شمارۀ ۱۷۵

ویژه‌نامۀ نوروزی هنر موسیقی، شمارۀ ۱۷۵، بهمن و اسفند ۱۳۹۷ با پرونده‌ای برای سیما بینا به همراه گفت‌وگوی اختصاصی با او منتشر شد.

«گُلبُن همیشه‌بهارِ ترانه و آواز ایران» نام پرونده‌ای است که در این شمارۀ هنر موسیقی به خوانندۀ خوش‌نوای آهنگ‌ها و ترانه‌های محلی ایران یعنی سیما بینا اختصاص داده شده است. مطالب این بخش شامل سرمقالۀ سردبیر تحت‌عنوان «بانوی آواهای ماورءالنهری»، تصاویری از روزنامه‌های قدیمی دربارۀ سیما بینا، دستخط‌های شعری سیمین بهبهانی و فریدون مشیری برای سیما بینا، نگاهی به فعالیت‌های هنری سیما بینا، گفت‌وگو با سیما بینا، سه خواننده در یک حنجره می‌باشد و در پایان در صفحاتی با عنوان «سیما بینا در قاب تصاویر» عکس‌هایی از او به همراه هنرمندان دیگر در پیش چشم مخاطبان قرار گرفته است.

دیگر مطالب متنوع این شمارۀ هنر موسیقی عبارت‌اند از: گذری بر فعالیت‌های موسیقایی احمد عاشورپور، بازنشر گفت‌وگوی بابک بیات و بهرام بیضایی، تحلیل انتقادی عنصر ریتم در شعر مولوی و بررسی مقایسه‌ای آن با شعر حافظ، مقایسۀ تطبیقی ویژگی‌های موسیقایی سه شیوۀ تنبورنوازی در مناطق صحنه و گوران و لکستان، زندگی و هنر هیدر نودشه‌ای؛ استاد مسلم سیاوچه‌مانه، ارزیابی آثار گروه موسیقی «راش» و… .

 

عکس روی جلد: سیما بینا

عکاس: محمد گل‌محمدی

طراح گرافیک: استودیو مرکزی، سعید فروتن، راشین جیحون

 

✔️ برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله و دریافت آن از طریق پست با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا شمارۀ ۰۹۱۹۸۰۸۶۴۱۰در واتس‌اپ و یا ایمیل هنر موسیقی honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

جلد مجله هنر موسیقی شمارۀ ۱۷۵

فهرست مقالات

سرمقاله: بانوی آواهای ماورءالنهری

در دانشگاه تهران در محدودۀ سال‌های تحصیلی‌مان گهگاه دانشجوی رشتۀ نقاشی کشورمان را در جایگاه‌های معمول دانشجویی مانند نهارخوران یا کنسرت‌های متنوع می‌دیدیم. من با دکتر رضا ترشیزی و چند نفر دیگر گروه موسیقی داشتیم و خوانندۀ گروهمان دکتر سوسن مطلوبیِ (سروش ایزدی) خواننده و ردیف‌دان بود. سیما بینا که قلم نقاشی برداشته بود به هر مناسبتی صدای زیبایش را از بُن تاریخ هنر بخش شمال شرقی ایران‌زمین ارائه می‌داد و تقدیم مردم می‌کرد. در آن سال‌ها او به‌راستی «بینای» کار خویش بود. نقاشی می‌کرد و می‌خواند و زمزمه‌های زیبا و باطراوت داشت. روحیۀ خاص هنرمندان محلی را از خانواده موروثی هنرش به‌یادگار برده بود.

مهدی ستایشگر

شمارۀ ۱۷۵

سرمقالهسیما بیناشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیمهدی ستایشگرویژه سیما بینا

گُلبُن همیشه‌بهارِ ترانه و آواز ایران

پرونده‌ای برای سیما بینا به همراه گفت‌وگوی اختصاصی

تحریریه

شمارۀ ۱۷۵

سیما بیناشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیویژه سیما بینا

سیما بینا؛ موسیقی‌دانی چندوجهی

نگاهی به فعالیت‌های هنری سیما بینا

پس از پیروزی انقلاب اسلامی موسیقی دچار محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های بسیاری شد و به همین دلیل هنرمندان بسیاری از سرزمین خود کوچ کرده و در خارج از کشور فعالیت‌های هنری خود را ادامه دادند. در این میانه، بانوان هنرمند بیشترین آسیب و صدمه را از این بازدارندگی‌ها دیدند، ممنوعیت حضور بانوان در حوزۀ موسیقی، به‌ویژه در آوازخوانی، باعث شد تا صدای خیل عظیمی از هنرمندان خاموش شود و بخش عظیمی از بدنۀ این هنر با ممنوعیت‌هایی دست‌وپنجه نرم کنند که پس از گذشت ۴۰ سال هنوز هم پای برجاست.
دراین‌بین اما بانوانی نیز بودند که با وجود تمام سختی‌ها و ممنوعیت‌های پیش رویشان نه‌تنها از فعالیت هنری خود دست نکشیدند بلکه برای حفظ و پاسداشت موسیقی گام‌های ارزشمندی برداشتند. سیما بینا ازجمله هنرمندانی ا‌ست که محدودیت‌های ایران اجازه نداد تا ذره‌ای از فعالیت‌های او کاسته شود و در طی سال‌های فعالیت خود، برای معرفی موسیقی نواحی مختلف ایران نهایت تلاش خود را انجام داده است. حرکت سیما بینا از دو جهت قابل تقدیر و تحسین است، نخست آنکه توانست به‌عنوان یک زن، از حصار تنیده‌شده در اطراف خود بیرون آمده و نام خود را به‌عنوان نماد یک هنرمند پیشرو و صاحب‌سبک در موسیقی ایران مطرح کند و نیل به این مرتبه از منزلت اجتماعی به‌راحتی میسر نشده و نیازمند مبارزه با دشواری‌های بسیاری است، اما در کنار اهمیت والای نخستین ویژگی سیما بینا، دومین و شاید مهم‌ترین ویژگی هنر او، توجه به موسیقی نواحی مختلف کشور ازجمله زادگاهش خراسان است.
بیشتر

محمدجواد صحافی

شمارۀ ۱۷۵

برنامه گل‌هاسیما بیناشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیگلچین هفتهمحمد‌جواد صحافیویژه سیما بینا

مجنون نبودم، مجنونم کردی

گفت‌وگو با سیما بینا

بی‌تردید اگر دل در گروی موسیقی ایرانی داشته باشیم، بارها و بارها آواها و نواهای خوشِ سیما بینا، به‌ویژه نواهای موسیقی محلی زادگاهش خراسان، بر گوش و جانمان نشسته است: نگارینا قد چارشونه داری لیلا خانم کنار خونۀ ما خونه داری لیلا خانم ... خدای مهربون عاشق‌نوازه/ غم بیچارگان را چاره‌سازه خودش می‌دونه چون تنهای تنهاست/ که تنهایی بلای جان‌گدازه عزیز بنشین به کنارم/ ز عشقت بی‌قرارم/ جون تو طاقت ندارم ... مجنون نبودم ، مجنونم کردی از شهر خودم ، بیرونم کردی ... از معروف‌ترین آوازهای اوست.
سیما بینا متولد ۱۳۲۳ در بیرجند، یکی از شهرهای بسیار قدیمی خراسان جنوبی، هنرمندی چندوجهی است؛ نوازنده، آهنگ‌ساز، خواننده و نقاش، اما او را بیشتر آوازخوان ترانه‌های محلی ایرانی می‌شناسیم. از نُه‌سالگی خوانندگی را در رادیو ایران آغاز کرد و سپس آموزش‌های موسیقی ایرانی را نزد استادان جواد معروفی و نصراللّه زرین‌پنجه فراگرفت. او ردیف موسیقی و آوازهای ایرانی را نیز در محضر استاد عبداللّه دوامی تکمیل کرد، اما تحصیلاتش را در رشتۀ نقاشی در دانشگاه تهران ادامه داد. ردّپای نقاشی‌های او را در برخی از آلبوم‌های موسیقی ازجمله «بر آستان جانان» و کتاب لالایی‌های ایرانی که حاصل سال‌ها پژوهش اوست، می‌بینیم. سیما بینا همواره دل به سفر دارد و با سفر به دورافتاده‌ترین نواحی ایران توانسته است مجموعه‌ای از ترانه‌ها و آهنگ‌های کمیاب و تقریباً فراموش‌شدۀ موسیقی محلی ایران را جمع‌آوری و اجرا کند. در سفر اخیرش به ایران در آذر ماه ۱۳۹۷ با این بانوی خوش‌نوای وارسته و مهربان به همراه همسر ارجمندش حسن زارع و سردبیر مجله، در فضایی صمیمی به گفت‌وگو نشستیم که حاصل آن را در پی می‌خوانید.
بیشتر

مژگان زرین‌نقش

شمارۀ ۱۷۵

سیما بیناشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیگفت‌وگومژگان زرین‌نقشویژه سیما بینا

سه خواننده در یک حنجره

در میان خوانندگان برنامۀ گل‌ها، سیما بینا چهره‌ای بی‌مانند است؛ او که از کودکی وارد رادیو شد، با تعالیم پدرش اولین مروج جدی موسیقی محلی در رادیو است. پدر سیما، شاعر و اهل موسیقی و مشوق اصلی و در واقع مهم‌ترین پشتوانۀ فرهنگی او بوده است. توجه به سیما بینا به‌اندازه‌ای بود که گویا داوود پیرنیا برنامۀ «گل‌های صحرایی» را تحت‌تأثیر آوازهای او بنیان نهاد. اما سیما بینای جوان به این موفقیت اکتفا نکرد و در کنار روایت موسیقی محلی ایران، به‌طور جدی به موسیقی دستگاهی نیز پرداخت.

سجاد پورقناد

شمارۀ ۱۷۵

خوانندهسجاد پورقنادسیما بیناشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیویژه سیما بینا

سیما بینا در قاب تصویر

تحریریه

شمارۀ ۱۷۵

سیما بیناشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیویژه سیما بینا

عاشورپور و ضرورت بازنگری آثارش

گذری بر فعالیت‌های موسیقایی احمد عاشورپور (۱۳۸۶-۱۲۹۶)

فقر فرهنگی موضوعی است که می‌تواند هر جامعه‌ای را به دلایل گوناگون در هر زمان و مکانی مورد تهدید جدی قرار دهد و به هنگام وقوع، عوامل دیگری نیز شرایط امکان تضعیف هر آنچه که هست را می‌توانند فراهم آورند. نفوذ فرهنگ غیر و استقبال جامعه از آن و پذیرا شدنش از سوی مردم می‌تواند دلایل متعدد و متفاوتی داشته باشد، اما زمانی این موضوع شدت می‌گیرد که ضعف و ناتوانی فرهنگی در جامعه رخ بنماید. هنگامی که جوامع مختلف برای حفظ، اشاعه، پیشبرد، پیشرفت، شناخت و شناساندن فرهنگ، هنر و ارزش‌های فرهنگی و هنری خود طرح‌های گوناگون چه در بخش‌های پایه مانند آموزش و چه در کنترل اجرای طرح‌ها و تدابیر ازپیش‌تعیین‌شده در سطح جامعه و... داشته باشند، به‌طور مشخص نتایج به‌دست‌آمده بسیار متفاوت است در قیاس با جامعه‌ای که در آن نه‌تنها شناخت فرهنگی چنان‌که باید وجود ندارد بلکه هیچ‌گونه برنامه‌ریزی دقیق و اندیشمندانه‌ای برای تأثیرگذاری فرهنگی مشاهده نمی‌شود.
حتی در طبیعتِ قابل مشاهده برای هر موجودی بارها به تباهی، ویرانی و تصادم ضعف و ناتوانی و یا نابودی از راهِ تضعیف پدیده‌ای مشخص برخورده‌ایم. ساده بگویم حتی در رقابت‌های دوستانه هم رایج است که برای تسلط و برتری یافتن بر حریف به طرق مختلف برای تضعیف او تلاش می‌کنند تا درنهایت شرایط را برای ضربۀ نهایی مهیا کنند. حال کیست که در تقابل با حریفی ناتوان کنار بنشیند و نخواهد مزۀ خوشایند پیروزی و چیرگی بر او را بچشد؟ غلبه و رسوخ فرهنگ بیگانه همیشه نتیجۀ برتری کیفی آن فرهنگ بر تمدن و مدنیت فرهنگ خودی نیست. از میان اعضای جامعه، افرادی هستند که قلبشان برای فرهنگ و هنرشان می‌تپد. چه بسیار آمدگان و رفتگان که روی فرهنگ و هنر این مرزوبوم تأثیرگذار بوده‌اند. افرادی که دانش، توان و زمان خود را صرف ارتقای سطح فرهنگی و هنری جامعۀ خود کردند و رنج‌ها متحمل شدند و ناملایمتی‌ها دیدند. احمد عاشورپور بی‌تردید از این‌دسته افراد است.
بیشتر
احمد عاشورپورسالگرد درگذشتشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیمرتضی سعیدی‌رادویژه سیما بینا

موسیقی نمایشی

گفت‌وگوی بابک بیات و بهرام بیضایی

گفت‌وگویی که می‌خوانید، بیش‌ازآنکه به «مصاحبه» در عرف رایج مطبوعاتی شبیه باشد، نشستی است -یا پاره‌ای از نشستی طولانی‌تر- که یک آهنگ‌ساز (بابک بیات) با یک نویسنده و کارگردان و پژوهش‌گر تئاتر (بهرام بیضایی) داشته؛ یا دقیق‌تر، پای صحبت او نشسته است. نتیجه، اما و به‌هرحال، جذاب‌تر از گفت‌وگویی خصوصی است و علت انتشار آن همین است.

تحریریه

شمارۀ ۱۷۵

بابک بیاتبهرام بیضاییتئاتر و موسیقیشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیگفت‌وگوموسیقی و سینماموسیقی و نمایشویژه سیما بینا

دربارۀ نوشتن مرور موسیقی؛ قسمت دوم

تاریخچه و کلیات مسائل عملی

در قسمت اول دیدیم که یک مرور موسیقی چیست و با هدف آن آشنا شدیم. خواندیم که مرور، حالت خاصی از نقد است که معمولاً در اندازه‌های کوتاه نوشته می‌شود. هدفش این است که محصولات موسیقی (معمولاً آلبوم و کنسرت) را به مخاطب‌ها معرفی کند و به‌اصطلاح محصول را در دسترس ذائقۀ مردم بگذارد. برای این کار معمولاً مرورنویس‌ها در مرورشان قضاوت واضحی دربارۀ موسیقی می‌کنند که خواننده بتواند راحت‌تر محصول مناسب و شایسته را انتخاب کند.
مخاطب‌های مرور معمولاً به دو دسته تقسیم می‌شوند. کسانی که هنوز موسیقی را نشنیده‌اند و کسانی که شنیده‌اند. برای گروه اول مروری می‌نویسیم که کمک کند تصمیم بگیرند موسیقی را تهیه کنند یا نه. اما برای گروه دوم باید قضاوت‌ها یا تفسیرهای دقیق‌تری نوشته شود، یعنی نکاتی که ممکن است خودشان با شنیدن به آن نرسیده باشند. در هر دو مورد باید بتوانیم نظر خوانندگان را جلب و متقاعدشان کنیم. در قسمت تازه اول کمی با تاریخچۀ مرورنویسی در ایران آشنا می‌شویم و بعد به مسائل کلی که در نوشتن مرور موسیقی وجود دارد می‌پردازیم.
بیشتر
آروین صداقت‌کیششمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیمرور موسیقیویژه سیما بینا

ریتم در شعر حافظ و مولوی

تحلیل انتقادی عنصر ریتم در شعر مولوی و بررسی مقایسه‌ای آن با شعر حافظ؛ رهیافتی موسیقایی

در سپهر ادبیات کلاسیک ایران معمولاً شعر مولوی را موسیقایی‌ترین شعر می‌دانند. به‌نظر می‌رسد چنین پنداشت‌هایی، که گاه آمیخته با برخی نسبت‌دادن‌ها و خرافات نیز هستند، نیاز به تدقیق دارد. از دریچۀ علم موسیقی، در شعر حافظ عنصر موسیقی غنی‌تر است و شعر مولوی نسبت به شعر حافظ به لحاظ ریتم در سطح ساده‌تری قرار دارد. نزدیک بودن نسبی وزن‌های پرکاربرد حافظ به مفهوم دورهای ایقاعی و تکرار الگوهای وزنی کوتاه و ثابت در بیشتر سروده‌های مولوی از مهم‌ترین دلایل این گزاره هستند.
همچنین بر اساس برخی شواهد، محیط موسیقایی حافظ، موسیقی رسمی و علمی ایران و محیط موسیقایی مولوی، موسیقی خانقاهی بوده که در هر حال بهرۀ محدودی از موسیقی کلاسیک دارد. در این مقاله تلاش شده تا تفاوت و پیچیدگی نسبی ریتم در شعر حافظ در قیاس با شعر مولوی با رهیافتی موسیقایی نشان داده شود. علاوه‌براین، نکتۀ دیگری در خصوص ارتباط شعر مولوی با موسیقی نیز مطرح است: در شعر مولوی نمونه‌هایی می‌توان یافت که به‌نظر می‌رسد به‌طور مستقیم و بی‌واسطه تحت‌تأثیر یک رخداد موسیقایی سروده شده‌اند و ردِّپایی در اوزان عروضی تا قرن هفتم ندارند که این ویژگی می‌تواند برخی از سروده‌های مولوی را، از نظرگاه موسیقی، وجهی متمایز ببخشد.
بیشتر

سعید یعقوبیان

شمارۀ ۱۷۵

ادبیات و موسیقیحافظریتمسعید یعقوبیانشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیمولویویژه سیما بینا

هویت موسیقایی (۱)

مقایسۀ تطبیقی ویژگی‫های موسیقایی سه شیوۀ تنبورنوازی در مناطق صحنه، گوران و لکستان، قسمت اول

منطقۀ صحنه، گوران و لَکِستان پرداخته می‏‏شود. منظور از هویت موسیقایی، عناصری است که باعث تشخیص تمایز بین موسیقی‏‏های مختلف می‏شود که در دو قسمت به بررسی این عناصر می‏‏پردازیم.

تارا اله‌وردی

شمارۀ ۱۷۵

تارا اله‌وردیتنبورتنبورنوازیشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیموسیقی صحنهموسیقی گورانموسیقی لَکِستانویژه سیما بینا

ققنوس اسطوره‌ای زاگرس

زندگی و هنر هیدر نودشه‌ای، استاد مسلم سیاوچه‌مانه

منطقۀ هورامان در غرب ایران، سرزمین ترانه‌های معطوف به طبیعت است. این منطقه حریمی امن برای مردمان سخت‌کوشی است که گورانی‌ها در دل دارند و نجواها بر زبان. زبان اکثریت ساکنان این منطقه، هورامی و شغل قریب‌به‌اتفاق ساکنانش دامداری سنتی معیشتی، باغداری، امورات اداری خدماتی می‌باشد. موسیقی هورامی، موسیقی بسیار وسیع و پرقدرتی است که شاخصه‌های یک موسیقی کامل و سازگار با طبیعت را یکجا در دل خویش به همراه دارد.
این موسیقی همچون سایر جلوه‌های فرهنگ و هنر هورامانات از تأثیر موسیقی فرهنگ‌های دیگر برکنار مانده و همچنان در بین مردم این منطقه اصالت خود را حفظ کرده است. مهم‌ترین سند دربارۀ موسیقی هورامان کتاب معروف شمس قیس رازی است که در آن آمده است؛ خوش‌ترین اوزن فهلویات است که ملحونات آن را اورامنان می‌خوانند. بعد از گذار از دوره‌های ناروشن و بسی دور تاریخ هورامان و بعد از یوسف یاسکه تنها توسط مامو هیدر نودشی است که مجدداً احیا شده و هیدر نودشی همانند یک باغبان از این باغ رنگین محافظت کرده و ثمرۀ آن را به نسل دیروز موسیقی هورامان رسانده است. اکثر هنرمندان قدیمی هورامی بدون یادگاری از بین رفته و مامو هیدر را می‌توان حلقۀ اتصال در زنجیرۀ موسیقی هورامی دانست.
بیشتر
سیاوچه‌مانهشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیکورش امینیمسعود مرادیموسیقی کردیموسیقی هورامانموسیقی هورامیهیدر نودشه‌ایویژه سیما بینا

تأثیرات گوش دادن به موسیقی بر تمرکز و عملکرد تحصیلی دانشجویان

مطالعۀ مقطعی دانشجویان پزشکی

گوش دادن به موسیقی در هنگام مطالعه به یک امر معمول در جامعۀ دانشجویی تبدیل شده است، درحالی‌که یک گروه از دانشجویان ادعا می کنند که کارایی برنامۀ درسی خود را با کمک موسیقی افزایش می‌دهند، از سوی دیگر، برخی محققان چنین فرض‌هایی را انکار می‌کنند. هدف کلی این مطالعه بررسی اثر موسیقی بر فعالیت درسی دانشجویان است و اینکه آیا این روند برای دانشجویان در زمینۀ پیشرفت علمی آن‌ها مفید است یا خیر. در این مطالعه ۲۰۰ دانشجوی مالزیایی که سه قوم اصلی را تشکیل می‌دهند، حضور داشتند.
در میان آن‌ها، ۱۲۰ دانشجو ترجیح می‌دهند در هنگام مطالعه به موسیقی گوش دهند و ۸۰ نفر باقی این کار را انجام نمی‌دهند. این مطالعه شامل دو روش استفاده از نظرسنجی با کمک پرسش‌نامه و همچنین انجام آزمایش است. در داده‌های به‌دست‌آمده از پاسخ‌های شرکت‌کنندگان که به‌صورت نمودارها نشان داده شده، ۴۷ درصد معتقدند موسیقی به آن‌ها کمک می‌کند تا در حین مطالعه تمرکز کنند، ۲۹ درصد ادعا می‌کنند که موسیقی آرامش آن‌ها را حفظ می‌کند و ۱۷ درصد اظهار داشتند که از خواب‌آلودگی جلوگیری می‌کند و ۷۸ دانشجو از ۸۰ دانشجو گفتند که گوش دادن به موسیقی در حین مطالعه تمرکز آن‌ها را از بین می‌برد. داده‌های تجربی نشان می‌دهد که در هنگام گوش دادن به قطعات موسیقی آرام‌بخش نسبت به سایر قطعات موسیقی تند و یا ادوات موسیقی به (۷۵ درصد) سوالات امتحانی پاسخ صحیح داده شده است. همچنین یافته‌های مثبتی که از این مطالعه به‌دست می‌آید مربوط به توجیه روند فعلی گوش دادن به موسیقی در حین مطالعه است، زیرا این احتمال وجود دارد که هیچ اثر نامطلوبی بر تمرکز دانشجویان ایجاد نکند و درحقیقت، ممکن است عملکرد دانشجویان را در زمینه‌های علمی بهبود بخشد.
بیشتر
الهام زنده‌دلالهه زنده‌دلبررسی اثر موسیقیشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیگوش دادنویژه سیما بینا

بررسی و شناخت صفحۀ انگشت‌گذاری گیتار

به دلیل پیچیدگی‌های ساز گیتار (به‌خصوص صفحۀ انگشت‌گذاری آن) اغلب نوازندگان و نوآموزان شناخت مطلوبی از صفحۀ انگشت‌گذاری سازشان ندارند و عدم تسلط بر این مهم، نوازندگان را با چالش‌های بزرگی روبه‌رو می‌سازد که در نوشتار زیر به بررسی شماری از مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم. نوازندگانی که شناخت کافی از صفحۀ انگشت‌گذاری گیتارشان ندارند، غالباً زمان زیادی را صرف انتقال نت مشاهده‌شده بر روی سازشان می‌کنند و به‌ناچار زمان زیادی را صرف اتمام قطعات و اتودهایشان می‌کنند (اتمام آن‌ها را به‌تعویق می‌اندازند) و این یعنی کاهش بازدهی در تمرینات و هدر رفتن انرژی که موجب می‌شود نوازندگان بازدهی و دستاورد کمتری نسبت به زمانی که صرف می‌کنند به‌دست آورند.
از جهتی دیگر نوازنده پس از مراجعۀ مجدد به قطعه یا اتودی که در گذشته اجرا کرده، نمی‌تواند آن را در مدت زمان کمی جهت اجرا آماده سازد و احساس می‌کند باید آن را از ابتدا آغاز کند، بنابراین نوازنده نمی‌تواند رپرتوآر اجرایی وسیع و اجراهای متعدد صحنه‌ای (که مهم‌ترین عامل جهت درک عمیق و ارتقاء در نوازندگی است) داشته باشد که همۀ این‌ها می‌توانند موجب دلسردی، کاهش انگیزه و اعتمادبه‌نفس اجرایی برای نوازندگان باشد. پس شناخت و تسلط نسبت به صفحۀ انگشت‌گذاری گیتار و انتقال سریع نت مشاهده‌شده روی آن (دشیفر)، به نوازندگان کمک می‌کند تا قطعات و اتودهای خود را در کمترین زمان ممکن به‌ مرحلۀ اجرا برسانند و در درازمدت رپرتوآر اجرایی وسیع‌تری داشته باشند و این دو مهم (یعنی اجراهای متعدد و رپرتوآر اجرایی وسیع) نیاز ضروری جهت ورود به دنیای حرفه‌ای نوازندگی است.
بیشتر
امیرحسین الماسیسازشناسیشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیگیتارویژه سیما بینا

پناه‌جویان سرزمین رویاهای کم‌دوام

نگاهی تحلیلی به آسیب‌های پرورش استعداد در توسعۀ پایدار صنعت موسیقی ایران

همۀ ما کم‌وبیش از عجایب آنچه به‌اصطلاح صنعت موسیقی و به‌طور مشخص ژانر موسیقی پاپ در کشورمان است شنیده و خوانده‌ایم. عجایبی که حجم زیادی از آن ممکن است خوشایند نباشد. از ستاره شدن یک‌شبۀ برخی از خوانندگان تا محو شدن یک‌شبۀ خوانندگانی که تمام سال‌های گذشته‌شان کنسرت داشتند؛ فنون مختلف فروش بلیط کنسرت و اجراهایی که بخش زیادی از صدای کنسرت در آن، بازپخش قطعات ازپیش‌ضبط‌شده است تا اظهارنظرهای عجیب و غریب اهالی این نوع موسیقی در مورد برخورد با انسان‌ها به‌عنوان کالا؛ از کنترل عجیب عاقدان قرارداد خوانندگان و نوازندگان بر همه‌چیز و حتی زندگی آنان تا فروپاشی زندگی زناشویی بسیاری از ستاره‌های پاپ درست یکی، دو سال پس از مطرح شدن و بزرگ شدن در همین صنعت.
هرچند این روال در سایر کشورها و بازارهای دیگر موسیقی هم وجود دارد اما در عوض راه‌های فعالیت در بازار موسیقی در کشورهای دیگر متنوع‌تر است. در سایر کشورها مدل‌های مختلف تجاری و آشنایی و شناخت و مقبول بودن فعالیت‌های متفاوت گروه‌ها و خوانندگان توسط مخاطبان موسیقی باعث می‌شود تا اگر گروه‌های موسیقی یا نوازندگان و خوانندگان بخواهند فعالیتی داشته باشند، بتوانند به حداقل‌هایی در حوزه و ژانر مورد فعالیت خود برسند. اما در کشور ما ازآنجایی‌که شرایط فعالیت در بازار موسیقی ایران شرایط بی‌اندازه منحصربه‌فرد است، اتفاق‌های ناخوشایند آن تأثیر شدیدتری بر فعالان موسیقی دارد. ماجرای واقعی که در ادامه می‌خوانید، چندی پیش و ازطریق یکی از نوازندگان سرشناس به اطلاع نگارنده رسید و یکی از داستان‌های تلخ و عجیب است که به دلیل پیشگیری از تبعات احتمالی بازگویی آن برای نوازندۀ مذکور، در ادامه از نام مستعار استفاده شده است. در این نوشته همچنین ماجرای دیگری هم در کنار این داستان تلخ آورده شده است؛ ماجرایی که از وجود مرزی نامرئی همچون سدی در مقابل گروه‌های کوچک و مستقل موسیقی کشیده شده، می‌گوید که نمی‌گذارد آنان به حداقل‌هایی که لازمۀ ماندن، شکوفایی و به‌بار نشستن در این رشته است برسند.
بیشتر
شمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیصنعت موسیقیمحمدعلی پورخصالیانموسیقی پاپویژه سیما بینا

تأملی در مفهوم فرهنگ کلاسیک

به بهانۀ جشن یک‌صدسالگی هنرستان موسیقی

هنرستان‌های موسیقی ایران، در نبود مراکز آکادمیک جدی مانند کنسرواتوار‌های موسیقی کلاسیک که در سراسر جهان دایر هستند، مهم‌ترین نقش را در تربیت هنرجویان موسیقی کلاسیک بازی می‌کنند. در واقع این مراکز هستند که باید از کودکی تا جوانی هنرجویان موسیقی را با فرهنگ کلاسیک (چه ایرانی چه غیر ایرانی) آشنا کنند و شخصیت‌هایی را عرضه کنند که فرهنگ کلاسیک را درک کرده و در آن بالیده باشند.

سجاد پورقناد

شمارۀ ۱۷۵

سجاد پورقنادشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیهنرستان موسیقی تهرانویژه سیما بینا

گروهی خودمحور در امواج موسیقی

ارزیابی آثار گروه موسیقی «راش»

تصورش مشکل است برای یک بند موسیقی که سبکی ناشنیده و منحصربه‌خود را ابداع کند و از همان طریق مورد تحسین قرار گیرد، سپس ناگهان تغییر جهت دهد و علاوه‌بر حفظ وفاداران قدیم، خیل طرف‌داران تازه را نیز با خود همراه کند. گروه سه نفرۀ «راش» از تورنتوی کانادا راهی پرفراز و نشیب پشت سر گذاشته است. در سه آلبوم نخست سبک گروه مُلهم از گروه‌های «یس» و «لدزپلین» بود. بعد از ۱۰ سال و انتشار شماری آلبوم‌های تحسین‌برانگیز، درحالی‌که طرف‌دارانشان به سبک گروه کاملاً پای‌بند بودند، گروه سبک دیگری در پیش گرفت که در هر دو سبک، گروه سعی داشت نوعی موسیقی به گوش مردم برساند که نظیر آن قبلاً شنیده نشده بود.
اعضای گروه «راش» عبارت‌اند از: ۱. گِدی لی خواننده، نوازندۀ گیتاربیس و اپراتور کی‌بورد هنگام تشکیل گروه به سبک موسیقی هاردراک گرایش داشت. وظیفۀ او نواختن هم‌زمان با خواندن است و به‌تنهایی همانند دو عضو مؤثر عمل می‌کند. ۲. آلکس لایف‌سان نوازندۀ گیتار که اغلب هم‌زمان با دو گیتار کار می‌کند، بدین‌معنی که هم نواختن ریتم و هم ملودی را برعهده دارد. ۳. نیل پیرت در پشت طبل‌ها تنها یک درامر نیست بلکه ایده‌پرداز، اغلب ترانه‌سرا و هنرمندی است که نمی‌توان به‌سادگی او را تنها درامر دانست.
بیشتر

محسن گلتاش

شمارۀ ۱۷۵

آلکس لایف‌سانشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیگدی لیگروه راشمحسن گلتاشموسیقی راکنیل پیرتویژه سیما بینا

ترانۀ ‎شیرین قدیمی‎عشق (۳)

ساختار، موتیف وتکنیک‎های موسیقایی ‎در اولیسِ ‏جویس، قسمت سوم

در قسمت‎های پیشین این جستار یادآور شدیم که رمان اولیس از معدود آثار ادبیات جهان است که فهم دقیق آن جز در سایه دانش موسیقایی ناممکن است. ارجاع مکرر به آثار موسیقی، از اپراها و قطعه‎های مختلف سازی گرفته تا ترانه‎های کوچه‎بازاری و کودکانه و نیز بهره‎وری از فرم موسیقایی، به اولیس ویژگی خاصی بخشیده که در تاریخ ادبیات داستانی جهان تقریباً بی‎همتا است. به‎عبارتی، جویس به‎گونه‎ای ستایش‎آمیز موفق شده تا فرم و تکنیک موسیقایی را دررابطه‎با جریان سیّال ذهن شخصیت‎های اثرش به‎خدمت بگیرد. موسیقی و ادبیات، اگرچه هنرهایی به‎کلی متفاوت هستند، اما جویس در اثر خود به‎طرزی غبطه‎برانگیز توانسته تا واژگان در ادبیات و نت‎ها در موسیقی را به یک وحدت زیبایی‎شناسانه برساند.
مهم‎ترین استفادۀ جویس از موسیقی در اولیس، مربوط به فصل «سیرن‎ها» است. در این فصل جویس با استفاده از قواعد فرم فوگ، یا به‎عبارتی، فوگ بر قاعده (fuga per canonem)، توانسته یکی از پیچیده‎ترین تکنیک‎های روایتگری را در ادبیات داستانی تجربه کند. به‎جز بخش نخست جستار حاضر که به ارجاعات موسیقایی در اولیس به‎طورکلی می پرداخت، محور بخش‎های دیگر این نوشته، به‎طور مشخص، همین فصل «سیرن‎ها» بوده است. آوردن خلاصۀ تقریباً کاملی از «سیرن‎ها»، به منظور تطبیق آن بر فرم موسیقایی مورد استفاده، ضرورتی بود که بخشی از مطلب شمارۀ گذشته و همۀ مطلب این شماره را به خود اختصاص داده است. از شمارۀ آینده اما، تأکید به‎طور مشخص بر تحلیل موسیقایی فصل «سیرن‎ها» خواهد بود.
بیشتر

محمد برفر

شمارۀ ۱۷۵

جیمز جویسرمان اولیسشمارۀ ۱۷۵ هنر موسیقیمحمد برفرموسیقی اولیسویژه سیما بینا