخه از جزوۀ هرب پومروی دست یابم که واپسین قطعۀ جورچینِ من را برای نوشتن یک مقالۀ سنجشی فرآهم کرد هرچند استناددهی به آن به این دلیل که به‌صورت رسمی منتشر نشده ‌است، ناممکن است؛ اما آنچه می‌خوانید برآیندِ هم‌سنجی میان این بن‌مایه‌ها است. دریافت و به‌کارگیری این تکنیک‌ها نیازمند آن است که هنرجو پیش از هر چیز یک آشنایی اولیه با تئوری جَز و همچنین با تکنیک‌های بنیادین و اولیه در زمینۀ آرایمان و چندصدایی‌نویسی در جَز داشته باشد، چرا که بسیاری از اصطلاحات و دانش‌واژه‌های به‌کاررفته در این مقاله جزو واژه‌های تخصصی شناخته‌شده در کتاب‌ها و بُن‌مایه‌های تئوریک جَز هستند و مجال تعریف همۀ آن‌ها در این مقاله نیست. گفتنی است که برای آن‌دسته از اصطلاحات که به فارسی برگردانده شده‌اند نیز در پی‌نوشت برابر انگلیسی ارائه شده است. در راستای آشنایی اولیه با تئوری جَز و همچنین تکنیک‌های ابتدایی در چندصدایی‌نویسی جَز، کتاب تئوری و هارمونی بنیادینِ جَز نوشتۀ نگارندۀ همین جستار می‌تواند سودمند ‌باشد.
بیشتر

بامداد خوشقدمی

شمارۀ ۱۷۶

بامداد خوشقدمیچندصدایی‌نویسی جَزشمارۀ ۱۷۶موسیقی جَزهرب پومروی

روزنه‌های روشن موسیقی ایران

دربارۀ سه آلبوم جریان فرعی

موسیقی ایران در هیچ مقطعی از تاریخ به‌اندازۀ سال‌های اخیر، پویشِ ژانرهای نو را تجربه نکرده است. از اواخر دهۀ ۷۰ بود که کثرت ژانرها به‌آرامی آغاز شد و به‌مرور زمان گسترش پیدا کرد. ابتدا موسیقی‌دانان معدودی در ژانر راک فعال بودند و کم‌کم افرادی در ژانرهای مختلف، از جَز گرفته تا الکترونیک، به آن‌ها اضافه شدند. این پویش باعث شده است در سال‌های اخیر جریان فرعی قدرتمندی با تکثر ژانری به‌وجود بیاید و ازنظر کمی و کیفی موسیقی ایران را دگرگون کند. منظور از جریان فرعی، جریانی است که مخاطبان کمی داشته و به لحاظ زیباشناختی فرق‌های عمده‌ای با موسیقی جریان اصلی دارد.
آلبوم‌ها و کنسرت‌های این جریان به ‌لحاظ کمّی در سال ۱۳۹۸ بیش از نیمی از اجراها و آلبوم‌های کل موسیقی ایران را دربرمی‌گیرد. بااین‌حال کیفیت آثار این جریان در تلاطم است و حداقل مطلوبی ندارد. آلبومی استاندارد است و آلبوم دیگری ارزش یک بار شنیدن هم ندارد. هرچه تعداد آثار منتشرشده بیشتر می‌شود، تعداد تجربه‌های شکست‌خورده هم بالا می‌رود. در این بین سویۀ ‌روشنی هم وجود دارد: گاه‌و‌بیگاه آلبوم‌هایی منتشر و کنسرت‌هایی برگزار می‌شوند که نشانگر قدم‌های روبه‌جلویی در جریان فرعی موسیقی ایران هستند. در این یادداشت سه آلبومی را مرور می‌کنیم که در سال‌های اخیر منتشر شده و به‌نظر می‌رسد در مسیر سربالایی‌اند. هر سه آلبوم جزو جریان فرعی موسیقی ایران هستند و هریک ژانر خاص خود را دارند.
بیشتر

محمد خلیلیان

شمارۀ ۱۷۶

آلبوم از بوشهرآلبوم برای کامیون‌هاآلبوم دوگانه‌سوزاز ماکان اشگواریامیر صارمیحبیب مفتاح‌بوشهریسلام ریاضیشمارۀ ۱۷۶گروه خورشید سیاهمحمد خلیلیانمعرفی آلبوم

کردستان، سرزمین رقص و موسیقی

انسان‏‌شناسی ‎رقص کُردی در فرهنگ کردستان

«انسان‏‌شناسی رقص در نیمۀ دوم قرن بیستم از رویکردهای محض شکل و نت‎نگاری بهره می‎گرفت. از افراد شاخصی که باعث توجه به این جنبه از انسان‌‏شناسی رقص شدند، می‏توان از گرترید کیوراث نام برد. کیوراث، مادر انسان‎شناسی رقص است. وی "رقص‏نگاری" را "علم الگوهای حرکتی" می‏داند (کیوراث، ۱۹۵۶: ۱۷۷ به نقل از کیپلر، ۱۹۷۸). مطالعۀ کیوراث دربارۀ رقص، شامل نشان‎گذاری رقص، نوشتارهای موسیقایی، آداب و رسوم و تصاویر گوناگون می‏شود. کیوراث معتقد است که اگر حرکت به‏‌طور بسنده‏ای با یک نماد بر روی کاغذ بازنمود شود، می‌‏تواند بدون تغییر و جریاناتی که ممکن است توسط اشتباه حافظۀ انسانی به‎وجود آید، بازتولید گردد» (آبیه، ۱۹۷۴: ۶۱).
رقصرقص کُردیرقص و موسیقیسان‏‌شناسی رقصشمارۀ ۱۷۶معصومه محمدی سیف

یک‌صد آلبوم برتر تاریخ موسیقی راک: قسمت پنجم

یکی از دقیق‌ترین کارهای ممکن در زمینۀ ارزیابی آثار موسیقی تنظیم فهرستی از بهترین آلبوم‌های تاریخ موسیقی است چرا که باید جایگاه آثار برجسته، بدون تعصب به اجراکنندگان آنان محفوظ بماند. چنین فهرستی تحت عناوینی ازقبیل «یک‌صد آلبوم بزرگ تاریخ موسیقی» و یا «۱۰۱ آلبومی که هر فرد قبل از مرگ باید شنیده باشد» ازطرف نشریات تخصصیِ موسیقی مانند رولینگ استون، آنکات، بیلبورد، مُوجُو، مجلۀ کیو و وب‌سایت آمازون منتشر شده‌اند که البته تفاوت‌هایی با یکدیگر داشته‌اند.
فرهنگ موسیقی جذابیت‌های فراوانی دارد که بخش عمده‌ای از آنان برای طرف‌داران آن هنوز ناشناخته است و این فهرست‌ها به‌نوعی یادآور افتخارآمیز بزرگان موسیقی و ادای احترام به آن‌هاست. در ادامه چهار قسمت پیشین (شماره‌های ۱۵۶، ۱۶۵، ۱۷۰ و ۱۷۴ همین نشریه)، نگاهی گذرا و نه‌چندان تحلیلی به ۱۰ عنوان دیگر از یک‌صد اثر برجستۀ تاریخ موسیقی راک داریم.
بیشتر

محسن گلتاش

شمارۀ ۱۷۶

شمارۀ ۱۷۶محسن گلتاشموسیقی راک

جنس دوم، به روایت موسیقی

نگاهی به فعالیت‌های صنم پاشا

اینکه چرا هنرمندان ما برای ارائۀ هنرشان باید در گیرودار گرفتن مجوز باشند و اگر این امر صورت نگیرد از قرارداد بستن با ناشر، رونمایی از آلبوم، اجرای کنسرت و پخش آثارشان به‌صورت رسمی جلوگیری می‌شود. اینکه سدّ محکمی مانند سانسور ضربۀ بزرگی به هنرمند می‌زند و کمترین آن تأخیر در ارائۀ کار هنری‌اش است. اینکه خوب است بدانیم؛ سالیان دور در کشورمان زنانی ازجمله صدیقه دولت‌آبادی که پایه‌گذار نشریۀ زبان زنان بود، ماهرخ گوهرشناس که مدرسۀ ترقی بنات را تأسیس کرد تا دختران ایرانی از تدریس محروم نمانند،
فخر آفاق پارسا که تنها برای نوشتن مقاله‌ای در حمایت از حقوق زنان تبعید شد، جمیله رشدیه، عفت‌الملوک نحوی، فاطمه سیاح و بسیاری دیگر از این بانوان وطن‌دوست بوده‌اند و همگی در راستای ارتقاع پیشرفت زنان و شناساندن حقوق فردی آن‌ها تلاش کرده‌اند. اینکه قمرالملوک وزیری با صدای ماندگارش و جسارتی که داشت حدود یک قرن پیش بسیاری از سدها را شکست؛ اما امروز و در قرن بیست‌ویکم در کشور ما بانوان از ارائۀ آلبوم موسیقی محروم هستند، درد بزرگی است و شاید کنار سایر دردها کوچک به‌نظر برسد. البته باید اشاره کرد که این موانع جلو فعالیت بانوان را نگرفته و آنان با ارائۀ اجراهایی هرچند کم و محدود که مخصوص بانوان است به فعالیت خودشان ادامه می‌دهند. یکی از این بانوان که سال‌هاست در حوزۀ تدریس آواز فعالیت می‌کند صنم پاشا است.
بیشتر

محمد بیگی

شمارۀ ۱۷۶

شمارۀ ۱۷۶صنم پاشامحمد بیگیمعرفی آلبومموسیقی راک

از تهران به زوریخ، از ژنو به اصفهان

نگاهی به آلبوم «سفر» کاری از کوارتت بابک نعمتی

«سفر» عنوان تازه‌ترین آلبوم کوارتت بابک نعمتی، گیتاریست جَز ایرانی ساکن سوئیس است. نعمتی که متولد ۱۳۵۵ است زمانی که هشت سال داشت همراه با خانوادۀ خود به سوئیس رفت و ۱۴ساله بود که گیتار به‌دست گرفت. تأثیرات موسیقی‌دان‌ها و گروه‌های راک همچون «جیمی هندریکس»، «لدزپلین»، «پینک‌فلوید» و «جیمز براون» در دوران مدرسه او را به نواختن غیررسمی ساز در گروه‌های مدرسه‌ای کشاند. اما حین تحصیل موسیقی در کالج بود که به موسیقی جَز علاقه‌مند شد و شروع به تأثیر پذیرفتن از کسانی چون مایلز دیویس، جان کولترین، چاری پارکر، کیت جرت، چیک کوریا، پت متنی، جان اسکافیلد و مایک استم کرد. از کوارتت بابک نعمتی تا پیش از این دو آلبوم با عناوین «هفت آرزوی خوب» و «زرتشت» منتشر شده بود و «سفر» آلبومی است که نعمتی آگوست امسال ازطریق لیبل Unit Records منتشر کرده است. در سطور پیشِ ‌رو نگاهی خواهیم داشت به این آلبوم و قطعات آن را به تفکیک بررسی خواهیم کرد.

امید سلطانی

شمارۀ ۱۷۶

امید سلطانیبابک نعمتیشمارۀ ۱۷۶معرفی آلبومموسیقی جَز