شماره ۱۵۴

شماره ۱۵۴ هنر موسیقی، آذر و دی ۱۳۹۴ منتشر شد. در این شماره علاوه‌بر سرمقاله با عنوان «ستمْ‌تاریخیِ موسیقی: منع نوازندگی زنان!» مطالب: ناظمی و شفیعیان: قصه‌ای از حصّه‌ی حماسه‌ی دیروزیان، هنر و زندگی رحیم معینی کرمانشاهی با سه غزل چاپ‌نشده از او، عوامل مؤثر در آموزش صحیح موسیقی، فواید موسیقی­ درمانی برای کودکان، نگاهی به «دریا» ‎اثر کلود دبوسی، متالیکا آخرین پدیده‌ی موسیقی متال، ته‌مقاله: قانونمندی موسیقی بدون آیین‌نامه‌های قانونی! و… را می‌خوانید.

روی جلد: رضا شفیعیان

عکس از: محمد گل‌محمدی

طراح گرافیک: هانیه هدایت‌پور، آرش مدرس

 

برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا ایمیل مجله honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

جلد مجله هنر موسیقی شماره ۱۵۴

فهرست مقالات

سرمقاله: ستمْ‌تاریخیِ موسیقی؛ منع نوازندگی زنان!

کتبیه‌ی عارفانه‌های اربعین تا بوده اربعین مُهر ویژه‌ای در غائله‌ی کربلا داشته است تا جایی که گفته‌اند از صفات مؤمن شیعه است که اربعین کربلا باشد و بر همین پایه مؤمنان می‌کوشند هر ساله بر بشکوهی هرچه بیشتر زیارت اربعین بیفزایند. در سال‌های پیش از انقلاب 57 ایران، جمع افزون‌تر اربعین را قبایل شیعه‌ی عراقی و دیگر کشورهای عربی تشکیل می‌دادند و البته ایرانیان نیز سهمی از حضور اربعین در کربلا داشتند که در بازگشت، هر کدام خاطراتی از سفر را با آب و تاب نقل می‌کردند؛ اما در سال‌های اخیر که برای زیارت اربعین مانند عاشورا و دیگر ایام متبرکه، از سوی نظام برنامه‌ریزی شده است، بیشتر نمادهای چشمگیر را ملاحظه می‌فرمایید، مانند سفرِ پیادگان از کودکان و بانوان و پیران قوم گرفته تا جانبازانِ با صندلی چرخدار و بدون آن و پذیرایی میزبانان عراقی که خود پیامی سیاسی دارد برای تفهیمِ نزدیک‌شدن هرچه بیشتر دو ملت ایران و عراق بر محور پایه‌های عقیدتی مشترک و سایه‌های همکاری‌های منطقه‌ای. ...

مهدی ستایشگر

شماره ۱۵۴

سرمقالهشماره ۱۵۴ هنر موسیقیمهدی ستایشگر

طرح نو در ترانه افکندم

هنر و زندگی رحیم معینی کرمانشاهی

درآمد از کرمانشهان که به‌گفته‌ی سخن‌سنج کرمانشاهی، «بهشتِ برینِ مِهان و مَهان» (کزازی، ‌۱۳۸۷، ص۴۳) است، نام‌آوران بسیاری در زمینه‌ی هنر و ادب معاصر برخاسته‌اند که می‌توان در میان سخنوران «ابوالقاسم لاهوتی»، «یداله بهزاد کرمانشاهی»، «غلام‌رضا رشید یاسمی»، «اسماعیل نواب‌صفا»، «پرتو کرمانشاهی»، «جلیل قریشی‌زاده»،‌ «محمدعلی گویا»، «احمدی عزیزی»، «محمدجواد محبت»، «محمدسعید میرزایی» و از گروه خنیاگران «رکن‌الدین مختاری»، «کیخسرو پورناظری» (و فرزندانش «تهمورس» و «سهراب»)، «شهرام ناظری»، «مجتبی میرزاده»، «کیهان کلهر»، «هادی منتظری»، «علی‌اکبر مرادی»، «سهیل ایوانی»، «حشمت‌اله لرنژاد» (و فرزندش «حسام»)، «فریدون حافظی»، «علی‌رضا فیض بشی‌پور»، «منوچهر طاهرزاده» و «محمدعلی قدمی» را نام برد. «رحیم معینی کرمانشاهی» نیز یکی از هنرمندان گرانمایه‌ی این سرزمین است که پس از دیدن نود و سه بهار، آبان‌ماه امسال خاموشی خزانی را برگزید و از میان ما رفت: بهار هرچه دل‌انگیز و باصفا باشد سکوت فصل خزان باب طبع ما باشد (معینی کرمانشاهی، ۱۳۵۵، ص۲۰۲)

مهدی فیروزیان

شماره ۱۵۴

ادبیات و موسیقیدرگذشترحیم معینی کرمانشاهیشماره ۱۵۴ هنر موسیقیمهدی فیروزیان

سه غزل چاپ‌نشده از رحیم معینی کرمانشاهی

وصف حالی به که گویم، که در این قحطی ذوق/ رخصتم نیست که از دست تو جامی بزنم

طبیعی است هنگامی که هنرمندی، به‌ویژه شاعر یا موسیقی‌دانی ره آخرت می‌گیرد، دوستان و همکاران به آیین دوستی و دلداری، آگاهی و بیداری، تسلیت و تسلی، اگر خبری یا مطلبی از درگذشته دارند، مجله‌ی هنر موسیقی را نشان می‌کنند. این‌بار همکار جوان و شاعر کرمانشاهی «ناصر گلستانفر»، مسئول صفحه‌ی شعر و ادب روزنامه‌ی بیستون کرمانشاه، نخستین تسلیت‌گوی هنر موسیقی بود که «معینی» هم رفت. گلستانفر سه غزل چاپ‌نشده و تصویری دیده‌نشده به خط و نگارش استاد درگذشته «رحیم معینی کرمانشاهی» برایمان مرحمت کردند. از همه‌ی تسلیت‌جویان و تسلیت‌گویان سپاسگزاریم. سردبیر

تحریریه

شماره ۱۵۴

درگذشترحیم معینی کرمانشاهیشعرشماره ۱۵۴ هنر موسیقیناصر گلستان‌فر

ناظمی و شـفیعیان

قصه‌ای از حصـّـه‌ی حماسـه‌ی دیروزیان

به‌طور طبیعی بسیار ساده است ماهیان نفْسْ را با پرِ نانی به کناری بکشی و بنا بر ذوق خودت با آن‌ها سخن بگویی یا در درگاه خانه‌ای که در آن بی‌دف و تنبک هم چهارگاه می‌خوانند و می‌رقصند، می‌توانی به‌آسانی ورود و نفوذ کنی مانند درگاه خانه‌های شاهی گذشته. اما در درگاه خانه‌ی در و پیکردار و آبرومند مستحکمی چون درگاه خانه‌ی امیران کبیر نمی‌توان به‌آسانی ورود کرد. با پیشینه‌ی حدود نیم‌قرن دوستی و بعد از چند بار، در نهایت «رضا شفیعیان»، این استاد پیشکسوت را در صفحات محصور مجله بر سر نشاندیم، اما مگر آسان بود؟ از ما هر بار گفتن و از او هر بار امتناع! در این سال‌های مطبوعاتی با بسیاری از برجستگان که مسائل خود را با نفْسِ رهزن حل کرده‌اند و آنان که حرف و حدیثی دارند، نشسته‌ایم. گرچه همه‌ی بحث بر سرِ نغمه و مسائل درباره‌ی آن دور می‌زند، اما بر یک مطلب همگی اذعان داشتند و آن کج‌راهه‌ای است که چندین دهه است هنرخواهان را به راه خود برده است. نوشتن من درباره‌ی رضا سهل و ممتنع نیست که نارضایی در پی آن باشد، بلکه من، هم از استاد رضا شفیعیان هنرآموخته‌ای از مکتب پیشینیان که به‌قول استاد «حسن کسائی» (درباره‌ی استاد «پایور» گفته بودند) از سرچشمه‌ آب برداشته است، می‌گویم و هم از دوست ۴۵‌ساله‌ام که هرگز جز محبت و مهر و صفا بین ما نگذشته است.

مهدی ستایشگر

شماره ۱۵۴

آهنگ‌سازرضا شفیعیانسنتورشماره ۱۵۴ هنر موسیقیمهدی ناظمینوازندگان سنتور

«رضا»ی سنتور و هنرِ دیده‌نشـدن

درباره‌ی رضا شفیعیان

یادش به‌خیر؛ استاد «حسین تهرانی» چه خوش گفت [نقل به مضمون] كه: «ملاك در هنر به‌ازای نُه از دَه، آدم‌بودن است و آن «یك از دهِ» باقی‌مانده نیز تسلط هنرمند بر هنر مورد علاقه‌اش.» بر همین اساس، «رضا شفیعیان»، یكی از كسانی است كه از چنین آزمونی فرضی سربلند برون آمده و در عین هنرمندی، رَخت انسانیت را نیز به نیكی بر تن كرده است. ایشان نماد بارز و كمیابی از تلاش برای دیده‌نشدن است. لابد همه‌ی ما همواره شاهد بوده‌ایم كه چگونه باهنران، كم‌هنران و بی‌هنرانی پرشمار، سر و دست می‌شكنند تا به هر نوعی دیده شوند و سری در میان سرها درآورند؛ اما استادِ دل با یار و سر به كار، سال‌هاست به مسئله‌ی آموختن و در ادامه هنرنمایی، تحقیق، آهنگسازی، آموزش و عرضه‌ی آلبوم (البته و متأسفانه، در شماری بس كمتر از توش و توان فراوانش) و اجرای كنسرت (این نیز به‌شرح قبلی...) سرگرم است. بدیهی است كه حق هر هنرمندی، دیده‌شدن به‌میزان حق و جایگاهش نیز هست، ولیكن ایشان با پرهیز از هر گونه جلوه‌نمایی و جلوه‌گری (حتی به‌معنای مثبتش) به سلوك و ادامه‌ی مسیرش می‌اندیشد. غلام همّت آنم كه زیر چرخ كبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است...

علی شیرازی

شماره ۱۵۴

آهنگ‌سازرضا شفیعیانعلی شیرازینوازندگان سنتور

موسـیقی ترانه

همنشینی کلام و موسیقی در ساختار ترانه

در تعریف «ترانه» همانند تعریف بسیاری از مقولات دیگر، احتمالاً به اجماع و نتیجه‌ای قطعی نخواهیم رسید. ترانه در طول تاریخ معانی متعدد یافته است؛ ولی ما در اینجا ترانه را در معنای «موسیقی باکلام» به‌کار می‌بریم. اما در تلاش برای پیمودن مسیری برای رسیدن به تعریفی متقن از ترانه، بعید است که نقش اساسی و حیاتی حضور دو عنصر «کلام» و «موسیقی» را در ترانه نپذیریم. نکته اینجاست که حضور این دو عنصر حیاتی در مقوله‌ای به‌نام «شعر» نیز انکارناپذیر است. هم از این‌رو است که «شعر‌انگاشتن» ِ ترانه و بالعکس، بخشی از نظریه‌پردازی‌های رایج در خصوص شعر و ترانه شده است. یکی از مشکلات عمده‌ی این نوع نظریه‌پردازی‌ها این است که هم در بررسی ماهیت شعر و هم در تحلیل ساختار ترانه معمولاً از منظر «کلام» به همنشینی موسیقی و واژگان پرداخته می‌شود.

حمید ناصحی

شماره ۱۵۴

ترانهحمید ناصحیساختار ترانهشعرشماره ۱۵۴ هنر موسیقیموسـیقی ترانهموسیقی باکلام

عوامل مؤثر در آموزش درسـت موسیقی

در دنیای امروز که متخصصان در هر رشته، فن و هنری با بررسی و تجزیه و تحلیل فرایندی آموزشی امکان تصحیح و رشد کیفیت آموزشی را دارند، بدیهی است آموزش موسیقی نیز می‌تواند جزو یکی از اولویت‌های این‌گونه تحقیقات باشد. در این نوشته سعی بر آن است تا بر‌اساس تجربیات آموزشی نگارنده، عوامل مؤثر در آموزش درست موسیقی به‌طور کلی و به‌طور اخص در ایران بررسی شود.
آموزش موسیقیامیرحسین اسلامی میرآبادیشماره ۱۵۴ هنر موسیقی

بررسی کمیّت و ساختار مدها در هفت پیش‌درآمد ماهـور

استخراج عوامل جوهری و ساختاری از قطعات ضربی موضوعی است که به‌تازگی کانون توجه محققان موسیقی ایرانی قرار گرفته است. بررسی وضعیت کمّی و ساختاری مُدها در آثار ضربی با کنترل برخی متغیرها روشی برای پاسخ‌گویی به بخشی از این پرسش‌هاست. با محاسبه‌‌ی آماری کمیّت حضور مدها در هفت پیش‌درآمد نتایجی در این زمینه حاصل می‌شود. محدود‌بودن مدهای به‌کار‌رفته در پیش‌درآمدها علی‌رغم تنوع مدال در دستگاه، غالب‌بودن زمان مدِ مبنا نسبت به دیگر مدها و پرکاربرد‌بودن مدهای اولیه در پیش‌درآمدها با این روش استخراج شده است. در بخش دوم این مقاله با بررسی تطبیقی ساختار مدالِ بخش‌های تکرارشونده، تا حدی شباهت و تفاوت‌های این حوزه معرفی شده است. تفاوت گستره‌ی صوتی در محدوده‌ی درآمد و اختلاف دیدگاه در فاصله‌ی ساختار در این حوزه از مهم‌ترین نتایج این بخش است که تفاوت‌هایی در ملودی‌پردازی به‌وجود آورده است.
امین میراحمدیپیش‌درآمدساختار قطعات ضربیشماره ۱۵۴ هنر موسیقیماهوروضعیت کمّی و ساختاری مُدها

آن موسـیقی که جنس امروز و ریشـه در دیروز دارد

نگاهی به آثار پیمان خازنی

امروزه هنر و موسیقی با تحولات جهانی همراه شده و شاهد بروز تغییرات شگرفی در آن هستیم. یکی از موضوعات قابل تأمل، پیش‌رفتنِ دنیای موسیقی به‌سمت «کمرنگ‌شدن» ملودی و ملودی‌پردازی است. موسیقی ایران (به‌عنوان یکی از اعضای جامعه‌ی جهانی) نیز تحت تأثیر این کمرنگی ملودی قرار گرفته است، در‌حالی‌که با نگاهی به آثار ارکسترال موسیقی کلاسیک ایرانی در دهه‌های گذشته، (چه «وزیری» و «خالقی» و چه وارثان موسیقایی آنان در برنامه‌های گلها همچون «تجویدی»، «یاحقی»، «خرّم»، «بدیعی» و...» به‌وضوح ملودی‌پردازی‌های استوار آنان را مشاهده می‌کنیم. اگرچه آنان نیز در آثارشان کم و بیش از هارمونی و کنترپوان بهره می‌بردند، ولی اصل و نقطه‌ی قوت آثارشان ملودی‌های پرمایه بوده و خطوط همراهی‌کننده به‌نحوی در خدمت ملودی اصلی بوده‌اند.
در سال‌های اخیر، به‌ویژه دهه‌ی هشتاد شمسی تا‌کنون، با توجه به رویکرد جهانی‌سازی و جهانی‌شدن و همین‌طور خواست جامعه، موسیقی ارکسترال کلاسیک ایرانی نیز به همین سمت و سوی کم‌اهمیت‌شدن ملودی سوق پیدا کرده است. در حقیقت مدرنیزاسیون بیش از همه از طریق پرداختن به فضاهای هارمونیک و کنترپوانتیک پیچیده و در‌عین‌حال تضعیف جان‌مایه‌ی ملودیکی در موسیقی ایرانی ظهور کرده است؛ به‌طوری‌که در آثار بیشتر آهنگسازان جوان و مطرح امروز بیشتر پیچیدگی‌های هارمونیک و کنترپوانتیک غربی شنیده می‌شود و اثر فراوانی از ملودی‌پردازی ایرانی به‌گوش نمی‌رسد. در این میان «پیمان خازنی» از معدود آهنگسازان جوانی است که راهی متمایز با این رویه‌ی رایج‌شده را برگزیده است؛ به‌نحوی‌که ملودی‌پردازی کانون اصلی و محوریت اصلی کارهای او هستند و به‌طور عمده بافت هارمونیک و به تبع آن هارمونی و کنترپوان در کارهای وی ساده‌تر از آثار رایج امروزی است. این شنا‌کردن در خلاف مسیر آب، برای وی در حکم سکه‌ای است که دو رو دارد؛ یک روی آن نزدیکی هر چه بیشتر به خاطره‌ی قومی‌ایرانی و حفظ اصالت‌هاست و روی دیگرش نداشتن (یا دست‌کم تصورِ نداشتن) دانش کافی از علوم موسیقی غرب و به‌اندازه‌ی کافی نو و متجدد‌نبودن است. به هر روی او راهی متمایز از آهنگسازان جوان امروز برگزیده است و برای محک‌زدن حقیقی آثار او باید به گذر زمان و قضاوت تاریخ تکیه کرد. اما در اینجا برای شناخت بیشتر کارنامه‌ی هنریِ پیمان خازنی در این نوشته، به بررسی و تحلیل چهار اثر موسیقایی او می‌پردازیم.
بیشتر
پیمان خازنیشماره ۱۵۴ هنر موسیقیکامیار نعمت‌الهیموسیقی ارکسترالموسیقی کلاسیک ایرانی

نگاهی به پیدایش، اصول و کاربردهای موسیقی ‌درمانی (۲)

فواید موسـیقی درمانی برای کـودکان

در شماره‌ی پیشین این مطلب به تاریخچه‌ی پیدایش و کلیات، شناخت تم‌های کاربردی در موسیقی ‌درمانی، فیزیولوژی اثر موسیقی در بدن و درمان با موسیقی گانداروای هندی (نواهایی برای ایجاد تعادل در بدن) پرداختیم. در قسمت دوم و پایانی آن به مبحث موسیقی و موسیقی درمانی برای کودکان و اینکه موسیقی درمانگر چه باید بداند و چه انجام دهد پرداخته می‌شود.

مهرداد مؤمنی

شماره ۱۵۴

شماره ۱۵۴ هنر موسیقیمهرداد مؤمنیموسـیقی درمانیموسـیقی درمانی برای کـودکانموسیقی درمانگر

برانگیختنِ دریافت‌های جدید

ســـوزان زاپف در چهلمـین برنامـه‌ی خلوت موســـیقی

شاید بتوان تابستان ۱۳۹۴ را نقطه‌ی عطفی برای تعامل موسیقی معاصر ایران و آلمان دانست؛ تابستانی پربار با حضور موسیقی‌دانان برجسته‌ی آلمانی در ایران. البته این ارتباط و تبادل فرهنگی در حیطه‌ی موسیقی معاصر، سابقه‌ای چندساله، نزدیك به یك دهه دارد؛ اما در فصل گذشته در هر ماهِ خود، شاهد اتفاق تازه‌ای برای موسیقی معاصر ایران بودیم. آغاز این جریان، با سفر «سوزان زاپف»، نوازنده‌ی برجسته و پیشروی ویلن از آلمان و نشست‌های تخصصی در حیطه‌ی موسیقی معاصر (مدرن) کلید خورد. در ادامه، حضور «موریتس ارنست»، پیانیست تكنیكی آلمانی و اجرای آثاری از آهنگسازان برجسته‌ی موسیقی معاصر و در نهایت، حضور آهنگساز و استاد شاخصِ آلمانیِ، «یوآخیم هاینتس» بود. موضوع این مطلب، به‌بهانه‌ی گذشتنِ تعداد برنامه‌های خلوت موسیقی گروه موسیقی یارآوا از عدد چهل (نیمی از آنچه كه این گروه در سال ۱۳۸۲ وعده داده بود)، اشاره‌ی مختصر به حضور زاپف در ایران و خلوت موسیقی چهل با سخنرانی وی، و به‌طور كلی ارائه‌ی چكیده‌ای از فعالیت و دیدگاه‌های او، در حیطه‌ی موسیقی معاصر دارد.

مهدی جلالی

شماره ۱۵۴

ســـوزان زاپفشماره ۱۵۴ هنر موسیقیگروه موسیقی یارآوامهدی جلالیموسیقی مدرننوازندگان ویلن

نگاهی اجمالی به کنترل محتوایی در صنعت موسـیقی

نژاد و محتوای نامناسب مستمسکی برای ممیزان کنترل بر موسیقی و محتوای آن از دیرباز در کشور‌های مختلف کانون توجه دولت‌ها بوده است. در زمان سلطه‌ی تفکر نژاد‌پرستی در آمریکا، رادیو به‌عنوان مهم‌ترین رسانه‌ی سال‌های اوایل قرن بیستم، به‌شدت زیر ذره‌بین محتوایی بود. در همان زمان، هر چند موسیقی سیاهان تأثیر بسزایی در شکل‌گیری انواع مختلف موسیقی مردم‌پسند داشت، تبعیض نژادی مانع از مشهور‌شدن و ثروتمند‌شدن موسیقی‌دان‌ها و نوازندگان سیاه‌پوست می‌شد. موسیقی سفید‌پوستان و سیاه‌پوستان از هم تفکیک شده بود و ایستگاه‌های رادیویی و مغازه‌های فروش صفحه‌های گرامافون مجزایی داشت. حتی اگر در مغازه‌ای صفحه‌ی ‌گرامافونی از موسیقی سیاهان به‌فروش می‌رسید، این صفحه‌ها در بخشی کاملاً جداگانه از دیگر آثار و زیر برچسب یا تابلو کوچک «موسیقی نژادی» قرار می‌گرفت. «رادیوهای سراسری» از پخش موسیقی‌هایی که توسط سیاه‌پوستان خوانده یا نواخته می‌شد خودداری می‌کرد. موسیقی سیاهان در یک طبقه‌بندی کلی به‌نام «موسیقی نژادی» نامیده می‌شد. ایستگاه‌های رادیویی پخش این موسیقی هم به همین ترتیب ایستگاه نژادی و شرکت‌های ضبط و انتشار و توزیع آثار موسیقی سیاهان هم با پیشوند نژادی نامیده می‌شد.
شماره ۱۵۴ هنر موسیقیصنعت موسیقیمحمدعلی پورخصالیانموسیقی سیاهانموسیقی مردم‌پسند

از موتیـف آب تا آفرینش دریا

نگاهی به «دریا» ‎اثر کلود دبوسی

«کلود دبوسی» کار روی «دریا، سه طرح سمفونیک برای ارکستر» را تابستان ۱۹۰۳ آغاز کرد و این در حالی بود که به اتفاق والدینِ همسرش در ییلاق به‌سر می‎برد. از اینکه چه عواملی در آفرینش این قطعه مؤثر بوده، اطلاع کافی در دست نیست و در نوشته‎ها و مکاتبات آهنگساز نیز اشاره‎ی چندانی به آن نشده است؛ ولی، احیاناً، وی در خلق این اثرِ چند‌وجهی، تأثیرات عاطفی و هنری بسیاری پذیرفته که از آن جمله می‎توان به داستان زوال خاندان آشر اثر «ادگار آلن پو» که یکی از دغدغه‎های ذهنی او بوده و نیز، هیجانات عاطفی‎اش هنگام پرواز به جرسی همراه با «اما بارداک» که اندک زمانی بعد، همسر دوم او شد، اشاره کرد. دبوسی از همان اوان کودکی، چنان تحت تأثیر دریا قرار داشت که به‌مثابه‌ی یک لایت‌موتیف یا مضمون مکرر، همواره در نوشته‌ها و مکاتباتش، از آن یاد می‎کرد. سال ۱۸۸۹ که به‌عنوان آهنگسازی جوان، نخستین موفقیت بزرگ زندگی‎اش را به‌دست آورده بود، در پاسخ به این پرسش که اگر آهنگساز نمی‎شد، دوست داشت چه کاره شود؟ گفته بود: «دریانورد».
شماره ۱۵۴ هنر موسیقیکلود دبوسیمحمد برفرموتیف آبموسیقی کلاسیک

متالیکا؛ آخرین پدیده‌ی موسـیقی متال (۱)

«متالیکا» چهارمین پدیده‌ی موسیقی در سبک هوی ‌‌متال است و مانند هر پدیده‌ای در موسیقی، تاریخی دارد. چنانچه نگارنده سابقه‌ی سبک متال را از ابتدای به‌وجود‌آمدن آن در شماره‌های پیشین این نشریه شرح داده است، نخستین گروه در این سبک «بلاک سبث» بود که در سال ۱۹۷۰ ساختار تازه‌ای از زیرمجموعه‌ی موسیقی راک با واژه‌ی نوظهورِ هوی متال (فلز سنگین) را بنا نهاد. در اواسط دهه‌ی هفتاد، «جوداس پریست» به متال سرعت داد و با آثاری دلنشین توانست دومین گروه بزرگ در این سبک باشد. سومین گروه در این سبک «آیرون میدن» در زمانی پدید آمد که فُرم‌ها در موسیقی راک متغیر شده بودند و در آن موقعیت آشفته تأثیری نیرومند بر نسل جوان گذاردند. این سه گروه از انگلستان برخاستند، اما آخرین پدیده‌ی ماندگار در این سبک، یعنی متالیکا از آمریکا آمد و ستون چهارم متال را استوار کرد. به‌طور قطع تمام گروه‌های هوی متال و مشابهان آنان، به‌نحوی مقلدان این چهارگروه اصلی هستند. به‌عبارت ساده‌تر، محال است در موسیقیِ دیگر گروه‌های متال، جای پایی، ولو کوچک از این چهار گروه پیدا نشود. به‌طور کل ممکن است در نوعی از موسیقی، موجی ظاهر شود و موج قبل از خود را کمرنگ‌تر کند، در صورتی که این جریان هرگز در خصوص موسیقی متال روی نداد. از جانبی دیگر، اگر متالیکا را ستون چهارم برج مستحکم متال بدانیم، آن‌ها را باید نخستین گروه مطرح در سبک تِراش به‌شمار آورد. در تِراش نیز گروه‌های متعددی آمدند و معدودی از آنان مانند «اِسلیر» در همان چهارچوب به شهرتی که می‌خواستند، رسیدند؛ ولی متالیکا (طبق گفته‌ی خودشان) نمی‌خواست با خواندن اشعار بی‌سر‌و‌ته و پرجیغ و داد، در این رشته بماند؛ از این‌رو از آلبوم چهارمشان تا به امروز سبک‌ خود را در همان ژانر متال ثابت نگه داشته‌اند. متالیکا موسیقی را به‌گونه‌ای مردم‌پسند در آثارشان گنجانده‌اند که بسیاری از آهنگ‌های آنان در جدول‌های رسانه‌ها جای گرفته یا توسط خوانندگان پاپ کاور [بازخوانی] شده‌اند.

محسن گلتاش

شماره ۱۵۴

شماره ۱۵۴ هنر موسیقیمتالیکامحسن گلتاشموسیقی راکهوی متال

عنبریه؛ قا‌قا لی‌لیِ مطبوعاتی

بدون شرح!

یارانه‌ی کدام نشریات سه‌برابر پرداخت شد؟ دولت یازدهم با حذف یارانه‌ی نشریات دولتی و وابسته به بخش عمومی، تمرکز و توجه خود را معطوف به رسانه‌های بخش خصوصی کرد. به گزارش بخش رسانه‌ی ایسنا، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد با تعریف و تصویب بسته‌های حمایتی، نوع حمایت‌های خود را نیز مبنایی اعلام کرد و برای عموم رسانه‌ها امکان بررسی به‌وجود آورد. طبق این گزارش، در بسته‌ی ‌حمایتیِ سال ۱۳۹۴ معاونتِ مطبوعاتی اعلام شد که یارانه‌ی نشریاتی که موضوع انتشار آنان (حداقل ۶۰ درصد حجم) فقط به یک یا ترکیبی از دو موضوع زیر اختصاص داشته باشد تا سه‌برابر افزایش می‌یابد و شروع حمایت از آنان نیز تابع نصاب نیست و از شماره‌ی نخست حمایت می‌شوند. ...

تحریریه

شماره ۱۵۴

شماره ۱۵۴ هنر موسیقیعنبریهیارانه مطبوعات

ته‌مقاله: بدون آیین‌نامه‌های قانونی، چگونه موسیقی را قانونمند می‌کنیم؟

تا‌به‌حال به این نکته کمتر پرداخته شده است که چرا موسیقی به‌عنوان فعالیتی مدنی‌اجتماعی که باید در چهارچوب قوانین و آیین‌نامه‌های تصویب‌شده حرکت کند، با تمامِ بگیر و ببندهایش هیچ آیین‌نامه‌ای قانونی ندارد؟ یا حداقل اگر هم دارد، در کشویِ میز مدیران فرهنگی خاک می‌خورد. سال‌هاست که ممیزی‌های دفتر موسیقی و حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر موسیقی سایه انداخته است که به‌جز یک نمونه در هیچ مورد و مواردی دیگر آیین‌نامه‌ای مشخص و منتشر‌شده نیست و آن یک نمونه هم تکخوانی بانوان است که در تمام این سال‌ها هنوز برای آن هم نتوانسته‌ام ماده/قانونی برای همسو‌بودن با منع آن بیابم. ...
امیرعباس ستایشگرته‌مقالهشماره ۱۵۴ هنر موسیقیقانونمندی موسیقی