شمارۀ ۱۷۷

شمارۀ ۱۷۷ مجلۀ هنر موسیقی، مرداد-مهر ۱۳۹۸، با یادنامه‌ای برای پرویز مشکاتیان به مناسبت دهمین سالگرد درگذشت او منتشر شد.

«سرو آزاد موسیقی» عنوان یادنامه‌ای است که در این شمارۀ هنر موسیقی برای پرویز مشکاتیان، موسیقی‌دان برجستۀ ایرانی تهیه شده است. مطالب این بخش شامل تصاویری کمتر دیده‌شده از پرویز مشکاتیان به همراه اهالی فرهنگ و هنر، یک گفت‌وگوی منتشرنشده با او، اندوه‌نامه و یادداشتی به یاد پرویز مشکاتیان، نقش تکرار تماتیک و درآمیختگی نقش‌مایه‌های ملودیک در ساختمان فرم مقدمۀ «بیداد» مشکاتیان، نگاهی گذرا به روند هنری-اجتماعی پرویز مشکاتیان، گزینش شعر در تصانیف مشکاتیان، بررسی طراحیگرافیک آلبوم‌های پرویز مشکاتیان، نگاهی به آرا و سیمای مشکاتیان در رسانهها، گذری کوتاه بر سه اثر شاخص پرویز مشکاتیان از منظر تاریخی-اجتماعی و در پایان تصاویری از جوانی مشکاتیان است.
دیگر مطالب متنوع این شمارۀ هنر موسیقی عبارت‌اند از: سرمقالۀ سردبیر تحت‌عنوان «عرفان سبز»، کیهان کلهر برندۀ مهم‌ترین جایزه وُمِکس نوزدهم، تحلیل و نقدی بیانی و تکنیکی بر سه ردیف آوازی به روایت محمود کریمی، نورالدین رضوی سروستانی و محمد منتشری، جشن فرهنگ و هنر، جامعه‌شناسی موسیقی، تأملاتی دربارۀ انواع «نشستن» در موسیقی کلاسیک ایرانی، گروه کویین و حماسۀ کولی با نگاهی گذرا به زندگی هنری فِرِدی مرکوری و نگاهی به آراء و نظرات فلسفی جان کیج در موسیقی مدرن با تمرکز بر قطعۀ «۴:۳۳».

 

عکس روی جلد: پرویز مشکاتیان

طراح گرافیک: استودیو مرکزی، سعید فروتن، راشین جیحون

 

✔️ برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله و دریافت آن از طریق پست با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا شمارۀ ۰۹۱۹۸۰۸۶۴۱۰در واتس‌اپ و یا ایمیل هنر موسیقی honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

جلد مجله هنر موسیقی شمارۀ ۱۷۷

فهرست مقالات

سرمقاله: عرفان سبز

سرد است روزگار و دل از مهر سرد نی میْ سالخورد باید، ما سالخورد نی از صد هزار دوست یکی دوست دوست نه وز صدهزار مرد، یکی مرد مرد نی

مهدی ستایشگر

شمارۀ ۱۷۷

شمارۀ ۱۷۷مهدی ستایشگرموسیقی محرمموسیقی مذهبی

سرو آزاد موسیقی

یادنامه‌ای به مناسبت دهمین سال پرواز پرویز مشکاتيان

پرویز مشکاتیان را با همۀ شیرین‌کاری‌ها و تلخکامی‌هایش، اهالی هنر و موسیقی می‌شناسند. هنرمندی که آثار هنری‌اش را از بافته‌های درونی‌اش بیرون می‌آورد و بی‌پروا از زبان و گوشِ گویندگان و شنوندگان به‌روزِ جامعه، آنچه را به شکل خام از صدف وجودی‌اش بیرون می‌کشید، آن‌قدر بالا و پایین می‌کرد تا اندک‌اندک به نمایی که مایل بود تحویل جامعه می‌داد؛ جامعه‌ای که در آن برهۀ زمانی بیشتر به تخریب هنرمندان جهت‌گیری می‌کرد تا به پروازشان به‌سوی آزادی‌اندیشی از هرگونه وابستگی‌های غیرلازم. من با پرویز مشکاتیان بسیار نزدیک بودم، او برای آنچه می‌خواست دلیلی داشت اما در مواقعی برای آنچه می‌کرد برهانی نداشت. بارها همچون دیگر دوستان و یارانش دربارۀ او نگاشته‌ایم و سخن گفته‌ایم. از دید هنری و موسیقی آثار پرویز مشکاتیان بررسی شده و پس از این هم تجزیه‌وتحلیل خواهند شد چرا که او در رستۀ هنرمندانی قرار گرفت که قبل و بعد از نامشان برای جامعۀ هنری موسیقاییان معیار شدند، مانند صبا، وزیری و پایور.
اما او انسان آزاده‌ای بود که در مقام صبر کارهای بسیاری کرده بود، پرویز با بلندپایگان می‌نشست و برمی‌خاست (چنان‌که در تصاویر هم می‌بینید) بنابراین برای قضاوت او باید او را می‌شناختی. او از جنس هنر و شعر و موسیقی بود و به هنر و هنرمندان عشق می‌ورزید. با او بسیار دربارۀ شعر و موسیقی سخن می‌گفتیم. باری؛ با شعر و ادبیات نزدیک و عجین بود و محفوظات بسیاری داشت، در خلق ملودی و سازبندی گروه سلیقۀ ویژه‌ای اعمال می‌کرد. مجموعه‌ای از نوشته‌هایم برای آن عزیز ازدست‌رفته، که هماره به‌یادش هستم، در کتاب دردست‌انتشار یادگاران به‌نظر ارجمندانم خواهد رسید. باوجودی‌که ویژه‌نامه‌ها، پرونده‌ها، گفت‌وگوها و یادداشت‌های بسیاری دربارۀ او منتشر شده است اما پرویز شایانی بیش‌ازاین داشت که متخصصان در موسیقی و شعر، آثار او را نقد کنند چنان‌که در این شمارۀ هنر موسیقی به مناسبت ۱۰سالگی درگذشتش به این کار همت گماشتیم و سعی کردیم از نگاه‌های دیگری به او و آثارش بپردازیم، هرچند هنوز هم جای بسیار دارد که آثارش تحلیل شود تا هنرمندان جوان از او بیاموزند و شیوه و سبک هنری‌اش را دنبال کنند و به اغنای موسیقی ایرانی بیفزایند. سزد به ترکۀ زین مردِ ایستاده نشیند اگرنه بادنوردی، چو بادپا بجهانی
بیشتر
پرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

چنین عزیزنگینی

گفت‌وگوی منتشرنشده با پرویز مشکاتیان

گفت‌وگویی که از نظر خواهید گذراند مربوط به یکی از جلساتی است که در آن، طی بیش از یک دهه به قصد تلمذ از حضور ارزشمند پرویز مشکاتیان بهره‌مند می‌شدم. این گفت‌وگو در سال ۱۳۸۵ انجام شده است؛ زمانی که او از آنچه بر فرهنگ و هنر این سرزمین می‌رفت خسته‌تر، اندوهگین‌تر و خشمگین‌تر از گذشته بود و هرچه می‌گذشت بیشتر از امید و آرزویش کاسته می‌شد. ۱۰ سال است که او دیگر بین ما نیست و در این سال‌ها همچنان شاهد رویدادهای نامطلوبی در حوزۀ هنر به‌ویژه موسیقی بودیم. اتفاقاتی که شاید تا پیش از آنکه به‌وقوع بپیوندند در باورمان ناممکن جلوه می‌کنند؛ از لغو کنسرت‌ها و محدودیت بیش‌ازپیش برای فعالیت موسیقایی بانوان در نقاط مختلف تا اتفاقاتی که برای ارکستر سمفونیک و ارکستر ملّی افتاد. اکنون از کم‌لطفی صداوسیما در حوزۀ موسیقی گفتن نیز همانند بازگویی چندین هزاربارۀ ضرب‌المثلی است که قبلاً لطیفه بود! شاید اینجا در جامعۀ موسیقایی ایران همه‌چیز شوخی است.
پرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷مرتضی سعیدی‌رادیادنامه پرویز مشکاتیان

روزگار با او چه کرد؟

اندوه‌نامه‌ای به یاد پرویز مشکاتیان

در مراسم ختم یادبود پرویز مشکاتیان که هفتم مهرماه ۱۳۸۸در مسجد جامع شهرک غرب برگزار شد هزاران نفر از هنرمندان سرشناس و بزرگان موسیقی گرفته تا گروه بی‌شماری از علاقه‌مندان به هنر و موسیقی ایران‌زمین در آن جمع شده بودند تا یاد و خاطره استاد موسیقی ایران را زنده نگه دارند و از او تجلیل به‌عمل آورند. در این جلسه محمدرضا شجریان طی سخنانی به تجلیل از شخصیت هنری و فرهنگی پرویز مشکاتیان پرداخت و ضمن خواندن چند بیتی از خیام او را راهرو خیام و زندگی مشکاتیان را خیام‌وار توصیف کرد. سپس نگارنده که از دوستان و نزدیکان زنده‌یاد مشکاتیان بودم با اشاره به خاطره‌ای از او یادآور شدم که: «چند سال پیش هنگامی‌که نوار کاست "بیداد"، کار مشترک مشکاتیان و شجریان منتشر شد، حرف و حدیث‌هایی پیرامون این کار در بعضی محافل پیچیده بود. مشکاتیان پیشنهاد کرد به سفر برویم. باهم چند روزی به سفر رفتیم، در میان راه سفر، نوار کاست را در دستگاهِ پخشِ اتومبیل گذاشته و کار (بیداد) را گوش می‌‌دادیم. گویا پرویز از اعتراض‌ها ترسیده بود! بی‌مقدمه نظر او را راجع به مرگ پرسیدم. گفتم: "تعریف تو از مرگ چیست؟" بی‌تأمل گفت: "مرگ یعنی دوستان خود را هرگز ندیدن!" و امروز که او نیست باید می‌آمد و می‌دید که چه بی‌شمار دوستانی دارد که در این محل جمع شده‌اند تا یاد او و خاطره‌های او را زنده نگه دارند. من مطمئنم که روح او اینجاست و این دوستان را می‌بیند». پرویز یکی از معدود هنرمندانی بود که به فلسفه علاقۀ زیادی داشت و در این زمینه مطالعات فراوانی کرده بود، به همین دلیل من سخنانم را با مقدمۀ کوتاهی که به گونه‌ای فلسفۀ جامعه‌شناسی ما ایرانیان را نشان می‌دهد آغاز می‌کنم، شاید روح پرویز شاد شود و آن فلسفۀ «ببخش اما فراموش نکن» است.
پرویز مشکاتیانشاهرخ تویسرکانیشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

پرویز مشکاتیان؛ سرشار از شور و عاطفه و مهربانی

با پرویز مشکاتیان در یکی از گردش‌های هفتگی تپه و ماهورهای بیرون شهر تهران همراه با محمدرضا شفیعی‌کدکنی، فریدون مشیری، نجف دریابندری، عباس زریاب‌خویی، صفدر تقی‌زاده، علی هاشمی و دیگران آشنا شدم. از همان آغاز آشنایی محبت و دوستی او در دلم نشست. او سرشار از شور و عاطفه و مهربانی بود. جان بی‌قرارش تنها با نغمه و ترانه درهم تنیده نبود، که با شعر فارسی نیز آمیخته و آموخته بود. شاید همین خصلت مرا به او نزدیک‌تر کرد. زمانی که از خردسالی خود می‌گفت از همراهی با پدرش در «شهر کهنه» در نزدیکی آرامگاه عطار یاد می‌کرد، می‌گفت: «دیدار از آنجا برای من دیدار از یک خاک نبود. دیدار از یک جان بود. این‌گونه بود که پیوند من با سرزمینم آغاز شد». می‌گفت: «می‌خواهم درد مردم را که در تمام فضای این سرزمین جاری است با موسیقی خود فریاد بزنم».
ایرج پارسی‌نژادپرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

نقش تکرار تماتیک و درآمیختگی نقش‌مایه‌های ملودیک

در ساختمان فرم مقدمۀ بیداد مشکاتیان

مقدمۀ «بیداد» اثری در دستگاه همایون، از یک برنامۀ موسیقایی (با همین نام) که در زمان انتشار و پس از آن بسیار ستوده شده، قطعه‌ای است که بسیاری از آشنایان با موسیقی ایرانی به‌شهود، ارزشی ویژه برای آن قائل هستند. «بیداد» که امروز یکی از آثار کلاسیک موسیقی ما محسوب می‌شود برای اولین‌بار در سال ۱۳۶۴ اجرا و در قالب یک آلبوم منتشر شد و به دلیل کیفیت اجرا و تأثیر عاطفی از یکسو و گزینش اشعاری که شنیدنشان در متنِ شرایط آن هنگام جامعۀ ایران تفسیری نافذ پیدا کرد، از سوی دیگر، بسیار گرامی داشته شد و همچنان نیز می‌شود. مقدمۀ «بیداد» که اکنون به‌خوبی می‌توان یکی از آثار مرجع چهار دهۀ گذشته (یا حتی دورۀ معاصر) به‌حسابش آورد در جایگاه آغازگر برنامۀ موسیقایی قرار گرفته است و ساختاری دارد که باید آن را به‌عنوان نوعی قطعۀ شروع‌کننده مانند پیش‌درآمد دانست. در خودِ آلبوم نام قطعه را تنها «مقدمه» ذکر کرده‌اند. اما جز آن، ازجمله در نخستین انتشار نغمه‌نگاری (نسخۀ سنتور تنها) در بیست قطعه برای سنتور، تنها نام «بیداد» را -بدون افزودن هرگونه اصطلاح فرم یا گونه- بر خود دارد (مشکاتیان، ۱۳۶۱) و این رویه در نغمه‌نگاری‌های دیگر هم تکرار شده است (مشکاتیان، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۲) و (جواهری، ۱۳۷۸). ازآنجاکه تفاوت فرمی بارزی میان یک پیش‌درآمد و یک مقدمه ذکر نمی‌شود جز اینکه اولی ازنظر جمله‌پردازی و گردش در گوشه‌ها مفصل‌تر است و نیز اغلب به کل یک دستگاه انتساب می‌یابد، پس برای منظور حاضر می‌توان به‌خوبی این نام‌گذاری را تداعی‌گر فرم تقریباً مشابهی دانست.
پیش‌درآمد یا هم‌خانوادۀ مختصرترش، مقدمه، به‌عنوان یک سرمشق تصنیفی جز با متر کندرونده و سنگین (یا کمی سبکبال‌تر در مورد مقدمه)، جایگاه اجرا در متن یک اجرای دستگاهی (به‌ندرت در جایی جز آغاز، اجرا می‌شود) و پرده‌گردانی مرتبط با دستگاه یا به‌اصطلاح حرکت بر روی سیر گوشه‌های دستگاه (آن‌هم نه در همۀ موارد)، ویژگی حتمی دیگری ندارد. در متن سرمشق پیش‌درآمد و مقدمه‌هایی که تاکنون ساخته شده‌اند در اندک مواردی می‌توان نمایی از یک ساختار متن و جملۀ برگردان را نیز تشخیص داد (برای مثال «پیش‌درآمد ماهور» درویش‌خان). اما نظریۀ موسیقی ایرانی در مورد فرم که چندان هم گسترده نیست، اجباری در این مورد قائل نیست. اما از بند یا متن و برگردان که صرف‌نظر کنیم، یک ویژگی در ساختار چنین آثاری به‌چشم می‌خورد، آن‌هم روند خطی گسترش جملات است. بدین معنی، کمتر پیش می‌آید که جملات جز تکرار محلی به شکل متقارن و صرف‌نظر از برگردان، به شکل‌های دگرگون‌شده یا دورتر از محل ظهور اولیه دوباره تکرار شوند. تغییرات متریک و سرعت گفتار موسیقی هم، اگر نه به کمیابی ویژگی قبل، اما نسبتاً کمیاب و بیشتر در میان نمونه‌های متأخر دیده می‌شود. بر همین اساس این سرمشق‌ها یا الگوهای آهنگ‌سازی را می‌توان تقریباً دارای سرشتی خطی و نسبتاً یک‌نوا دانست. به‌هرروی، چه «بیداد» را به دلیل جایگاهش در کل اجرا، گستردگی و مترش پیش‌درآمدی سنگین بشماریم و چه به دلیل انتسابش به نام یک گوشه مقدمه‌ای، و چه فارغ از هرگونه شباهت‌یابی با یک کهن‌الگو آن را قطعه‌ای آزاد به‌حساب آوریم که در آغاز یک مجموعۀ دستگاهی قرار گرفته است، در فرم این قطعه نکاتی هست که تنها از راه تجزیه‌وتحلیل دقیق آشکار می‌شود. چنین بازخوانی دقیقی بنیانی ایجاد خواهد کرد تا جایگاهی را که این قطعه در یک دوره از تاریخ موسیقی ما و همچنین در میان آثار خودِ پرویز مشکاتیان دارد بهتر بشناسیم و از این رهگذر گامی به سبک‌شناسی آثارش نزدیک‌تر شویم.
بیشتر
آروین صداقت‌کیشپرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

قلب مشکاتیان برای مردم می‌طپید

نگاهی به روند هنری-‌اجتماعی پرویز مشکاتیان

در بحبوحۀ جریان سنت‌گرایی در موسیقی ایرانی، پرویز مشکاتیان از نیشابور به تهران آمد. در مهم‌ترین پایگاه ترویج بازگشت به سنت‌های موسیقی به آموختن سنتور و ردیف موسیقی ایرانی پرداخت ولی از پایگاهی که برای ‌نخستین‌بار اصطلاح «موسیقی سنتی» را در ایران باب کرد، هنرمند خلاقی به‌ظهور رسید که سال‌ها هنر بدیع و ایده‌های ناب او، تحسین اهل هنر و اقشار مختلف اجتماع ایران را برانگیخت. اینکه چرا مشکاتیان با وجود تحصیل در مراکز یادشده، وارد مسیر مغلوط کهنه‌پرستی و سنت‌طلبی نشد و امروز (جدا از مبحث تئوری موسیقی ایرانی) می‌توان او را ادامه‌دهندۀ روش علینقی وزیری دانست، موضوع این نوشتار است.

سجاد پورقناد

شمارۀ ۱۷۷

پرویز مشکاتیانسجاد پورقنادشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

گزینش شعر در تصانیف مشکاتیان

پرویز مشکاتیان از برجسته‌ترین آهنگ‌سازان موسیقی آوازی چند دهۀ گذشته است که به ساختن تصنیف (در برابرِ همکاری با ترانه‌سرایان) گرایشی ویژه داشت. بسیاری از آهنگ‌سازان روزگار ما آهنگ را به دست ترانه‌سرایان می‌سپارند تا سخنی هماهنگ بر آن بگذارند و کمتر به سراغ شعر می‌روند؛ اما مشکاتیان جز در نمونه‌هایی انگشت‌شمار از ترانه بهره نبرده و بر شعر شاعران بزرگ تاریخ ادبیات فارسی آهنگ نهاده است. در جستار پیشِ‌رو پس از بررسی چندوچون کار گزینش شعر در تصنیف‌های مشکاتیان، اشاره‌ای کوتاه به پیوند شعر و موسیقی در آثار او خواهیم کرد. خوشبختانه هنرمند گرامی، علیرضا جواهری، با کوششی ستودنی، آثار سازی و آوازی مشکاتیان را گردآوری و چاپ کرده است. منبع اصلی ما در این پژوهش چهار جلد مجموعۀ تصانیف پرویز مشکاتیان با نت‌نویسی ایشان است. پیش از بررسی تصانیف از خوانندگان تصانیف مشکاتیان، که برترین خوانندگان چند دهۀ گذشته در موسیقی ایرانی بوده‌اند، یاد می‌کنیم. محمدرضا شجریان و ایرج بسطامی بیش از دیگران به خواندن آثار مشکاتیان پرداخته‌اند. شماری از آثار او نشر رسمی نیافته و شماری از تصنیف‌هایش هم در چند اثر و با صدای چند خواننده منتشر شده است. در چنین نمونه‌هایی ما آن اجرایی را که زودتر منتشر شده است اصل قرار داده‌ایم.

مهدی فیروزیان

شمارۀ ۱۷۷

ایرج بسطامیپرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷محمدرضا شجریانمهدی فیروزیانیادنامه پرویز مشکاتیان

جامه‌های چهل‌تکه

بررسی طراحی‌گرافیک آلبوم‌های پرویز مشکاتیان

از پرویز مشکاتیان نغمات ماندگاری به‌جا مانده است که گوش‌های آشنا به موسیقی ایرانی با شنیدن حتی چند میزان از آن‌ها می‌توانند هنر این موسیقی‌دان برجسته را تشخیص بدهند. این پدیده که ناظر بر یکه بودن موسیقی ایشان است را این‌گونه می‌توان قلمداد کرد که موسیقی مشکاتیان به چنان شأن و منزلتی رسیده که خواص و عوام موسیقی ایران آن را از میان دیگر آثار جاودان موسیقی این سرزمین تمییز می‌دهند. این کیفیت در دیگر هنرهای ریشه‌دار ایرانی نظیر خوش‌نویسی برای اساتید صاحب‌شیوه یا مکتب نیز وجود دارد و به چنین کیفیتی در خوش‌نویسی که همانا اثر به‌جامانده از هنرمند به شأنی منحصربه‌فرد دست بیابد، «شأن و صفا» می‌گویند.
هنرمند صاحب‌شیوه‌ای چون پرویز مشکاتیان جایگاه یگانه‌ای دارد و این یگانگی در موسیقی ایشان توسط ارکانی ایجاد می‌شود که مجموع آن‌ها زیبایی‌شناسی ایشان را شکل می‌بخشد. اما این پرسش طرح می‌شود که آیا زیبایی‌شناسی منحصربه‌فرد مشکاتیان در طراحی روی جلد آثار ایشان نیز در نظر گرفته شده است؟ هدف از نگارش این متن طرح مؤلفه‌هایی است که در فرآیند طراحی روی جلد آلبوم‌های موسیقی ایشان می‌توانند در نظر گرفته ‌شوند. ابتدا آلبوم‌های پرویز مشکاتیان برحسب همکاری با هنرمندان یا ناشران دسته‌بندی خواهند شد و در ادامه چند آلبوم که ازنظر طراحی روی جلد درمقایسه‌با دیگر آلبوم‌ها شاخص هستند، مرور می‌شوند و در انتها مؤلفه‌های اثرگذار در طراحی آن آلبومِ به‌خصوص برشمرده خواهند شد. داده‌هایی که در این متن طرح خواهند شد ازآن‌جهت که در چارچوب طراحی گرافیک و هنر قرار می‌گیرند انتزاعی هستند و ابزار سنجش آن‌ها عواطف و احساسات است.
بیشتر

امیرمهدی مصلحی

شمارۀ ۱۷۷

امیرمهدی مصلحیپرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

مرد سربلند رسانه‌ها

نگاهی به آرا و سیمای پرویز مشکاتیان در رسانه‌ها

در طول تاریخ، هنرمندان بسیاری پای به عرصۀ موسیقی ایران‌زمین گذاشته‌اند که تنها برخی از آن‌ها نام خود را در این عرصه ماندگار کردند، چرا که ماندگاری یک هنرمند تابع عوامل گوناگونی است که برآیند آن‌ها در وجود هنرمند اسباب ماندگاری او را فراهم می‌سازد. احمد عبادی، علی‌نقی وزیری و قمرالملوک وزیری نمونه‌های قابل اشارۀ درگذشته‌ای هستند که هریک از آن‌ها پارامترهای جداگانه‌ای را جز تبحر در هنر موسیقی دارا بودند. دوران معاصر نیز از وجود چنین هنرمندانی بی بهره نبوده است، پرویز مشکاتیان از آن‌دسته موسیقی‌دانان معاصر است که توانست نام خود را در این حوزه ماندگار کند. او با بهره‌گیری از نبوغ ذاتی خود و درک این مهم که اصالت در هنر نمی‌تواند قطعیت داشته باشد و با حفظ پای‌بندی به اصل اصالت موسیقی ایرانی، فرمی نو از این هنر را به مخاطب خویش ارائه کرد، گرچه ادامۀ حضور مشکاتیان در موسیقی ایرانی می‌توانست لایه‌های پنهان بیشتری از این هنر را عیان کند، اما فقدان ناگهانش فرصت بهره‌مندی بیشتر موسیقی از این مرد دانای هنر را نداد و در اوج با موسیقی ایران وداع گفت.
مشکاتیان از آن‌دسته هنرمندانی است که انعکاس آراء و اندیشه‌هایش دربارۀ فلسفۀ موسیقی، سبک نوازندگی و حواشی این هنر در رسانه‌های ایران، همواره باعث تعمق مخاطبین موسیقی می‌شد. او بی‌پرده و بدون کمترین منفعت‌طلبی، پرده از سیاهی‌های موسیقی برداشته و با صراحت کلام با مخاطبینش سخن می‌گفت. از آنجا که کارنامۀ هنری و تأثیرات اجتماعی پرویز مشکاتیان در موسیقی ایرانی بر همگان واضح است، در این نوشتار با نگاهی دیگرگونه به او، نظرات او را از دریچۀ رسانه‌ها به نظاره خواهیم نشست و برای بررسی بهتر، با دسته‌بندی مطالب در دو بازۀ زمانی «دوران حیات» و «دوران پس از درگذشت» او سعی خواهیم کرد تا با واکاوی نظرات گذشته به نتایج مطلوب و موردنظر دست یابیم. بدیهی است به دلیل گذشت مدت زمان طولانی از دوران طلوع مشکاتیان تا درگذشت او و نیز سال‌های پس از آن، دسترسی به همۀ آرشیو نشریات و انعکاس کلیۀ نظرات و اندیشه‌هایش در این یادداشت ممکن نبود اما سعی شد تا با گردآوری موارد پراهمیت دربارۀ این استاد بزرگ موسیقی ایران، نهایت تلاش برای نمایش سیمای او در رسانه‌ها به‌کار بسته شود.
بیشتر

محمدجواد صحافی

شمارۀ ۱۷۷

پرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷محمد‌جواد صحافییادنامه پرویز مشکاتیان

هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه ...

گذری کوتاه بر سه اثر شاخص پرویز مشکاتیان از منظر تاریخی-اجتماعی

تغییرات سیاسی و اجتماعی گسترده‌ای که از اوایل دهۀ ۴۰ آغاز و در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ به‌اوج خود رسید، اثر روایی و اجرایی بی‌چون‌وچرایی در آهنگ‌سازی، نوازندگی و انتخاب شعر در موسیقی ایرانی برجای گذاشت. از سوی دیگر آثار موسیقی منتشرشده در این سال‌ها نیز در ایجاد و شکل‌دهی جریان‌های مردمی و روشنفکری نقش اساسی ایفا کردند. پرویز مشکاتیان که برآمده از مکتب حفظ و اشاعه است و ریشه‌های فکری آهنگ‌سازی‌اش به ابوالقاسم عارف قزوینی، علی‌اکبر شهنازی و سعید فروتن برمی‌گردد، در حدود بیش از ۴۰ سال فعالیت هنری راهی را پیش رفت که با وجود فراز و نشیب بسیار دارای ویژگی‌های منحصربه‌فرد و متمایزی است. برخی آثار او تا سال‌ها سرمنشأ خلاقیت و ابداعات نوازندگان و آهنگ‌سازان جوان قرار گرفت و همچنین تعدادی از آثارش خاصه با صدای محمدرضا شجریان ملهم از جریانات اجتماعی و فضای حاکم بر جامعۀ زمان خود بود و درعین‌حال محتوای موسیقایی و کلامی این آثار تا سال‌ها پس از انتشار، جریان‌ساز بحث‌هایی ازقبیل تلفیق شعر و موسیقی، پردازش ملودی، نوع تنظیم و بازسازی خلاقانۀ آثار قدما شد.
اگرچه مشکاتیان پیش از انقلاب در مرکز حفظ و اشاعه و پس از آن در کانون «چاووش» به خلق آثاری چند دست یازیده بود اما عمده‌آثار برجسته و تحسین‌برانگیز او به دهۀ ۶۰ و اوایل دهۀ ۷۰ برمی‌گردد. نکتۀ حائز اهمیت در مورد آثار مشکاتیان این است که او در پی تولید انبوه و پرشمار نبود و همواره در کارش نوعی فلسفۀ اجتماعی و زیبایی‌شناختی را دنبال می‌کرد. در این نوشتار به اختصار به ارایۀ تصویری تاریخی-اجتماعی از سه آلبوم «بیداد»، «دستان» و «افشاری مرکب» با آهنگ‌سازی پرویز مشکاتیان می‌پردازیم.
بیشتر

ندا حبیبی

شمارۀ ۱۷۷

پرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷ندا حبیبییادنامه پرویز مشکاتیان

پرویز مشکاتیان در جوانی

تصاویری از حضور پرویز مشکاتیان در آزمون‌های انتخابی موسیقی خراسان، اردوهای رامسر و اجراهای محلی

تحریریه

شمارۀ ۱۷۷

پرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

کیهان کلهر برندۀ مهم‌ترین جایزۀ وُمِکس نوزدهم

جایزۀ وُمِکس چیست

اواسط مرداد ماه سال جاری خبری منتشر شد مبنی بر اینکه کیهان کلهر، موسیقی‌دان و نوازندۀ سرشناس کمانچه و سه‌تار، برندۀ جایزه وُمِکس (WOMEX) شده‌ است. هرچند کسب موفقیت‌های بین‌المللی توسط کیهان کلهر یا همکاری او در برنامه‌ها و گروه‌های موسیقی چندملیتی خبر جدیدی نیست و یقیناً تأیید و حسن‌شهرت و اعتبار این استاد موسیقی ایرانی در میان مردم آن‌قدر بالاست که اعطای جایزه به او تأثیری در افزایش اعتبارش نزد ایرانیان ندارد، اما مسلماً خبر اخیر بسیاری از طرف‌داران او را در ایران خوشحال کرد. ضمن تبریک به هنرمند ارجمند کشورمان، کیهان کلهر، در ادامه به اختصار اطلاعاتی دربارۀ این جایزه می‌آوریم.
شمارۀ ۱۷۷کیهان کلهرمحمدعلی پورخصالیانومکسیادنامه پرویز مشکاتیان

تحلیل و نقدی بیانی، تکنیکی بر سه ردیف آوازی

به روایت محمود کریمی، نورالدین رضوی‌سروستانی و محمد منتشری

واضح است روایت و گردآوری ردیف کوششی است بس دشوار، که به همت و نظمی بلند نیازمند است و روایت آوازی نیز ازآن‌رو دشوارتر که ضمن نیاز به حفظ نغمات و گوشه‌ها، به صدایی آماده، تمرکز ذهنی، درک و شناختی عمیق از شعر و تلفیق صحیح آن با ملودی نیاز دارد. خوشبختانه در این سال‌ها، به غیر از روایت اساتید عبداللّه دوامی و محمود کریمی، روایت‌های دیگری مانند روایت حسن گلپایگانی، رضوی‌سروستانی، داوود فیاضی، حاتم عسگری، محمد منتشری، ابراهیم بوذری، حسن کسائی و حتی اولین ضبط از هفت دستگاه موسیقی ایران نیز در دسترس پژوهشگران و علاقه‌مندان هنر آواز ایرانی قرار گرفته است تا با دستمایه قرار دادن این گنجینه‌ها، بتوانند به هنر آوازخوانی عمق و غنای بیشتری بخشند.
«ردیف آوازی» گنجینه و کارگانی است از نغمات و گوشه‌های زیبا که با نظم و ترتیبی خاص روایت می‌شود که صدا و تکنیک آوازی و سلیقۀ شعری و زیبایی‌شناختی استادِ راوی نیز در آن نقش دارد. ازآنجاکه این مجموعه‌ها اغلب به روش تقلیدی مورد استفادۀ هنرجویان قرار می‌گیرند و گوشه‌های آن را با تکرار زیاد، حفظ و ملکۀ ذهن می‌نمایند که ناخودآگاه و مقلدانه برخی تکنیک‌های آوازی و ویژگی‌های صدایی آنان را هم به‌ارث می‌برند. این مقلدان اغلب چنان غرق در دریای حفظ و یادگیری ردیف می‌شوند که پرورش صدای خود را فراموش می‌کنند و با کسب ضمنی تکنیک و ویژگی‌های صدایی اساتید راوی ردیف، سال‌ها به کار خود ادامه می‌دهند، و بدون آنکه آموزشی در این زمینه ببینند و با ذهن و گوشی نقاد در پی رفع عیوب و ضعف‌های صدای خود باشند، به همان گوشه‌بازی و ردیف‌دانی می‌پردازند و از خلق آثار زیبا که غایت هنر است محروم می‌مانند و به قول مولانا: از محقق تا مقلد فرق‌هاست کین چو داوودست وآن دیگر صَداست امروزه با بهره‌گیری از علوم جدیدی مانند آواشناسی، زبان‌شناسی، فیزیولوژی و آناتومی، بهداشت صدا و ابزارهای مدرن سنجش و رصد اندام‌های صوتی (لارنگوسکوپ، فلوئورسکوپ، آندوسکوپ و...) و بهره‌مندی از روش‌شناسی (متدولوژی) علوم قدیم سایر شیوه‌های خواندن مانند تجوید قرآن، آگاهی از صدا و دانش میان‌رشته‌ای آن رشد و ارتقا یافته است و ضرورت دارد ما نیز با واکاوی و نقد علمی و بهره‌گیری از این علوم جدید در رشد و ارتقای این هنر اصیل و ایرانی بکوشیم تا آوازخوانان و ردیف‌دانانی خوش‌صداتر تربیت کنیم. در این مقاله تلاش دارم از منظری جدید برخی از نکات بیانی (تلفظ و فراگویی، سرعت بیان)، تکنیکی، ویژگی‌های صدایی (گستره‌های دینامیکی، صوتی)، تلفیق شعر و موسیقی، نقش ذهنیت و روحیات فردی راویان در ردیف را جست‌وجو و برخی نقاط قوت و ضعف آن‌ها را تحلیل کنم تا زمینۀ استفاده و کاربرد آگاهانه و خلاقانه‌تر از این ردیف‌ها و مجموعه‌ها برای نوجویان راه آواز ایرانی فراهم‌تر شود.
بیشتر

سعید مجیدی

شمارۀ ۱۷۷

آوازآواز ایرانیپرویز مشکاتیانردیف آوازیسعید مجیدیشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

جشن فرهنگ ‌و هنر

نگاهی بر یک رویداد مهم فرهنگی در دورۀ پهلوی دوم

دهۀ آخر دورۀ پهلوی دوم (۱۳۵۷-۱۳۴۶) هم‌زمان با رشد اقتصادی ایران، به علت بالا رفتن قیمت نفت، بود. در این ۱۰ سال چهرۀ فرهنگی ایران، به‌عنوان کشوری که برگزارکنندۀ جشنوازه‌های مفصل و چندوجهیِ هنری بود، تغییر کرد و شهرهای بزرگ ایران، همچون تهران، شیراز و مشهد، مانند لندن، پاریس و نیویورک، هر سال میزبان جشنواره‌های مهم هنری در سطح بین‌المللی بودند. شناخته‌شده‌ترین این جشنوار‌ه‌ها «جشن هنر شیراز» است که از سال ۱۳۴۶ در چندین رشتۀ هنری، ازجمله موسیقی، رقص، نمایش و... در تابستان هر سال در شیراز برگزار می‌شد. این جشنواره، به‌واسطۀ حضور هنرمندان سرشناس بین‌المللی و داخلی، به‌سرعت توانست جای خود را در میان جشنواره‌های مهم بین‌المللی دنیا باز کند. جشنوارۀ مهم بعدی «جشن هنر توس» است که از سال ۱۳۵۴ در توس، شهرِ آرامگاه فردوسی، در رشته‌های گوناگون هنری آغاز به‌کار کرد.
این دو جشنواره، به دلیل اعتبار و حضور هنرمندان سرشناس موسیقی کلاسیک ایرانی و همچنین سایر فرهنگ‌ها، بر اهالی هنر و موسیقی آشنا هستند و فیلم‌های متعددی از اجراهای به‌یادماندنیِ این جشنواره‌ باقی مانده است که جزو اسناد مهم شنیداری و دیداری موسیقی ایرانی محسوب می‌شوند. اما، در این میان، یک جشن سالانۀ مهم دیگر از سال ۱۳۴۷ در آبان‌ماه، تحت عنوان «جشن فرهنگ ‌و هنر» برگزار می‌شد که ابعاد فرهنگی و اجتماعی آن بسیار گسترده بوده و کمتر برای جامعۀ هنری ایران، به‌ویژه جامعۀ موسیقی، شناخته شده است. در این نوشتار کوتاه نگارنده سعی بر معرفی و ارائۀ توضیحاتی دربارۀ این رویداد فرهنگی مهم دورۀ پهلوی دوم پرداخته است تا بتوان به چشم‌اندازِ بهتری از رویدادهای این دورۀ مهم تاریخی دست پیدا کرد. بدیهی است که بررسی ابعاد گوناگون و همه‌جانبۀ این جشن و سایر جشنواره‌های فرهنگی‌ـ ‌هنری آن دوره فرصت بیشتر و دیگری می‌طلبد.
بیشتر

رامتین نظری‌جو

شمارۀ ۱۷۷

پرویز مشکاتیانرامتین نظری‌جوشمارۀ ۱۷۷یادنامه پرویز مشکاتیان

جامعه‌شناسی موسیقی (۱)

مقدمه

جامعه‌شناسی موسیقی شاخه‌ای از علم جامعه‌شناسی است که به برهم‌کنش‌ها و روابط موسیقی و جامعه در سطوح مختلف می‌پردازد. این رشته از سویی پیشینه‌ای دور و دراز دارد و از سوی دیگر حوزه‌ای پر از بحث‌های نو است. تاریخ جامعه‌شناسی موسیقی از این نظر طولانی است که پایه‌های آن را نظریه‌پردازانی گذاشتند که سهم عمده‌ای در گسترش رشتۀ جامعه‌شناسی داشتند. ازجمله می‌توان به هربرت اسپنسر، جورج زیمل، ماکس وبر و تئودور آدورنو اشاره کرد. گرچه همۀ این نظریه‌پردازان دربارۀ نسبت موسیقی و جامعه بحث کرده‌اند، اما موسیقی برایشان موضوعی حاشیه‌ای بوده است و نه مسئله‌ای هسته‌ای. برای آن‌ها موسیقی همچون مثالی مناسب در کنارۀ نظریات جامعه‌شناختی و فلسفی‌شان بود. اکنون اما جامعه‌شناسی موسیقی، با گذر از آثار پیر بوردیو، ریچارد پترسون، هوارد بکر، تیا دی‌نورا، تیموتی داوْد و بسیاری دیگر، به رشته‌ای با کثرت نظری و تجربی تبدیل شده است.
جامعه‌شناسی موسیقی در دهه‌های اخیر بحث‌هایی جذاب و نو را در خود پرورده و راهش را از کناره‌های نظریات جامعه‌شناسی به مرکز آن‌ها هموار کرده است. حتی می‌توان گفت اکنون جامعه‌شناسی پیشتازِ بررسی زمینۀ اجتماعی تولید و مصرف موسیقی در علوم مختلف است. چرا که گرچه سایر علم‌ها حرف‌های بسیاری دربارۀ موسیقی دارند، اما هیچ‌یک توضیح‌دهندۀ بستر اجتماعی‌‌ای نیستند که موسیقی در آن شکل می‌گیرد و مصرف می‌شود. وجه ممیزه و نقطۀ قوت جامعه‌شناسی کاویدن ظرف حیات انواع موسیقی‌هاست. برای فهمی مقدماتی از ادبیات نظری و تجربی جامعه‌شناسی موسیقی می‌توان مباحث مختلف آن را به سه حوزۀ مجزا تفکیک کرد. این سه حوزه شامل تولید موسیقی، محتوای موسیقی و مصرف موسیقی می‌شود. در این یادداشت قصد داریم سه حوزۀ مذکور را به‌اختصار معرفی کنیم. گفتنی است یادداشت حاضر نخستین متن از سلسله‌مقالاتی است که طی چند شمارۀ آینده خواهید خواند. این مجموعه را از شمارۀ بعد و با مقاله‌ای دربارۀ پایه‌گذاران جامعه‌شناسی موسیقی می‌آغازیم؛ پس‌ از آن نظریات تولید موسیقی را برمی‌رسیم؛ سپس بحث‌هایی دربارۀ محتوای موسیقی و نسبت آن با جهان اجتماعی خواهیم داشت و در پایان دیدگاه‌های نظریه‌پردازان دربارۀ دریافت و مصرف موسیقی را به بحث خواهیم گذاشت.
بیشتر

محمد خلیلیان

شمارۀ ۱۷۷

جامعه‌شناسی موسیقیشمارۀ ۱۷۷محمد خلیلیانیادنامه پرویز مشکاتیان

دائماً عادت من گوشه نشستن بودی

تأملاتی دربارۀ انواع «نشستن» در موسیقی کلاسیک ایرانی

بالانشینی و بالانشستن، «تشخص» می‌بخشد و راهی است برای «کس شدن ناکس‌ها». صندلی، در وجه نمادینش، حتی برای ایرانیان، ابزار «بالانشینی» و «کس» شدن بوده است. بر سکو، نیمکت، یا صندلی نشستن، گویی نشانی از جایگاه بالاتر فرد داشته است و او را در موقعیتی برتر نسبت به هم‌مجلسیان بر زمین نشسته قرار می‌داده.1 امتداد این اندیشه را حتی امروز هم می‌توان در نحوۀ نشستن مسئولان حکومتی ایران دید. علاوه‌براین، بر «صدر»، پیشانی یا سر مجلسی نشستن هم معنایی کمابیش مشابه دارد و «صدرنشینی» و معنای استعاری‌اش -برتر از دیگران بودن- نیز خود شاید از اینجا منتج شده باشد. حال، این وجه نمادینِ نشستن، چگونه در موسیقی کلاسیک ایرانی تجلی یافته است؟ یادداشت پیش‌رو، تأملی کوتاه است در پاسخ‌های ممکن این پرسش. این بررسی اگرچه به تاریخ تکیه دارد، بررسی‌ای یکسره تاریخ‌مند نیست و چند برش است از چند مقطع تاریخی، چند سند و چند موسیقی‌دان. یادداشت پیش‌رو، پرسشی است از چگونگی تعین عینی «جایگاه» و «آرمان» موسیقی‌دانان در قالب نحوۀ نشستنش بر کرسی، صندلی، سکو، یا زمین.

کامیار صلواتی

شمارۀ ۱۷۷

پرویز مشکاتیانشمارۀ ۱۷۷کامیار صلواتیکنسرتیادنامه پرویز مشکاتیان

نگاهی به آراء و نظرات فلسفی جان کیج در موسیقی مدرن: قسمت دوم

با تمرکز بر قطعۀ «4:33»

در قسمت پیشین خواندیم که آیا قطعۀ «4:33» اثر جان کیج موسیقی است؟ و اینکه حداقل دو روش متفاوت اجرا برای اثر «4:33» وجود دارد، چه به‌عنوان مصنف قطعۀ سکوت مطلق و چه به‌عنوان تصنیف هر صدایی که در طول زمان انجام می‌گیرد. نویسنده معتقد بود: «... در آنچه که من در «4:33» دنبال می‌کنم معانی وجود دارد که کیج به آن نظر داشته است؛ یا بررسی این روش، محتوای تأثیر آن اثر صداها را برای مخاطب، با وجود محدودیت‌های اجرا، آشکار و بدیهی می‌سازد. اکثر استدلال‌هایی که بررسی خواهیم کرد کاربردی نخواهد داشت و یا عین همان قطعۀ «سکوت» نخواهند بود چرا که کیج از ما خواسته تا به صداهای معمولی گوش فرادهیم؟ ... صداهایی که توجه ما را از نقطه‌نظر اهمیت زیباشناسی آن‌ها و ازلحاظ ارتباط با موسیقی (ازلحاظ سنتی) جلب می‌کند،

میثم میریان

شمارۀ ۱۷۷

جان کیجشمارۀ ۱۷۷فلسفه موسیقی مدرنقطعۀ ۴:۳۳قطعۀ سکوتمیثم میریانیادنامه پرویز مشکاتیان

گروه کویین و حماسۀ کولی

با نگاهی گذرا به زندگی هنری فِرِدی مرکوری

شاید نوشتن دربارۀ فیلم «حماسۀ کولی» کمی دیر شده باشد چرا که این فیلم جزو برنده‌های اسکار سال ۲۰۱۹ بود، اما فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای به‌ویژه درباره موسیقی‌دان‌ها را در هر فرصتی می‌توان دید و درباره‌شان صحبت کرد. قبل از پرداختن به فیلم و به زندگی هنری فِرِدی مرکوری که «حماسۀ کولی» به آن مربوط می‌شود، نگاه گوتاهی داشته باشیم به گروه اسطوره‌ای «کویین».

محسن گلتاش

شمارۀ ۱۷۷

حماسۀ کولیشمارۀ ۱۷۷گروه کویینمحسن گلتاشموسیقی راکیادنامه پرویز مشکاتیان