شماره ۱۶۸

شماره ۱۶۸ هنر موسیقی، آبان و آذر ۱۳۹۶، با مروری بر کارنامۀ هنری و گفت‌وگو با علی‌اکبر مرادی منتشر شد. در این شماره علاوه‌بر سرمقاله (دیگر به کجا می‌روی ای طالب آرام) گزارش دو واژۀ موسیقایی در شعر خاقانی، نقدی بر آلبوم می‌رسد باران اثر سیامک جهانگیری، مختصری از سرگذشت استاد زیتون موسیقی‌دان برجستۀ دربار خان‌ احمد‌خان گیلانی، نقد موسیقی به زبان ساده، کنسرتوی ویلنِ روبرت شومان و سرنوشت غم‌انگیز آن، الویس؛ مردۀ پردرآمد به مناسبت چهلمین سالمرگ الویس پریسلی و … را می‌خوانید.

 

عکس روی جلد: علی‌اکبر مرادی (آبان ۱۳۹۶) عکاس: مهرداد امینی

طراح گرافیک: استودیو مرکزی، سعید فروتن، امیرمهدی مصلحی

 

✔️ برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله و دریافت آن از طریق پست با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا شمارۀ ۰۹۱۹۸۰۸۶۴۱۰در واتس‌اپ و یا ایمیل هنر موسیقی honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

 

جلد مجله هنر موسیقی شماره ۱۶۸

فهرست مقالات

سرمقاله: دیگر به کجا می‌روی ای طالب آرام

دو زلزله در خاورمیانه هماورد می‌طلبید؛ زلزلۀ طبیعی محصول و مخلوق طبیعت و آن زلزلۀ دیگر محصول اندیشۀ شیطانی بوده است. با آنکه در هر دو زلزله به قدر کافی، در مورد تجربۀ بشری و روش چاره‌سازی که به نام پیش‌بینی یا پیش‌گویی در مقابله با حوادث می‌شناسیم کمبودهای بسیار داشتیم اما همیاری که در اختیار انسان‌هاست کار خود را کرده است؛ قرن‌هاست جوامع با آغاز هر دو زلزله کشته می‌دهند. زلزلۀ شیطانی داعش که سال‌هاست بچه‌های عقیده‌مند با پس‌لرزه‌های رودررو به نبرد با آن برخاستند تا درنهایت پوزه‌اش را به‌خاک مالیدند و از شرّ ناامنی حضور نامبارکش رهایی یافتند و هنوز آب خوشِ پیروزی بر زلزلۀ نامبارک داعشی بر مذاق خاورمیانه به‌گونۀ کامل ننشسته بود که زلزلۀ طبیعی ناشی از حرکت و قروقمیش بخش‌هایی از کرۀ خاکی زمین در رقص گاه‌گاهی سحرگاهی دهن گشود و به ‌مانند پیری خشمناک به نصیحت نشست. زلزلۀ طبیعی خطّۀ مهربانان و شاعران، کرمانشاه زبان باز کرد که دیگر کافی است اسکان بر روی زمینی که بدون تحقیق و تجربه و آگاهی از زمین و خاک و خاشاک زمین زلزله‌خیز ساخته می‌شود. ...

مهدی ستایشگر

شماره ۱۶۸

سرمقالهشماره ۱۶۸ هنر موسیقیمهدی ستایشگر

روایت سازیِ مقامات مجلسی و مجازی

نگاهی بر کتاب ته‌رزهای باستانی تنبور به روایت علی‌اکبر مرادی

ته‌رزهای باستانی تنبور یکی از غنی‌ترین گنجینه‌های معرفتی شنیداری ایران‌زمین است. ماندگاری این آثار الهامیِ پُرمایه، پس از فرازوفرودهای تاریخی، نشان از معنای نهفته در ته‌رز‌های تنبور دارد به‌مانند سایر آثار الهامی که رنگ کهنگی به خود نگرفته‌اند و با وجود قدمت تاریخی همچنان طراوت دارند. این آثار تبلور آگاهی‌های کمال‌آفرینی است که در ذهن باطن‌شناسان اهل حق در اعصار پیش نقش بسته است و سینه‌به‌سینه به نسل‌های بعد سپرده شده تا در عصر حاضر به ثبت نوشتاری و صوتی درآید. لزوم پرداختن به ته‌رزهای تنبور از آن جهت است که این نغمات ساختگی نیستند، زیرا پرویزنِ (غربالگر) زمان در هنر، هر آنچه ساختنی و پرداختنی باشد الک می‌کند و ماندگار آن است که موقوف هدایت باشد. این مهم تا آنجا در باور اهل حق قوام دارد که تنبور را به ندا الحق (اهل حق) می‌خوانند. مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد/ نقش هر پرده زند راه به جایی دارد ته‌زرهای باستانی نه‌تنها رپرتواری برای نوازندگان تنبور هستند، بلکه به‌صورت فرهنگی بر لبان اهل یارسان زمزمه می‌شوند. اگر چه در نت‌نگاری آثار موسیقی تمامیت آن اثر قابل انتقال نیست، اما امکانی کمک‌آموزشی را در جهت انتقال مطالب فراهم می‌آورد. در واقع نت‌نگاری علاوه‌بر ثبت، راهی برای تسهیل امر آموزش است که با توجه به ارزشمندیِ ته‌رزهای تنبور، که رپرتواری است که بر مسیر تمام نوازندگان تنبور سایه افکنده، لزوم نت‌نگاری این آثار احساس می‌شد و خوشبختانه به‌تازگی حیدر کاکی آن‌ها را در کتابی تحت عنوان ته‌رزهای باستانی تنبور به روایت علی‌اکبر مرادی به‌ثبت رساند و توسط انتشارات عارف روانۀ بازار نشر کرد.

پاکان هیرسایی

شماره ۱۶۸

آموزش تنبورپاکان هیرساییتنبورتنبورنوازیته‌رزهای باستانی تنبورحیدر کاکیخانه تنبورشماره ۱۶۸ هنر موسیقیعلی‌اکبر مرادیگورانلاوچمقامات کهن تنبورمقام‌خوانمقام‌دانمقام‌های تنبورمقام‌های مجلسی تنبورموسیقی کردیموسیقی مقامینت‌نگارینوازندگان تنبوریارسان

تجزیه‌وتحلیل مقام‌های مجلسی تنبور به روایت علی‌اکبر مرادی

موضوع مورد بحث در این تحقیق تجزیه‌وتحلیل ته‌رزهای باستانی تنبور به روایت علی‌اکبر مرادی است. تحقیق در ساختار این مقام‌ها به درک بیشتر بنیادهای ساختاری موسیقی ایرانی نیز کمک می‌کند. گستردۀ صوتی ته‌رزهای باستانی را می‌توان به سه بخش دانگی، اکتاوی و کمی بیشتر از یک اکتاو تقسیم کرد. مقام‌های مورد بحث از نظر متر به آزاد و متریک و ترکیبی از دو حالت قابل تقسیم هستند که ملودی بخشی از مقام‌ها از الگوهای بنیادی سرچشمه می‌گیرند و تزئین ملودی در این مقام‌ها اهمیت خاصی دارد. در ایران تعداد کمی از سازها را می‌توان برشمرد که جنبه‌های اساطیری دارند یا مقدس و مورد احترام شمرده می‌شوند و سمبل‌هایی را هنوز با خود حمل می‌کنند. تمبیره نوبان (هرمزگان)، بوق (بوشهر)، دهل رحمانی (هرمزگان و بلوچستان) و تنبور کرمانشاهان ازجملۀ این سازها هستند. تنبور را سمبل کلام حق می‌دانند و حرمت آن بدان پایه است که در میان یارسان به ندای الحق معروف است. ساز تنبور بیش از هزار سال است که با احترام و تقدس و امانت‌داری توسط مردم یارسان حفظ شده است. حوزۀ رواج تنبور در کرمانشاهان، دو کانون اصلی گوران و صحنه است. تنبور پیشینه‌ای شش هزارساله دارد که نقشش را بر سنگ‌نبشته‌‌های شوش خوزستان و تپه‌های کیوان و بنی‌یونس در اطراف شهر موصل پیدا کرده‌اند.

امید اسدی

شماره ۱۶۸

آموزش تنبورامید اسدیتجزیه‌و‌تحلیل موسیقیتنبورتنبورنوازیته‌رزهای باستانی تنبورشماره ۱۶۸ هنر موسیقیعلی‌اکبر مرادیگورانلاوچمقامات کهن تنبورمقام‌خوانمقام‌دانمقام‌های تنبورمقام‌های مجلسی تنبورموسیقی کردیموسیقی مقامینت‌نگارینوازندگان تنبوریارسان

نخستین راوی مقام‌های تنبور

مروری بر کارنامۀ هنری علی‌اکبر مرادی

مقام‌های تنبور دارای روایت‌هایی تاریخی‌آیینی هستند كه ریشه در فرهنگ، اصالت و سنت مردم یارسان دارند و قدمت این مقام‌ها و نوازندگان ساز تنبور را می‌توان از هزار سال پیش بررسی کرد. با وجود اینكه بهترین، بكرترین و اصیل‌ترین این مقام‌دانان و نوازندگان در منطقۀ گوران می‌زیسته‌اند، اما هیچ‌گاه آثاری از آن‌ها ثبت نشده است و استاد علی‌اكبر مرادی نخستین و تنها راوی مستندی است كه این مقام‌ها را ثبت، ضبط و منتشر کرده است. در این نوشتار نگاهی داریم به زندگی‌نامه، آثار و ویژگی‌های اجرایی و نوازندگی علی‌اکبر مرادی.

فرزاد بازگیر

شماره ۱۶۸

آموزش تنبورتنبورتنبورنوازیخانه تنبورشماره ۱۶۸ هنر موسیقیعلی‌اکبر مرادیفرزاد بازگیرکیهان کلهرگورانلاوچمقامات کهن تنبورمقام‌خوانمقام‌های تنبورمقام‌های مجلسی تنبورموسیقی کردیموسیقی مقامینوازندگان تنبوریارسان

راوی و خالق نواهای ماندگار تنبور

گفت‌وگو با علی‌اکبر مرادی به بهانۀ افتتاح خانۀ تنبور

هنرمندی از جنس صفای مردمان و طبیعت دالاهو، از مهد مقامات تنبور باستانی؛ راوی و خالق نواهای ماندگار تنبور. ماندگاری تنبور و مقاماتش و فرهنگ کهن مرتبط با آن دغدغۀ همیشگی علی‌اکبر مرادی، مقام‌دان، مقام‌خوان و نوازندۀ چیره‌دست و صاحب سبک تنبور است. شاید همین امر باعث شد پس از ثبت مقامات تنبور در قالب آلبوم‌های صوتی و نت‌نگاری آن‌ها، ۱۲ سال پیش در زادگاهش روستای بان‌زلان در نزدیکی گهواره در استان کرمانشاه دست به ساخت بنایی به نام «خانۀ تنبور» بزند به‌طوری‌که  همۀ درآمد حاصل از فروش آلبوم مقامات تنبور را به همراه پاداش بازنشستگی خود از آموزش‌وپرورش وقف ساختن این مرکز کرد و افزون بر این، وجه حاصل از فروش زمین‌های پدری خود در منطقۀ گورانِ کرمانشاه را نیز که به دلیل ساخت سد آزادی زیر سد می‌رفت، به این کار اختصاص داد. به گفتۀ وی در ابتدا مسئولان فرهنگی استان کرمانشاه از وی حمایت کردند و حتی ماشین‌آلات راه‌سازی و ساختمانی در اختیار وی قرار دادند، اما پس از مدتی درحالی‌که پروژه ۶۰درصد پیشرفت فیزیکی داشت، جلوی ادامۀ کار گرفته ‌شد و به وی اطلاع دادند که پروژه نباید ادامه یابد! اما او با وجود همۀ مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها به کار خود ادامه داد و خانۀ تنبور را ۲۲ شهریورماه ۱۳۹۶ با حضور استادان موسیقی ایران، در مراسم اختتامیۀ نخستین دورۀ جشنوارۀ تنبورنوازی «کهن‌آواهای تنبور» در روستای بان‌زلان افتتاح کرد.
او که دلیل خلقت خود را خدمت به هنر و فرهنگ تنبور می‌داند و می‌گوید هر کاری برای تنبور انجام داده از سرِ عشق بوده است و چیزی جز عشق نبوده است، دربارۀ اینکه چه رازی در منطقۀ یارسان وجود داشته که استعداد و نبوغ او را در شش سالگی به‌جوش آورده می‌گوید: «من فکر می‌کنم به آن نبوغ نمی‌شود گفت، ولی استعداد چرا؛ من آن را به حساب شانسم می‌گذارم. البته جایی که در آن به دنیا آمدم منطقه‌ای بکر و مهد مقامات و خود تنبور است، ولی بیشتر یک شانس بود». شش سال داشت که پدرش تنبوری برای خودش خرید اما انگار قرار بوده است که او با آن بنوازد و با تشویق پدر و پدربزرگش، در شرایطی که در مهد تنبور بوده است در این وادی بیفتد. خود می‌گوید: «همه چیز خیلی راحت برایم فراهم شد؛ هم ساز، هم استاد و هم تمام کسانی که خدمتشان تلمذ و شاگردی کردم. عاشقانه کار کردم و هیچ رنجی نبود، مسیرم راحت و پُر گل بود و هیچ مانعی که باعث خستگی و آزارم بشود، وجود نداشت». استاد علی‌اکبر مرادی در طی سال‌های فعالیت هنری خود تلاش‌های قابل توجهی در جهت ثبت، ضبط، انتشار و تدریس روایت‌های اصیل موسیقی کُردی و مقامات تنبور کرده است و در این راستا تأسیس خانۀ تنبور را می‌توان نقطۀ عطفی در کارنامۀ او دانست؛ به بهانۀ ادامۀ ساخت این خانه پس از توقفی ۱۲ساله و افتتاح آن، با ایشان گفت‌وگویی انجام دادیم که در پی می‌خوانید.
بیشتر

مژگان زرین‌نقش

شماره ۱۶۸

آموزش تنبورتنبورته‌رزهای باستانی تنبورجشنواره کهن‌آواهای تنبورخانه تنبورشماره ۱۶۸ هنر موسیقیعلی‌اکبر مرادیگورانلاوچمژگان زرین‌نقشمقامات کهن تنبورمقام‌های تنبورمقام‌های مجلسی تنبورموسیقی کردیموسیقی مقامینوازندگان تنبوریارسان

ماه نو چون حلقۀ ابریشم و شب موی چنگ

گزارش دو واژۀ موسیقایی در شعر خاقانی

خاقانی شروانی از توانمندترین سخن‌سرایان تاریخ زبان و ادبیات پارسی است که در به‌کارگیری اصطلاحات دانش‌های گوناگون -به‌ویژه دانش موسیقی- در شعر خویش، بلندآوازه است و دریافت پیام سخنش نیازمند آگاهی‌های گسترده و چندگانه است.شعر او با همۀ نغزی و شگرفی ازآن‌روی که پیچیده و دشوار و دیریاب است، در میان مردم چندان روایی ندارد و حتی در گذشته گروهی می‌پنداشتند بسیاری از سروده‌های او بی‌معنی است. چند دهه می‌گذرد از روزی که بدیع‌الزمان فروزانفر کوشید این پندار را که «بیش از پانصد بیت از ابیات استاد دارای معنی محصل نیست» نادرست نشان دهد (فروزانفر، ۱۳۵۰: ص ۶۱۶) و با آنکه کارهای ارزشمندی در شناخت شعر خاقانی و گزارش دشواری‌های دیوان او به کوشش گرامیانی چون سیدضیاءالدین سجادی، میرجلال‌الدین کزازی، عباس ماهیار، معصومه معدن‌کن، محمدرضا ترکی و... به‌انجام رسیده است، همچنان گره‌هایی ناگشوده در سخنان او دیده می‌شود. نگارنده که پیش‌تر در سایۀ‌ راهنمایی‌های ارزندۀ استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی به بررسی اصطلاحات، کنایات، استعارات، تشبیهات و ایهام‌های موسیقایی شعر خاقانی پرداخته (نک: فیروزیان، ۱۳۹۱)، در این جستار دو واژۀ موسیقایی شعر خاقانی را گزارش کرده است. همچنین برای آگاهی دانشجویان اشاره‌هایی انتقادی به کارهای انجام‌پذیرفته در زمینۀ گزارش متون کهن را در پی‌نوشت‌ها به کار افزوده است.

مهدی فیروزیان

شماره ۱۶۸

ادبیات و موسیقیچنگحلقه ابریشمخاقانی شروانیشعرشماره ۱۶۸ هنر موسیقیگیسوی چنگمهدی فیروزیانموسیقی شعرموی چنگواژه موسیقایی

قضاوت و ارزیابی

نقد موسیقی به ‌زبان ساده: قسمت هشتم

بیشتر مردم فکر می‌کنند نقد همان قضاوت کردن است یا اصلی‌ترین کارش قضاوت است. حتی آن‌هایی که نقد را فقط ایرادگیری نمی‌دانند اغلب این‌طور فکر می‌کنند. اگرچه مردم از به‌کار بردن کلمۀ قضاوت منظورهای مختلفی دارند، ولی به‌‌هرحال تا حدی حق با آن‌هاست. قضاوت یا درست‌تر بگوییم ارزیابی، از اصلی‌ترین مؤلفه‌های نقد است، به‌قدری که در گذشته نقد را فقط ارزیابی می‌دانستند. درست است که این مؤلفه، ‌امروز موقعیت سابقش را ندارد، بااین‌حال هنوز مهم و درخور ‌توجه مانده است. داوری یا قضاوت در دو سطح مختلف در نقد موسیقی حضور دارد؛ اول در همۀ تصمیم‌گیری‌ها. در همۀ مؤلفه‌هایی که تا اینجا دیدیم لحظه‌هایی هست که مجبوریم تصمیم بگیریم. مثلاً این توصیف درست است یا آن یکی؟ این روش تحلیل به قطعه می‌خورد یا آن دیگری؟ قطعه جزو دستۀ فلان است یا بهمان؟ و ازاین‌قبیل. این‌ها قضاوت یا داوری به معنای عمومی‌اش هستند. در زندگی روزمره مدام با این نوع قضاوت سروکار داریم و خیلی وقت‌ها اصلاً به آن قضاوت نمی‌گوییم؛ بلکه می‌گوییم انتخاب یا تصمیم‌گیری؛ ولی در نقد موسیقی منظورمان از قضاوت چیزی شبیه این نیست، بلکه بیشتر است. گاهی می‌گوییم این قطعۀ موسیقی خوب است و آن یکی بد. اینجا داریم دربارۀ ارزش آن‌ها حرف می‌زنیم. رتبه‌شان را مشخص می‌کنیم. پس برای اینکه این دو معنی را با هم قاطی نکنیم از این به بعد به این نوع دوم می‌گوییم ارزیابی یا ارزش‌گذاری.
آروین صداقت‌کیشتجزیه‌و‌تحلیل موسیقیتفسیر موسیقیچطور موسیقی را نقد کنیم؟شماره ۱۶۸ هنر موسیقیمنتقدمنتقد موسیقینقد موسیقی

افسونگر نغمه‌پرداز

معرفی مجموعۀ دوجلدیِ رضا محجوبی: افسونگر نغمه‌پرداز

از تأثیر سترگ ویلن‌نوازی رضا محجوبی (۱۳۳۳-۱۲۷۷)، شوریده‌خنیاگر مطرح اوایل قرن حاضر که در عنفوان جوانی و شهرت و چیره‌دستی به وادی جنون پای نهاد، گفته‌ها و نوشته‌هایی افسانه‌وار به‌جای مانده و پیش‌تر مستندات جامعی از احوال و آثار و نواخته‌های او منتشر نشده است تا بتوان او و نوازندگی موصوفش را شناخت. مجموعۀ دوجلدی حاضر تلاش ۱۳ساله‌ای است تا با فراهم‌آوردن مستندات مکتوب و صوتیْ زندگی و هنر رضا محجوبی را، چنان‌که بوده است، بررسی کند. جلد اول این مجموعه به «شرح حال و خاطرات» اختصاص دارد و به‌همراه یک لوح فشرده شامل ۱۵ شیار از نواخته‌های رضا محجوبی و شاگردان اوست. جلد دوم به «بررسی شیوۀ نوازندگی، آوانگاری و شرح آثار» رضا محجوبی می‌پردازد و به ‌انضمام یک لوح فشرده شامل ۳۱ شیار از بازنوازی و تنظیم آثار رضا محجوبی توسط دیگر موسیقی‌دانان معاصر است.
رضا محجوبیشماره ۱۶۸ هنر موسیقیشهاب مِنامجموعه دوجلدی رضا محجوبیمحمدرضا شرایلیمعرفی کتابویلنویلن‌نوازی

در مسیر تعادل

نقدی بر آلبوم می‌رسد باران اثر سیامک جهانگیری

نامِ سیامک جهانگیری با ساز نی پیوند خورده است. گاهی با نی تجربیات جسورانه‌ای در اجرای گروهی این ساز می‌کند (مانندِ جهانگیری ۱۳۷۷)؛ گاهی در خلوت‌های بداهۀ خود به بندِ آن می‌افتد (مانندِ ۱۳۹۲ الف) و گاهی هم برای این همدمِ دیرینۀ خود آثارِ آموزشی ضبط می‌کند (مانندِ ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ الف). از سوی دیگر آهنگ‌سازی او برای گروه سازهای ایرانی را در آلبوم‌های «ترنمی برای صبح» (۱۳۹۳)، «خانه‌ام ابری است» (بی‌تا، ب) و «تنها» (بی‌تا، ج) شنیده‌ایم. اهلِ مازندران است و در آلبوم «از خیال کپاچین‌های البرز» (بی‌تا، الف) هویت مازندرانی خود را به ما نشان می‌دهد. و در آخر «نگارینه» (۱۳۹۲ ب) و  «Musique de l’Époque Qajare» (Jahangiri, ۲۰۱۴) شناخت و مهارت او در اجرا و تفسیر دوبارۀ موسیقی دورۀ قاجار را نشان می‌دهد. اما به‌نظر می‌آید «می‌رسد باران» (۱۳۹۵ ب) چکیده‌ای است از تمام تجربیات قبلی او. در این آلبوم اجرای‌ گروهیِ نی‌ها وجود دارد؛ اما مانند «سور و سوگ» (۱۳۷۷) یک تجربۀ کارگاهی نیست، بلکه کاملاً در دل اثر جا افتاده ‌است. هویت مازندرانی او در ملودی‌های اثر (گوش کنید به شیار نهم از «می‌رسد باران») و انتخاب اشعار نیما یوشیج نمود یافته است و همان‌طور که خواهیم دید در این آلبوم زیبایی‌شناسی جهانگیری با زیبایی‌شناسی موسیقی کلاسیک ایرانی به ترکیبی همگن رسیده‌اند. نگار بوبان نوازندۀ عود آلبوم است؛ حسین علیشاپور به‌عنوان خواننده حضور دارد و بهزاد میرزایی در قطعۀ آخر تنبک نواخته است. نوازندۀ تمامی ‌نی‌ها و همچنین سه‌تار خودِ جهانگیری است.
بهزاد میرزاییتنبکحسین علیشاپورسه‌تارسیامک جهانگیریشماره ۱۶۸ هنر موسیقیعودمهدی سیّدی‌نژادموسیقی کلاسیک ایرانینقد آلبومنگار بوباننینیما یوشیج

کارتووونِ ماه (۱۲)

محمدرضا ثقفی

شماره ۱۶۸

شماره ۱۶۸ هنر موسیقیکارتون موسیقیکارتووونِ ماهکاریکاتور موسیقیمحمدرضا ثقفی

مختصری دربارۀ رهبری ارکستر

به بهانۀ کنسرت ارکستر رتوریک

رهبری ارکستر در سیر تاریخی خود تحول و تطور شگرف در پی داشته است که در این نوشتار به‌طور اختصار به آن پرداخته شده است و درنهایت آمده است: «جمله‌موارد یادشده در نوشتار بالا، بدین دلیل آورده شد تا مسئولیت و وظایف دشوار رضا مریوند را هرچه بیشتر عرضه بدارم. ویژگی‌های برجسته و ممتازی که در شخصیت یعنی وجدان مغفولۀ این فرد است، وی را برآن داشت که ارکستر رتوریک (به‌معنی علم بدیع و معانی بیان) را پایه گذارد و یکایک مختصات کلاسیک یک ارکستر را در آن محقق سازد. نوازندگان برجسته و زبردست در اختیار گیرد و مشکلات را یک‌به‌یک هموار سازد، دانش کافی و وافی به‌کار گیرد تا اجرایی فراموش‌نشدنی و به‌حق استادانه را در بیست‌ودومین روز از ماه تیر ۱۳۹۶ به‌اجرا گذارد.» ...
ارکستر رتوریکرضا مریوندرهبری ارکسترشماره ۱۶۸ هنر موسیقیهما سادات‌افسری

مختصری از سرگذشت زیتون، موسیقی‌دان برجستۀ دربار خان‌ احمد‌خان گیلانی

نوشتۀ پیشِ رو به شرح زندگی یکی از موسیقی‌دانان مطرح عصر صفوی می‌پردازد که بخشی از عمر خود را در گیلان سپری کرده است. با توجه به محدودیت منابع و اسناد مربوط به زندگی این موسیقی‌دان و در‌هم‌تنیدگی بخش زیادی از زندگی او با زندگی ‌خان‌احمد گیلانی، حاکم وقت گیلان، اطلاعات مربوط به دوران زندگی وی در گیلان و پس از آن، از راه بررسی اسناد و مدارک دوران حاکمیت خان‌احمد به‌دست آمده و ارائه شده است؛ بنابراین در این نوشتار تاریخ حکمرانی خان‌احمد به‌عنوان بستر پژوهش دنبال شده است و به شرح وضعیت جغرافیایی گیلانِ عصر صفوی و شخصیت‌های تأثیرگذار در روی کارآمدن، قدرت‌گرفتن، سقوط و دستگیری خان‌احمد پرداخته شده است. همچنین به وضعیت هنر و موسیقی‌دانان دربار در آن دوران اشاره شده است.
استاد زیتونتاریخ موسیقیتنبورخان‌احمد گیلانیشماره ۱۶۸ هنر موسیقیعودقیچککمانچهمرتضی سعیدی‌رادمصنف موسیقیموسیقی‌دانموسیقی‌دانان دربارموسیقی‌دانان عصر صفوی

وحشتِ مقدسِ آفرینش

نگاهی به آخرین آلبوم عطا ابتکار

موسیقی الکترونیکِ ایران گسترده‌تر از آن چیزی است که به‌نظر می‌آید؛ دلیل اصلی هم حضور نداشتن هنرمندان این سبک در بازار رسمی است. با اینکه اندک آلبوم‌های رسمی در این زمینه وجود دارد، ولی هنرمندی مانند سیاوش امینی هم با انتشار چند آلبوم رسمی به این نتیجه رسید که انتشار آثارش با لیبل‌های مستقل خارجی روش بهتری است؛ چرا که شاید این آلبوم‌ها به دلیل بی‌کلام بودن راحت در ایران مجوز می‌گیرند، ولی انتشارش بازگشت مالی یا حتی افزایش مخاطب، همراه ندارد. آن‌ها فستیوال خودشان «صت» و البته چند رویداد کوچک و بزرگ دیگر را دارند و سعی می‌کنند مخاطب خود را در اجراهای زنده و سایت‌هایی مانند soundcloud پیدا کنند. میانِ جوانان فعالِ موسیقی الکترونیک ایران، یک «بزرگ‌تر» به نام عطا ابتکار وجود دارد.
عطا در سال ۱۳۵۱ در آلمان به‌دنیا آمده و تا ۱۱‌سالگی به دلیل شغل پدرِ معمارش بین ایران و آلمان در رفت‌وآمد بوده‌ است. پس از آن تا پایان دبیرستان در آلمان زندگی و بعد هم به آمریکا مهاجرت کرده است. قرار بود در رشتۀ دندان‌پزشکی تحصیل کند، اما سر از رشتۀ هنرهای صوتی (sound art) در می‌آورد. پس از تحصیل در این رشته نیز مشغول به تدریس می‌شود. از نوجوانی به موسیقی الکترونیک و گروه‌هایی مانند دِپِش‌مُد علاقه‌مند می‌شود و به همراه دو تن از دوستانش تجربیاتی را آغاز می‌کند. موسیقی امروز او بیشتر نزدیک به IDM است و البته در تجربی‌ترین حالت ممکن. ابتکار پس از سال‌ها دوری از ایران در سال ۱۳۹۲ به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد. او خواهرزادۀ هوشنگ ابتهاج (ه.الف. سایه) است و تحت تأثیر او تصمیم به انتخاب نامی هنری می‌گیرد و به‌ دلیل علاقۀ شدیدش به صدا و صداسازی نام هنری sote [سوت] را انتخاب می‌کند. ابتکار در دورۀ فعالیت حرفه‌ای خود با کمپانی و لیبل‌های معتبری مانند «وارپ» همکاری کرده و همچنین در مهم‌ترین فستیوال‌های موسیقی الکترونیک جهان مانند  ctm هم شرکت کرده است. همچنین با «علیرضا مشایخی» نیز همکاری‌هایی انجام داده و از او تأثیر پذیرفته است. بی‌شک ابتکار از مهم‌ترین چهره‌های ایرانی در موسیقی الکترونیک جهان است.
بیشتر

سیامک قلی‌زاده

شماره ۱۶۸

soteدِپِش‌مُدسیامک قلی‌زادهشماره ۱۶۸ هنر موسیقیصتعطا ابتکارعلیرضا مشایخیموسیقی الکترونیکنقد آلبومه. ا. سایههوشنگ ابتهاج

توهم یا واقعیت افول موسیقی پاپ

پدیده‌های فراتر از موسیقی و صنعت موسیقی: قسمت هشتم

آیا در شما هم این حس وجود دارد که از بسیاری آثار جدید موسیقی لذت نمی‌برید؟ آیا فکر می‌کنید برخی از چهره‌های بزرگ موسیقی دیگر تکرار نخواهند شد؟ آیا فکر می‌کنید ترانه‌ها و اشعار آثار موسیقایی که در سال‌های اخیر منتشر‌شده آن کیفیت آثار قدیمی‌تر را ندارد؟ آیا شده دربارۀ اینکه بیشتر از آثار قدیمی موسیقی لذت می‌برید در جمعی صحبت کنید و برچسب گذشته‌گرایی و بستن ذهن به روی تازه‌ها را به شما بزنند؟ اگر چنین حس‌و‌حالی را تجربه کرده‌اید جالب است که بدانید شما تنها نیستید. این حسی است که نه مرز می‌شناسد، نه ربطی به خلق‌و‌خوی شما دارد. حس‌و‌حال «روزهای خوش گذشته» در میان میلیاردها انسان و طرفدار موسیقی وجود دارد و پدیده‌ای چنین شایع آن هم به گسترۀ تمام جهان، فراتر از خلق‌و‌خوی شخصی، فراتر از سلیقۀ فرهنگی یک ملت و فراتر از خود صنعت موسیقی است. هرچند امید به آینده، امید به انتشار آثار عالی موسیقی، امید به آمدن چهره‌های جدید و تازه‌نفس به عرصۀ موسیقی، نیروی محرکۀ علاقه‌مندان به موسیقی و خود اهالی موسیقی است، اما چه اتفاقی افتاده که نارضایتی گسترده‌ای از تولیدهای حال حاضر موسیقی به گسترۀ جهان وجود دارد؟ آیا یادآوری آثار گذشته‌ای که با تغییرات مختلف و عوامل برگشت‌ناپذیر، مثل زمان و تغییر سبک زندگی مردم جهان، دورتر از آنچه واقعاً هست به‌نظر می‌رسد و مقایسۀ این آثار با آثار جدید اصولاً  کاری منطقی است؟
در بخش هشتم سلسه‌نوشته‌های پدیده‌های فراتر از موسیقی و صنعت موسیقی، به‌اختصار به این موضوع می‌پردازیم؛ موضوعی که در واقع ریشۀ بحث‌های بسیار داغ و جدی چند سال اخیر طرفداران جدی‌تر موسیقی و بخشی از اهالی موسیقی است که دستی بر آتش تولید دارند. موضوعی که کلیت دلیل آن را می‌توان در مباحثی چون آزادی عمل هنری، ارتباط فناوری با موسیقی، مدل‌های مختلف تجاری و بسیاری از مباحث دیگر دید. لازم به گفتن است که نمونه‌ها و مثال‌های به‌کاررفته در این نوشته به دلیل پیوستگی موضوعی این سلسله‌نوشته‌ها و استفاده از آمار و پژوهش‌هایی که مربوط به خارج از کشورمان است، از موسیقی مردم‌پسند معاصر غربی آورده شده است؛ اما نمی‌توان این حقیقت را منکر شد که وجود چنین حس‌و‌حالی در میان طرفداران و اهالی سبک‌های مختلف موسیقی و از‌جمله موسیقی ایرانی هم وجود دارد؛ پدیده‌ای که در ایران با برچسب پررنگ‌تر و برجسته‌ترِ گذشته‌گرایی و همسو نبودن با زمانه، مواجه می‌شود. در این نوشته سعی داریم تا با مطرح کردن وجود و گسترۀ این پدیده، برخی از دلایل وجود آن را به‌طور خلاصه بیان کنیم.
بیشتر
بیتلزشماره ۱۶۸ هنر موسیقیصنعت موسیقیمحمدعلی پورخصالیانموسیقی پاپموسیقی مردم‌پسند معاصر

قیصر امین‌پور و ترانه‌هایش

دربارۀ کتاب این ترانه بوی نان نمی‌دهد

کتاب این ترانه بوی نان نمی‌دهد: سبک‌شناسی ترانه‌های قیصر امین‌پور نوشتۀ مهدی فیروزیان (پژوهشگر موسیقی و ادبیات، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران و از همکاران مجلۀ هنر موسیقی) نخستین کتاب منتشرشدۀ انتشارات کتاب آبی است که مدیریت آن را زیبا اشراقی، همسر قیصر امین‌پور، برعهده دارد. طرح اولیۀ کتاب این ترانه بوی نان نمی‌دهد با دو مقالۀ فیروزیان ریخته شد که در دو شمارۀ پیاپی هنر موسیقی (۱۵۸ و ۱۵۹) و با همین نام به‌چاپ رسید و سرانجام با گسترش مباحث آن در ۶۴۴ صفحه به‌صورت کتابی دارای هشت فصل درآمد و به‌گونه‌ای چشم‌نواز منتشر شد. در این نوشتار  معرفی این کتاب را به همراه گزارشی از رونمایی کتاب در شهر کتاب بهشتی (۷ آبان ۱۳۹۶) با سخنرانی مهدی ستایشگر، مصطفی ملکیان، عبدالجبار کاکایی و نویسندۀ کتاب ملاحظه می‌کنید.

تحریریه

شماره ۱۶۸

این ترانه بوی نان نمی‌دهدترانهترانه‌سراییرونمایی کتابسالگرد درگذشتسبک‌شناسی ترانه‌شعرشماره ۱۶۸ هنر موسیقیعبدالجبار کاکاییقیصر امین‌پورگزارشمصطفی ملکیانمعرفی کتابمهدی ستایشگرمهدی فیروزیان

دست‌نویس پنهان‌شده؛ کنسرتوی ویلنِ روبرت شومان و سرنوشت غم‌انگیز آن: قسمت اول

داستان واقعی یک پژوهش

سفارش نوشتن مقاله‌ای به ‌مناسبت صدمین سالگرد مرگ «شومان» در سال ۱۹۵۶، برای هلموت فون اولمان بهانه و سرآغاز تحقیق و تفحصی دقیق و هیجان‌انگیز دربارۀ کنسرتوی ویلن شومان بود. حاصل تحقیقات او دربارۀ «زوجِ شگفت‌آور» تاریخ موسیقیِ آلمان، روبرت و کلارا شومان و همچنین یوهانس برامس و ویلنیست مشهور یوزف یواخیم از راز پنهان‌ کردن یک اثر موسیقی پرده برمی‌دارد که در نوع خود در تاریخ موسیقی و شاید در کل تاریخ هنر منحصر‌به‌فرد است. شواهد، قرائن، نامه‌ها و در پایان دست‌نویس کشف‌شده همه دلایلی برای اثبات این مدعی هستند. کنسرتوی ویلن شومان هشتاد سال پنهان شده بود، به قول یهودی منوهین، ویلنیست بزرگ تاریخ معاصر «پلی میان کنسرتوهای ویلن بتهوون و برامس است؛ اثری سرنوشت‌ساز که مشهورترین آثار ویلن تاریخ موسیقی را به‌هم پیوند می‌دهد».
رامین ورزندهروبرت شومانشماره ۱۶۸ هنر موسیقیکلارا شومانکنسرتوی ویلنکنسرتوی ویلن شومانهلموت فون اولمانیهودی منوهینیوزف یواخیمیوهانس برامس

موسیقی در سینمای وحشت؛ از آواز کلیسایی تا موسیقی الکترونیک: قسمت اول

بررسی موسیقی فیلم تلألو

استنلی ‎کوبریک (۱۹۹۹-۱۹۲۸)، کارگردان فقید آمریکایی، در طول دوران فیلم‎سازی خود، گرایش خاصی به اقتباس از آثار ادبی داشت؛ آثاری که گرچه از اعتبار و جایگاه یکسانی برخوردار نبوده‎اند، اما فیلم‎هایی ‎که او برمبنای آن‎ها ساخته است، بیشتر از آثار شاخصِ تاریخ سینما به‌شمار می‌آیند: «لولیتا» (۱۹۶۲)، «۲۰۰۱: یک اُدیسۀ فضایی» (۱۹۶۸)، «پرتقال‎کوکی» (۱۹۷۱)، «بری ‎لیندون» (۱۹۷۵)‎، «چشمان باز‌بسته» (۱۹۹۹)، ... و تنها فیلم کوبریک در ژانرِ وحشت، «تلألو» (۱۹۸۰). اقتباس سینمایی کوبریک از رُمان استیفن ‎کینگ، برداشتی غیر‌وفادارانه از یک رمان پرفروش‎ است که نویسندۀ آن، به اعتبار کارنامه‎اش، طرفداران بی‎شماری در میان خوانندگان ادبیات هراس‎آور دارد. کوبریک در فیلم‌نامه‎ای که به‌اتفاق دایان‎ جانسون نوشت، تغییرات عمده‎ای در پی‌رنگ و شخصیت‎های رُمان اعمال کرد که بالطبع به مذاق کینگ و هواداران آثار او خوش نیامد.
نقدهای تندی که هنگام اکران فیلم در مطبوعات منتشر شد نیز بیشتر، ضعف‎های فیلم کوبریک را هدف قرار داده بودند. به‌عنوان‌مثال، منتقد معروف آمریکایی، پائولین ‎کیل هم‌صدا با کینگ بر این اعتقاد بود که کوبریک کوچک‌ترین درکی از «ژانر وحشت» ندارد و از‌این‌رو، فیلم را به‌طور‌کلی از شوک و تعلیقی که لازمۀ آثار این ژانر است تهی کرده و آن را به صدفی توخالی بدل کرده است (کیل، ۱۹۸۰). در مقابل علاقه‌مندان فیلم معتقد بوده‎اند که «تلألو»‎ی کوبریک در کنار فیلم‎هایی چون «خون‌آشام» کارل تئودور درایر، «نوسفراتو: یک سمفونی وحشت» فریدریش ویلهلم مورنا، «عروس فرانکنشتاین» جیمز ویل، «روانی» آلفرد هیچکاک و «بچۀ ‎رُزمری» رومن پولانسکی، از آثار شاخص ژانرِ وحشت در تاریخ سینما به‌شمار می‌آید و فراتر از یک فیلم معمولی ژانر، اثری اندیشمندانه است که مفاهیم عمیقی را در لایه‎های خود پنهان دارد. به‌عنوان‌مثال، رادنی آشر، در فیلم مستند خود، «اتاق ۲۳۷» (۲۰۱۲) که «تلألو» را از جنبۀ سمبولیستی کنکاش می‌کند، بر ارزش‎های ذاتی این اثر تأکید ورزیده است. یکی از ابعاد درخشان «تلألو»، موسیقی آن است که به‌رغم غیراوریجینال بودن، چنان در بافت فیلم تنیده است که جدا کردن آن‎ها از یکدیگر غیرممکن به‌نظر می‌رسد.
بیشتر

محمد برفر

شماره ۱۶۸

آواز کلیساییاستنلی کوبریکبلابارتوکسینمای وحشتشماره ۱۶۸ هنر موسیقیفیلم تلألوکریشتف پندرسکیگئورگی لیگتیمحمد برفرموسیقی الکترونیکموسیقی فیلم

الویس؛ مردۀ پردرآمد

چهلمین سال‌مرگ الویس پریسلی

«قبل از الویس هیچ‌چیز نبود» این جمله را جان لنون یک بار بر زبان آورد. البته قبل از الویس خواننده و موسیقی فراوان بود، ولی محبوبیت هیچ هنرمندی در عالم موسیقی تااین‌اندازه به اثبات نرسیده بود. قبل از به‌شهرت رسیدن الویس، یکی از چهره‌های محبوب موسیقی، فرانک سیناترا بود؛ اما سیناترا اسطوره نبود؛ زیرا شهرت وی بین موسیقی و سینما در نوسان بود. الویس وقتی به‌شهرت جهانی رسید، شیوۀ فرهنگیِ جوانان تغییر کرد؛ مؤثرترین نوع فعالیت فرهنگی در لایه‌های هنری. در فوریۀ ۱۹۶۴ که گروه بیتلز به نخستین تور آمریکا رفت، لنون اظهار علاقه کرد که مایل است در نخستین فرصت به دیدن الویس و باب دیلان بروند. بعد از برنامۀ ادسولیوان در نهم فوریۀ ۱۹۶۴، اعضای بیتلز برای دیدار با الویس به کِرِیس‌لند محل زندگی وی رفتند. طی دو ساعت ملاقات، لنون به الویس می‌گوید که تا چه حد تحت تأثیر آهنگ‌های وی بوده است و از اینکه او مثل گذشته‌ها نیست، اظهار تأسف می‌کند. الویس در پاسخ می‌گوید که بیشترین اوقاتش برای بازی در فیلم‌های سینمایی صرف می‌شود. سپس با یک گیتاربیس که خودش می‌نواخت، ترانه‌هایی را برای بیتلز می‌خواند.

محسن گلتاش

شماره ۱۶۸

الویس پریسلیبیتلزترانهترانه‌سرادیسکوگرافیراک‌اندرولرولینگ استونسالگرد درگذشتسام فیلیپسسان‌رکوردزسلطان راک‌اندرولشماره ۱۶۸ هنر موسیقیفرانک سیناتراموسیقی راکموسیقی و سینما

۱۴ سال قناعت و شکیبایی جمعی عاشق

چهارده‌سالگی مجلۀ جهان سینما

مجلۀ جهان سینما با انتشار شمارۀ ۴۸۰، نیمۀ اول آبان ۱۳۹۶ خود چهارده‌ساله شد. عباس تهرانی، مدیرمسئول این هفته‌نامه، در یادداشتی آورده است: «۱۴ سال از عمر جهان سینما گذشت و پانزدهمین سال انتشار آغاز شد. این، یک جملۀ خبری ساده است. خیلی ساده، ولی پشت این جملۀ ساده، چیزهایی پنهان شده که آشکارسازیشان نیازمند مجالی فراخ و زمانی درخور تأمل است. بنابراین خیلی خلاصه سعی می‌کنم بنویسم که چرا تلاش چهارده‌ساله برای انتشار منظم و به‌موقع یک نشریۀ تخصصی‌هنری می‌تواند موی سپید کند و آب به‌چشم بیاورد! و...

تحریریه

شماره ۱۶۸

شماره ۱۶۸ هنر موسیقیعباس تهرانیمجله جهان سینمامعرفی مجله