شماره ۱۵۵

شماره ۱۵۵ هنر موسیقی، بهمن و اسفند ۱۳۹۴، ویژه‌ی نوروز ۱۳۹۵ منتشر شد. این شماره علاوه‌بر سرمقاله (فقه هنر؛ شاید وقتی دیگر …) شامل مطالبی ازجمله: سایه و موسیقی به مناسبت ۸۸ سالگی هوشنگ ابتهاج، گام‌به‌گام با گفتاری از جلال ذوالفنون، مروری بر فعالیت‌ها و آثار موسیقیِ سال ۹۴، گزارش آیین شصت‌و‌نهمین زادروز محمدرضا لطفی و یادنامه‌ى مفصلی برای فریدون فروغى است.

عکس روی جلد: فریدون فروغی

طراح گرافیک: هانیه هدایت‌پور، آرش مدرس

 

برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا ایمیل مجله honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

جلد مجله هنر موسیقی شماره ۱۵۵

فهرست مقالات

سرمقاله: فقه هنر؛ شاید وقتی دیگر...

چندی پیش حلاوت سخنی نو پیچیده در پیشنهاد و امریه‌ای به‌صلاح، از شخص اول هرم کشورمان به‌گوش رسید و آن نوید تفقّه در هنرها، با عنوان موجزِ «فقه هنر» بود. در این‌باره جای بحث و دلیل، بسیار است تا زمان و توان مجریان حوزوی تا چه حد و اندازه‌ای باشد. به‌ مختصری از نکته‌های گفتنی بسنده می‌کنم تا بر چگونگی مقدمه‌ای بر آغاز کار فقه هنر در پژوهشگاه‌های حوزوی آگاهی بیشتری پیدا شود. ...

مهدی ستایشگر

شماره ۱۵۵

سرمقالهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیمهدی ستایشگر

سایه و موسیقی؛ شمعی برای ۸۸‌سالگی هوشنگ ابتهاج

همراه با بیت‌هایی منتشرنشده از او

  «امیرهوشنگ ابتهاج» متخلص به «سایه» (۶ اسفند ۱۳۰۶) از بزرگ‌ترین غزلسرایان زبان پارسی و شاعری توانا در سرودن شعر نیمایی، مثنوی، رباعی و دوبیتی است که با موسیقی پیوندی دیرینه و ناگسستنی دارد و خود در این‌باره گفته است: «واقعاً موسیقی رو بیشتر از شعر دوست دارم» (ابتهاج، ۱۳۹۱، ص۲۳)، «این‌قدر که موسیقی رو من اثر داره شعر نداره» (همان، ص۵۹۹) «شعر و همه‌چیز در برابر موسیقی از چشمم می‌افته» (همان، ص۱۲۲) و با اینکه در دانش و شناخت موسیقی جایگاهی والا دارد، همواره از اینکه به موسیقی عملی نپرداخته با دریغ یاد کرده است: «شب و روز واقعاً چیزهای تازه‌ی موسیقی تو ذهن من هست... حیف شد نرفتم دنبال موسیقی.» (همان، ص۴۴۱) جستار پیش ‌رو (جز سخن نخست و پایانی) هشت بخش دارد که درباره‌ی هر یک از آن‌ها می‌توان مقاله‌ یا مقالاتی جداگانه نوشت. بررسی گسترده را به میدانی دیگر وامی‌نهیم؛ زیرا در اینجا خواست ما تنها این است که فهرست‌وار از زمینه‌های گوناگون پیوند سایه با موسیقی یاد ‌کنیم.

مهدی فیروزیان

شماره ۱۵۵

ادبیات و موسیقیسایه و موسیقیشعر و موسیقیشماره ۱۵۵ هنر موسیقیمهدی فیروزیانهوشنگ ابتهاج

موسیقی امروز حرفی برای گفتن دارد؟ ندارد؟!

گام‌به‌گام با گفتاری از جلال ذوالفنون

  بدون تردید و در این سال‌ها (یعنی سال‌هایی که تلاش شد موسیقی اصیل به حاشیه رانده شود) در کنار نام‌های آشنایی چون «شجریان»، «لطفی»، «ناظری»، «مشکاتیان» و... نام هنرمندی چون «جلال ذوالفنون» نیز خوش درخشید. او از آخرین سه‌تارنوازانی بود که شیوه‌ی مخصوصی داشت و نوازندگی‌اش از گویایی برخوردار بود. در این یادداشت، به‌سراغ گفتاری از ذوالفنون رفتم که سنجیده و صمیمانه در میان جمعی از هنرمندان و هنردوستان موسیقی بیان کرده است. بخشی از این گفتار را برگزیده‌ام و به‌دنبال آن، تحلیلی کوتاه نوشته‌ام که در ادامه می‌خوانید.
جلال ذوالفنونشماره ۱۵۵ هنر موسیقیمحمدجواد کسائینوازندگان سه‌تار

بدرود ای داش احمد عزیز!

یادداشتی به بهانه‌ی درگذشت احمد محسن‌پور

درخت غم به جانم کرده ریشه به درگاه خدا نالم همیشه عزیزان قدر یکدیگر بدانید عجل سنگ است و آدم مثل شیشه   دوستان عزیز با تأسف فراوان دوست و هنرمند عزیزم، «احمد محسن‌پور» که اسطوره‌ی کار و تلاش، امید و مقاومت، مهربانی و صبوری بود، در 29دی‌ماه 1394 چشم از این جهان فرو بست. متأسفانه بیماریِ سرطانِ ریه به جان او افتاد و علی‌رغم مقاومت و روحیه‌ي باور‌نکردنی‌اش، او را از پای در آورد. ...
احمد محسن‌پوردرگذشتشماره ۱۵۵ هنر موسیقیعلی‌اکبر شکارچی

مروری بر فعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴

پروندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴

روند مستمر و پایدار «کتاب‌نخوانی»!

مروری بر بازار و آمارهای کتاب‌های موسیقی در سال ۹۴

کتاب و کتاب‌نخوانی در ایران پانصد، هزار، دو‌هزار، سه‌هزار، پنج‌هزار نسخه؛ این‌ها شمارگانی هستند که بیشتر کتاب‌ها و مجله‌ها در ایران به این تعداد منتشر می‌شوند و تازه بسیاری از همین کتاب‌ها که تنها هزار یا دو‌هزار نسخه چاپ می‌شوند هم فروش نمی‌رود و روی دست ناشر یا نویسنده می‌ماند! تعدادی از آن‌ها به اقوام و دوستان دور و نزدیک هدیه داده می‌شوند، تعدادی دیگر در نمایشگاه‌های کتاب یا مطبوعات به‌عنوان «اشانتیون» و هدیه‌ی غرفه‌ی ناشر یا مجله به‌رایگان عرضه می‌شود و بقیه هم سر از کارخانه‌های بازیافت کاغذ در می‌آورند. روند مستمر و پایدار «کتاب‌نخوانی» یکی از دلایل این مسئله است. در اینکه سرانه‌ی مطالعه‌ی ما عدد چشمگیری نیست شکی وجود ندارد. اعداد مختلفی هم طی سال‌ها به‌عنوان سرانه‌ی ملّّی مطالعه منتشر شده که متفاوت‌بودن و متناقض‌بودن همین آمار هم موضوع جالب دیگری است که یکی از دلایل اختلاف همین آمار این است که نشانه‌ی تفاوت تعریف مطالعه از منظر آمار‌گیران با هم متفاوت بوده است. آری! سرانه‌ی مطالعه در کشور ما اعداد و ارقام مختلفی دارد. جایی مسئولی گفته که متوسط سرانه‌ی مطالعه در ایران سالی دو دقیقه است. جای دیگر و مسئول دیگری عدد ۹۰ دقیقه در سال را برای متوسط سرانه‌ی ایرانیان عنوان کرده و جایی با محاسبه‌ی قرآن‌خوانی و مفاتیح‌خوانی، در فرمول سرانه‌ی مطالعه، این عدد بیشتر شده است. جای دیگری هم، وقت‌گذراندن کاربران اینترنت را نیز با حساب و کتاب‌های خاصی وارد فرمول محاسبه‌ی سرانه‌ی مطالعه کرده‌اند.
اهدا سلطانعلی‌زادهپروندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴کتاب‌های موسیقی

سالی پربار ولی کم مزد!

مروری بر فعالیت ارکستر سمفونیک تهران در سال ۹۴

«سمفونی شماره‌ی ۹» اثر «بتهوون»، نقطه‌ی آغاز فعالیت دوباره‌ی ارکستر سمفونیک تهران پس از سه سال تعطیلی بود که در اسفندماه سال گذشته، «علی رهبری» به‌‌رهبری و مدیریت هنری آن منصوب شد. از مهم‌ترین گام‌های ایشان در بدو ورود، ایجاد برنامه‌‌ی مدون یک‌ساله‌ای از کنسرت‌ها، مسترکلاس‌ها و ضبط‌ها بود که به‌گفته‌ی خودِ ایشان کاری نه‌چندان آسان برای یک ارکستر است و مجموعه‌ی این اقدامات سبب احیا‌شدن نبض ارکستر خواهد بود و نه‌تنها نشانگر جنبه‌ی فرهنگی و هنری یک کشور است، بلکه نماد ملی، هویت و شخصیت یک کشور نیز هست.

باربد بیات

شماره ۱۵۵

ارکستر سمفونیک تهرانباربد بیاتپروندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیعلی رهبریفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴

نشرِ مشوشِ آثارِ موسیقیِ دستگاهی

این‌گونه به‌نظر می‌رسد که در چرخه‌ی انتشار آثار موسیقایی، پس از اتمام کار ضبط و دریافت مجوز‌های لازم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (شعر، موسیقی و حراست و طرح جلد) کار به‌پایان رسیده است؛ اما در خوش‌بینانه‌ترین حالت «اینجا» نیمه‌ی راه است. راهی که از این به بعد به دست افرادی است که به آلبوم اضافه می‌شوند تا آن را به‌اصطلاح «منتشر» کنند. ...
آثار موسیقی دستگاهیامیرعباس ستایشگرانتشار آلبومپروندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴

موسیقی اقوام ایران به همت چند نفر نفس می‌کشد

نگاهی به موسیقی اقوام و نواحی ایران در بازار نشر سال 94

ابتدا برای بررسی وضعیت موسیقی اقوام و نواحی ایران لازم دیدیم به وضعیت و تعداد آثاری که در سالِ جاری از دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد، مجوز نشر دریافت کرده‌اند نگاهی بیندازیم. برای رسیدن به آماری دقیق طبیعی می‌نمود که بهترین و موثق‌ترین منبع، خودِ دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. پس از حدود دو هفته پیگیری مستمر، با همکاری دفتر موسیقی، فهرست آثاری که در سال ۱۳۹۴ از این دفتر، مجوز انتشار دریافت داشته‌اند، در اختیار ما قرار گرفت که همین فهرست پس از این پیگیری‌ها در وب‌سایت وزارت ارشاد نیز قرار گرفت که در همین ابتدای گزارش لازم می‌دانیم این اقدامِ دفتر موسیقی را به فال نیک بگیریم و مراتب قدردانی خود را از این تلاش برای شفافیت فعالیت‌های دفتر موسیقی ابراز کنیم.

علی مغازه‌ای

شماره ۱۵۵

پروندهدامون شش‌بلوکیژان دورینگشماره ۱۵۵ هنر موسیقیعلی مغازه‌ایفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴محسن شریفیانمحمد‌رضا درویشیمعرفی آلبومموسیقی نواحی

بسط و گسترش موسیقی در پلتفرم‌ها

نگاهی به موسیقی در مطبوعات سال ۹۴ و نگاهی به ماهنامه‌‌ی جدید شهر کتاب

حضور جدی موسیقی در مطبوعات را می‌توان به دوره‌ی رومانتیسیسم در حدود قرن ۱۹ میلادی نسبت داد؛ دوره‌ای که از آن با عنوان دوره‌ی ظهور و ماندگاری بسیاری از نوابغ هنری در اروپا یاد می‌شود. از آن دوران به بعد رفته‌رفته جایگاه این هنر در مطبوعات جهان تثبیت شد. در ایران نیز با توجه به ذائقهی مردم و علاقه‌ی مخاطبان به موضوع موسیقی، توجه بیشتری به حوزه‌ی موسیقی شد و تا امروز معرفی و نقد آثار موسیقی در دستور کار مطبوعات قرار گرفت. گرچه در این روزها مطبوعات توجه کمتری به بررسی‌های تخصصی و تحلیلی موسیقی کرده‌اند و عمدهی نگاه جراید شامل حواشی این هنر که از قضا کم نیز نیستند، می‌شود، اما با‌این‌حال می‌توان سال ۱۳۹۴ را سالی امیدوارکننده در زمینه‌ی ژورنالیسم و روزنامه‌نگاری موسیقی دانست. نحوهی پوشش اخبار، فعالیت گسترده‌ی  سایت‌های خبری موسیقی (هر چند گاهی اشتباه)، آزادی نسبی در اختصاص‌دادن صفحات به موسیقی در روزنامه‌ها و نشریات کشور و نیز جسارت بیشتر در بیان نقدها در سال جاری به نسبت سال‌های گذشته امیدوارانه‌تر بود.
... از تیرماه سال جاری، ماهنامه‌‌ی جدیدی با عنوان «شهر کتاب» به جمع مطبوعات کشور افزوده شد. محتوای این ماهنامه بر ادبیات و هنرها متمرکز است و بخش موسیقی نیز از بخش‌های ثابت آن است. شاید مهم‌ترین نکته در خصوص مطالب موسیقی این نشریه‌ی جدید را در هفت شماره‌ای که تاکنون منتشر شده، رویکرد انتقادی آن بر موسیقی کشور، توجه و تأکید بر جریان‌های نوظهور موسیقی کلاسیک ایرانی و طرح موضوعات بکر و کارنشده در حوزه‌ی موسیقی ایرانی دانست.
بیشتر
پروندهروزنامه‌نگاری موسیقیسعید یعقوبیانشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴ماهنامه‌‌ی شهر کتابمحمد‌جواد صحافیمعرفی مجلهموسیقی در مطبوعات

سالی بی‌پدیده اما پُر‌حاشیه

رویداد‌های سال ۹۴ در حوزه‌ی موسیقیِ غیر‌جدی

اگر اصطلاح موسیقی جدی و معادل آن را طبق آنچه در رسانه‌های جهان، موسیقی کلاسیک می‌دانند، در ایران موسیقی کلاسیک و موسیقی سنتی ایرانی بدانیم، موسیقی پاپ، راک و رپ را می‌توان با این تفسیر، موسیقی غیر‌جدی به‌حساب آورد. همچنین یادآوری این نکته نیز ضروری است که این جدی‌بودن یا نبودن جنبه‌ی ارزشی ندارد و تنها برای طبقه‌بندی و متمایز‌کردن و راحتیِ بررسی است. اصولاً ژانرهای موسیقی، خصوصاً در حوزه‌ی ‌موسیقی مردم‌پسند به‌معنای وسیع و کلّی خود، برچسب‌هایی هستند که پس از شکل‌گیری صنعت موسیقی بعد از اختراع  سیستم ضبط صدا، به‌واسطه‌ی تخصصی‌شدن امور مختلف و ضرورت تفکیک بسیار پررنگ شدند.
آلبوم‌های موسیقی پاپ ایرانیپروندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴محمدعلی پورخصالیانموسیقی مردم‌پسندناصر چشم‌آذر

همراه با نظریات برخی از همراهان مجله

اوایل بهمن‌ماه طی نامه‌ای از همراهان عزیز مجله به‌منظور برداشتن گام‌های پیش‌برنده، از مشترکان و همراهان ارجمندمان خواستیم نظر و دیدگاه خود را از نظر کیفی با بیان گزینه‌هایی به رنگِ سلیقه‌شان درباره‌ی مطالب، جلد، عکس و... منتشرشده در شماره‌های چاپ‌شده در سال ۱۳۹۴ (از شماره‌ی ۱۴۸ تا ۱۵۴) ابراز کنند. برخی از همراهان تنها به تماس تلفنی اکتفا کرده و برخی دیگر نیز با ایمیل یادداشت خود را مبنی بر تشکر صِرفْ بابت انتشار مجله‌ی متعلق به خودشان ابراز کردند. از همه‌ی این یاران سپاسگزاریم؛ اما تعدادی دیگر از ایمیل‌های دریافتی از ارجمندانمان به ارائه‌ی نظریات آنان اختصاص داشت که در ادامه آن‌ها را می‌خوانید. (لازم به یادآوری این نکته است که از عناوین نامه‌ها خطاب به سردبیر محترم مجله حذف شده و تنها نظر دوستان به‌ترتیبِ تاریخ دریافت آمده است.) به امید اینکه بتوانیم در آینده نظر همه‌ي دوستان و علاقه‌مندان مجله را تأمین کنیم.
بهروز مبصریپروندهچکاد زنده‌بودیحمید باستانی پاریزیحیدر شوکتیرضا شفیعیانسعید نیاکوثریشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فرجاد آزادفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴مانی باستانی پاریزیمجتبی نوریمحمد‌رضا خدابخشیمعصومه مهرعلیمهدی فتاحی بافقیناصر گلستان‌فرهمراهان مجله

پارادوکس حذف و حضور

نگاهی به سی‌و‌یکمین جشنواره‌ی موسیقی فجر

سی‌و‌یکمین جشنواره‌ی موسیقی فجر با اندک تغییراتی نسبت به جشنواره سی‌ام، از ۲۱ تا ۳۰ بهمن‌ماه برگزار شد. این جشنواره البته برخلاف ادعای مسئولان برگزاری مبنی بر تفاوت ساختاری این جشنواره و تفاوت چشمگیر کیفی‌اش با دوره‌های گذشته، با همان ساختار و قالب پیشین و صرفاً با اعمال تغییراتی در حذف و اضافه‌ی برخی بخش‌ها و اضافه‌کردن قسمت جایزه‌ای با عنوان «جایزه‌ی باربد» به کار خود پایان داد.

محمد خلیلیان

شماره ۱۵۵

پروندهجایزه باربدجشنواره موسیقی فجرشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفعالیت‌ها و آثار موسیقی سال ۹۴محمد خلیلیان

هركه بر چهره از این داغ نشانی دارد

آیین شصت‌و‌نهمین زادروز محمدرضا لطفی

آیین نکوداشت «محمدرضا لطفی»، ردیف‌دان، موسیقی‌دان، آهنگساز و نوازنده‌ی تار و سه‌تار، پژوهشگر و مدرس موسیقی سنتی ایرانی هفدهم دی‌ماه ۱۳۹۴، مصادف با زادروز وی به همت مؤسسه «آوای شیدا» و «مكتب‌خانه‌ی میرزاعبدالله» در تالار خلیج‌فارسِ فرهنگسرای نیاوران و با حضور اساتید موسیقی ایرانی و همچنین دوستان و خانواده و علاقه‌مندان وی برگزار شد.

تحریریه

شماره ۱۵۵

آوای شیداارشد تهماسبیشماره ۱۵۵ هنر موسیقیعلی‌اکبر شکارچیفرخ مظهریگزارشمجید کیانیمحمدرضا لطفیمراسم بزرگداشتمكتب‌خانه میرزاعبدالله

سرانجامی برای نت‌نوشته‌های آهنگ‌های مجید وفادار

گفت‌‌وگو با پوران‌دخت وفادار

«مجید وفادار» نوازنده‌ی ویلن و آهنگساز فعال دهه‌های ۳۰ و ۴۰ رادیو بود که بیشتر آهنگ‌های او به‌ یادها سپرده شده‌اند و هنوز هم زمزمه می‌شوند؛ آهنگ‌هایی مثل «گلنار» (با شعر «کریم فکور» و صدای «داریوش رفیعی»)، «گل اومد بهار اومد» (با شعر «بیژن ترقی» و صدای بانو «پوران»)، «زهره» (با شعر «جهانگیر تفضلی» و صدای داریوش رفیعی)، «مرا ببوس» (با شعر «حیدر رقابی» و صدای «حسن گل‌نراقی») و بسیاری از آهنگ‌های خاطره‌انگیز دیگر. در شماره‌های پیشین از همین نشریه درباره‌ی مجید وفادار نوشته‌ایم؛ اما این نوشتار به گفت‌وگو با «پوران‌دخت وفادار»، برادرزاده‌ی مجید وفادار اختصاص دارد که می‌گوید نت‌نوشته‌های آهنگ‌های عمویش موجود است و سعی در چاپ و انتشار آن‌ها دارد. اما پوران‌دخت وفادار، فرزند «حمید وفادار» و بانو «پرخیده»، از پیشکسوتان بنام تئاتر، خود نیز از صدای خوبی بهره‌مند است که با نام «فیروزه» ترانه‌هایی از‌جمله ۱۲ آهنگ از آهنگ‌های عمویش را خوانده است. گفت‌وگوی ما با ایشان پاییز ۱۳۹۴ در دفتر مجله با حضور بانو «معصومه مهرعلی»، خواننده و مدرس آواز ایرانی، انجام گرفت که شرح آن را می‌خوانید.

مژگان زرین‌نقش

شماره ۱۵۵

پوران‌دخت وفادارشماره ۱۵۵ هنر موسیقیمجید وفادارمژگان زرین‌نقشمعصومه مهرعلینوازندگان ویلن

مهجوریت آواز در دوره‌ی اخیر

با نگاهی به نشست‌های «شب آواز ایرانی»

«آواز» گمشده‌ی موسیقی ایرانی است؛ نه اینکه آوازخوان نباشد، اتفاقاً هست، ولی آوازها ماندگار نیست. ماندگار‌نبودن آواز در دوران کنونی نیاز به آسیب‌شناسی جدی دارد. اجرای خوب یک اثر ارکسترال، تصنیف و ترانه، البته محترم است؛ ولی قدر مسلم جایگاه خواننده در این حالت فقط در حد یک مجری است؛ زیرا مؤلفِ اثر، آهنگساز است، ولی در آواز، مؤلف آوازخوان است و از این حیث آواز مَرتبت والایی را در موسیقی ایرانی دارد.
از بزرگان آواز ایران نظیر «ادیب»، «بنان»، «قوامی» و... اگر نامی به‌میان می‌آید به‌دلیل ماندگاری آوازهای آنان بوده است. همین هنرمندان، تصنیف و ترانه هم خوانده‌اند، ولی آوازهای آن‌هاست که نامشان را در تاریخ موسیقی آوازی ثبت کرده است. این هنرمندان آواز را به‌شکلی می‌خواندند که همچون تصنیف و ترانه بر سرِ زبان‌ها می‌افتاد و هنوز هم پس از سالیان سال، مردم آوازهای آنان را در خاطر دارند و این به‌واقع، معنای هنر آوازخوانی است! «گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر» با آواز ادیب، «گدای عشقم و سلطان حسن، شاه من است» با آواز بنان، «هر شب من و دل تا سحر ...» با آواز قوامی و ده‌ها اثر آوازی دیگر که در حافظه‌ي جمعی ثبت شده است. اما آیا اکنون آوازهای آوازخوانان جوان این ماندگاری را دارد؟ البته شاید در میان آثار آوازی بزرگان آواز ایران تمامی آوازهای آنان در اذهان باقی نمانده باشد، ولی لااقل چند آواز در خاطره‌ها مانده است. در عوض در دوران کنونی و عصری که آوازخوانان بیشتر جوان هستند، حتی از یک آوازِ ماندگار هم خبری نیست. گویا اجرای آواز در برهه‌ي اخیر فقط در حد یک رفع تکلیف و محض خالی‌نبودن عریضه است که مثلاً پانزده دقیقه، برنامه‌ي‌ ساز و آواز در آثار استودیویی یا در اجرای صحنه‌ای گنجانده شود. گروه و خواننده نیز غرق در شادی و مسرت که هم پاسدار سنت بوده‌اند و هم توان اجرای ساز و آوازشان را به‌رخ کشیده‌اند. افول آواز از دهه‌ی هفتاد آغاز شد و در دهه‌ي هشتاد به‌اوج رسید که این مسئله بسیار تأمل‌برانگیز است. اکنون بیشتر اوقات در رادیو و تلویزیون از آوازهای هنرمندان قدیمی و در نهایت از هنرمندان دهه‌ی شصت بهره برده می‌شود و این هشداری جدی به جامعه‌ی موسیقی و آوازخوانان جوان است. آسیب‌شناسی این موضوع آشکار خواهد کرد که کدام‌یک از کم‌کاری‌ها متوجه هنرمندان و کدام قصور متوجه متولیان و مسئولان فرهنگی و هنری کشور است.
بیشتر
آوازآوازخوانآیین آوازشب آواز ایرانیشماره ۱۵۵ هنر موسیقیمحمدرضا ممتازواحد

موسیقی با طعم عشق

گفت‌وگو با علیرضا حاجی‌طالب

برای صاحب این قلم كه همواره در تمامی این‌ سال‌ها در جست‌وجوی نگاهی آسیب‌شناسانه به ركود غم‌انگیز موسیقی و آواز ملّی‌مان بوده بسیار جالب است كه «گروه هم‌نوازان سایه» به‌سرپرستی «محمدامین اكبرپور» و خوانندگی «علیرضا حاجی‌طالب»، آلبوم «دلبانگ» پنجمین اثر تولیدی‌اش را رونمایی كرده و حالا در پی ضبط اثر ششم خود، یعنی «نوبانگ» است. نیك می‌دانیم كه این سال‌ها تهیه و انتشار اثر با چه مشكلات و مصائبی روبه‌رو است و چگونه با محدود‌شدن فضا و بازار روز‌به‌روز از میزان امیدواری اهل موسیقی بر ماندن درون گودِ رقابت با دیگر گونه‌های موسیقایی (در این نبرد نابرابر) كاسته می‌شود. به همین منظور سراغ خواننده‌ی گروه رفتیم تا راز فعالیت مداوم گروه و همچنین حضور امیدوارانه‌ی اعضای این جمع موسیقایی را در كنسرت‌ها و بازار موسیقی بدانیم.

علی شیرازی

شماره ۱۵۵

آوازخوانندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیعلی شیرازیعلیرضا حاجی‌طالبگروه هم‌نوازان سایهمحمدامین اكبرپور

موسیقی ایرانی برای گیتار کلاسیک

معرفی دو مجموعه قطعه‌ی تازه‌منتشر‌شده برای گیتار

دو کتابی که سال گذشته در بازار نشر ما در دسترس نوازندگان گیتار کلاسیک قرار گرفت را بررسی می‌کنیم. این دو کتاب متمایز از کتاب‌های دیگری که در راستای تنظیم موسیقی ایرانی برای گیتار در سال‌های گذشته منتشر شده است‌، نگاهی حرفه‌ای به این مقوله داشته‌‌اند و قدمی رو به جلو، به‌شمار می‌روند. ۱۱ قطعه‌ی ایرانی و آذری برای گیتار کلاسیک تنظیم «لیلی افشار» و ترانه‌های محلی ایران برای گیتار تنظیم «سیاوش بیضایی» و «گارنیک دِر اوحانیان» به‌ترتیب به‌همت مؤسسه‌ی فرهنگی‌هنری ماهور و انتشارات نوگان منتشر شده‌اند. ...

بابک ولی‌پور

شماره ۱۵۵

بابک ولی‌پورسیاوش بیضاییشماره ۱۵۵ هنر موسیقیکتاب ۱۱ قطعه ایرانی و آذری برای گیتار کلاسیککتاب ترانه‌های محلی ایران برای گیتارگارنیک دِر اوحانیانگیتارلیلی افشارمعرفی کتابموسیقی کلاسیک

متالیکا؛ آخرین پدیده‌ی موسیقی متال (۲)

چگونه متالیکا تِراش را به‌وجود آورد و سپس آن را به‌حاشیه راند؟ در دهه‌ی نود، انواع دیگری از موسیقی راک در زیرمجموعه‌ی متال نام‌گذاری شدند. سبکِ شماری از آن گروه‌ها به راک استادیومی شهرت یافت که «بُن جووی» و «ماتلی کرو» از آن جمله‌اند. به‌شماری دیگر، متال موُ گفته می‌شد مثل گروه‌های وَسپ و پوایزون و همین‌طور اقسام دیگری که همه‌ی آن‌ها از ایالات متحده یا بهتر بگوییم از کالیفرنیا می‌آمدند. در همان شرایط تِراش می‌رفت تا با موسیقی متالیکا عجین شود که ناگهان اعضای گروه، موهای بلندشان را که تا روی شانه بود، کاملاً کوتاه کردند و به‌نحوی در گفت‌وگوهایشان از واژه‌ی تِراش فاصله گرفتند. «دِیو اِلف سان» نوازنده‌ی گیتار‌باس در گروه مِگادث در این‌باره صادقانه صحبت می‌کند و می‌گوید: «آن‌ها (متالیکا) در متحول‌کردن سبک متال نقش داشتند و کیلومترها از همه‌ی ما جلوتر بودند. رفته بودم به استودیویی که آن‌ها در حال ضبط «ارباب عروسک‌ها» بودند. اطرافیان به من گوشزد کردند که در حضور آن‌ها حرفی از تِراش نزنم. در همان سال که این آلبوم بیرون آمد، آلبوم «حاکم‌بودنِ خون» از اِسلیر نیز منتشر شد. لارس یولتریچ با رضایت خاطر گفت: "بگذارید پیوند اِسلیر با تِراش محکم بماند؛ آنان خواهان آن سبک بودند، حالا به آن رسیده‌اند. کار ما رقابت با دیگران نیست و علاقه‌ای به اینکه ما را یک گروه تِراش بدانند نداریم."» آلبوم سیاه که مجموعه‌‏ای از ترانه‌‏های رومانتیک، تند و ملودیک بود، اظهار نظر یولتریچ را به‌اثبات رسانید و تک‌آهنگ‌‏های گروه را به بالای جدول‏‌ها راهی کرد. تلاش آنان برای تصاحب قلب و روح طبقه‌ی موسیقی‌دوست نشان داد که طرفداران متالیکا طالب شنیدن آثار دلنشین هستند؛ از این‌رو برای آن‏‌ها تفاوتی ندارد که آهنگ‏‌ها تِراش باشند یا ملودی‏‌های کلاسیکِ احساسی.

محسن گلتاش

شماره ۱۵۵

بُن جوویشماره ۱۵۵ هنر موسیقیماتلی کرومتالیکامحسن گلتاشموسیقی راک

مرد غریب

يادنامه‌اى برای فريدون فروغى؛ خواننده‌ی پرآوازه‌ی موسیقی پاپ ایران

«فريدون فروغى نراقى» زاده‌ى نهم بهمن‌ماه ۱۳۲۹ خورشیدی است. از او به‌عنوان خواننده‌اى شاخص و پرطرفدار، تنها در حدود ۳۰ ترانه، رسماً منتشر شده‌اند و تقريباً همين تعداد نيز به‌صورت غير‌رسمى اجرا شده و بیشتر آن‌ها در اختيار خانواده و وكيل او هستند. از‌اين‌حيث، اين خواننده‌ى پرآوازه، يكى از كم‌كارترين ستاره‌هاى تاريخ موسيقى پاپ ايران است؛ اما توجه مردم و جامعه‌ى هنرى به او و آثارش به‌شكل شگفت‌انگيزى هر روز بيشتر مى‌شود. آرامگاه فریدون که امسال پس از گذشت ۱۴ سال از تاریخ فوت او، پنجمین سنگ مزار فریدون را در آغوش گرفته؛ جایی است که در زادروزها و سال‌مرگ‌هاى فروغى و حتى در طول سال، پذيراى خيلِ علاقه‌مندان به او و هنر او است.
اواسط پاييز ۹۴ بود كه «آرش قاسمى»، وكيل خانواده‌ى فروغى پيشنهاد داد تا مطلبى و عكسى با موضوع فريدون فروغى در مجله كار كنيم. جايگاه مهم اين هنرمند در موسيقى پاپ ايران، ما را بر آن داشت كه پرونده‌اى درباره‌ی او منتشر كنيم؛ پرونده‌اى كه به‌تدريج تا همین روزهای اخیر در اسفند ٩٤ تبديل به يك يادنامه‌ى حجیم براى او شد. در مسير شكل‌گيرى اين پرونده، خانواده و هنرمندانِ دوست و همراه فروغى با بردبارى و علاقه‌ى بسيار با ما همراهى و همكارى كردند. آرش قاسمى با همت بسيار و در نقش يك خبرنگار حرفه‌اى، در تمامى مصاحبه‌ها و تهيه و تنظيم مطالب و تصاوير همراه ما بود و بى‌شك بدون حضور و همیاری ايشان اين يادنامه با چنين كيفيتى شكل نمى‌گرفت. بخشی از عكس‌هاى اين پرونده نيز توسط هنرمند عزيز «ناصر عسكرزادگان» تهيه شده است كه پا‌به‌پاى ما در مصاحبه‌ها و تنظيم تصاوير، تلاش بى‌شائبه‌اى كرده است و نیز چند مصاحبه‌ى باارزش به‌همت هنرمندِ ترانه‌سراى هميشه همراه‌مان، «ياشار هاشم‌زاده» عزيز انجام شد. اين پرونده، هر چند با موضوع هنرمندى از‌دست‌رفته شكل گرفت، اما بهانه‌اى شد براى گفت‌و‌گو با بسيارى از بزرگان اين عرصه كه همچنان در ميان ما حاضرند؛ هنرمندانى كه برخلاف رسم زمانه‌ى ما بايد قدر ببينند و بر صدر نشينند. اميدْ آنكه يادنامه‌اى در اندازه‌ى رضايت خاطر علاقه‌مندان به هنر، پديد آورده باشيم. حميد ناصحى، اسفند ۱۳٩٤
بیشتر

حمید ناصحی

شماره ۱۵۵

آرش قاسمىپروندهحميد ناصحىخوانندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیناصر عسكرزادگانياشار هاشم‌زادهیادنامه

عمریه غم تو دلم زندونیه...

گفت‌و‌گو با آرش سزاوار

«آرش سزاوار»، زاده‌ى ١٣٢٢ در شهر مشهد است. آن‌گونه كه خود مى‌گويد در حرفه‌ى عكاسى، در محافل رسمى و غير‌رسمى و پراهميت به‌عنوان عكاس ثابت و مدعو، فعاليت كرده است و عكس‌هاى مهم بسيارى گرفته است. در موسيقى هم، افتخار شاگردى «عطاالله خرم» را دارد، اما امروز او را بيشتر به‌عنوان ترانه‌سرايى مشهور و خوش‌نام مى‌شناسيم. سراينده‌ى ترانه‌هاى ماندگارى چون: «سكه‌ى ماه»، «قصه‌ى قلب دو‌رنگ»، «كوه»، «نمياد» و ... . دو ترانه‌ى مشهور و محبوب او «غم تنهايى» و «زندون دل»، توسط «فريدون فروغى» اجرا شده است. آرش سزاوار از تاريخ موسيقى پاپ ايران، گفتنى‌هاى بسيار دارد و خاطراتش از فروغى بخش جذاب اين گفتنى‌هاست. گفت‌و‌گوى ما در يكى از روزهاى پاييزى امسال در منزل ايشان انجام شد.
آرش سزاوارآرش قاسمىپروندهترانهترانه‌سراحميد ناصحىشماره ۱۵۵ هنر موسیقیعطاالله خرمفریدون فروغیگفت‌وگویادنامه

دیگه اين قوزکِ پا یارىِ رفتن نداره ...

گفت‌و‌گو با مسعود امينى

«مسعود امينى» نوازنده و ترانه‌سرا، متولد ١٣٢٨ در تهران است. او پيش از انقلاب اسلامى ترانه‌هاى بسيارى با مضامين اجتماعى و اعتراضى سرود و به‌دست خوانندگان محبوب و مشهور آن دوران سپرد. مسعود امينى، از اعضاى يكى از اولين گروه‌هايى است كه «فريدون فروغى» در آن به خوانندگى پرداخت. دوستى و همكارى امينى و فروغى از دوران نوجوانى به آفرينش تعدادى از مشهورترين ترانه‌هاى آن دو انجاميده است.
پروندهترانهترانه‌سراشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیگفت‌وگومسعود امينىیادنامه

آن شب سرد مه‌آلود

گفت‌وگو با همايون خواجه‌نورى

«فريدون فروغى» در جايى گفته است كه نواختن گيتار را از «همايون خواجه‌نورى» آموخته است. نوازنده‌اى كه با نظرى به زندگينامه‌ى فريدون، قديمى‌ترين دوست و همراه فريدون از ابتداى فعاليت موسيقى او است. خواجه‌نورى در سال ١٣٢٥ متولد شده و حدوداً چهار سال از فريدون بزرگ‌تر است. فعاليت جدى موسيقى را با تشكيل گروه‌هايى در كنار فريدون فروغى آغاز كرده و پس از آن سال‌ها به‌عنوان يكى از مطرح‌ترين نوازندگان گيتار، با بسيارى از هنرمندان شاخص آن دوره همكارى كرده است. پس از انقلاب، موسيقى را كنار گذاشته و سال‌ها در گمنامى روزگار گذرانده است. در پسِ اين سال‌ها براى نخستين‌بار پس از انقلاب دی‌ماه امسال با حضور در دفتر هنر موسيقى از روزگار گذشته و دوستى و همكارى‌هايش با فريدون با ما سخن گفت. اين گفت‌وگو و حرف‌هاى بكر و تازه‌ى او را در ادامه از نظر خواهيد گذرانيد.
آرش قاسمىپروندهحميد ناصحىشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیگفت‌وگونوازندگان گیتارهمايون خواجه‌نورىیادنامه

ترانه‌هایی كه از نو بايد شنید

شايد سبک آهنگسازى زنده‌ياد «محمود قراملكى»، كمتر كسى را به اين گمان بيندازد كه او آهنگ‌هايى نيز براى «فريدون فروغى» ساخته باشد؛ اما در بررسى پرونده‌ى «سعيد دبيرى» مشخص شد كه تعداد بسیاری از ترانه‌هاى او با آهنگ‌هاى قراملكى اجرا شده‌اند و در ميان اين اجراها دست‌كم، دو اثر را فروغى خوانده است. از ترانه‌ى «طناب غم» كه بيشتر با صداى «امير رسايى» شنيده شده نسخه‌اى از اجراى فريدون فروغى نيز موجود است و ترانه‌اى كمتر‌شنيده‌شده با نام «تا كى بايد؟» (یا «غم رو غم») نيز با اجراى فريدون و آهنگى از قراملكى و ترانه‌اى از سعيد دبيرى در اختيار ماست. از اين‌رو و با توجه به اينكه اين آهنگساز فقيد دست‌كم دو اثر اجرا‌شده توسط فريدون فروغى دارد و به‌دليل نقش مهم او در تاريخ موسيقى پاپ ایران، از فرزندش «محمد قراملكى» كه به‌جديت به پژوهش و جمع‌آورى آثار پدر هنرمندش مشغول است و اين دو ترانه نيز نخستین‌بار توسط او رونمايى شده، خواستيم در قالب يك يادداشت، چكيده‌اى از زندگى و فعاليت‌هاى هنرى محمود قر‌املكى را براى اين پرونده، در اختيار ما بگذارد.

محمد قراملکی

شماره ۱۵۵

پروندهسعید دبیریشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیمحمد قراملكىمحمود قراملكىیادنامه

ما در کنار هم آغاز كردیم

گفت‌وگو با تورج شعبانخانى

«تورج شعبانخانى» سال‌هاست كه به‌عنوان آهنگساز در موسيقى پاپ ايران فعاليت مى‌كند. زاده‌ى سال ١٣٢٩ در تهران است و در دوران طلايى موسيقى و هنر ايران، خالق بسيارى از ترانه‌هاى ماندگار و خاطره‌انگيز بوده است که از آن جمله‌اند «همسفر»، «نازى ناز كن»، «پروانه‌ى من»، «هنوزم» و مانند این‌‌ها. با او كه نخستین آثار رسمى‌اش را با صداى «فريدون فروغى» منتشر كرده است، در دفتر هنر موسيقى گفت‌وگو كرديم.
آرش قاسمىپروندهتورج شعبانخانىحميد ناصحىشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیگفت‌وگویادنامه

باز یکى با غصه‌هاش، داره آواز می‌خونه ...

گفت‌و‌گو با سعيد دبيرى

در شماره‌ى ۱۵۰ هنر موسيقى، در پرونده‌اى براى «سعيد دبيرى»، از او و ترانه‌هايش گفتيم و گفت‌وگوى مفصلى نيز با ايشان انجام شد. پس از آن گفت‌وگو، يكى از مجموعه‌داران موسيقى اعلام كرد كه ترانه‌ى «مرد غريب» كه نسخه‌اى از آن با اجراى «فريدون فروغى» نيز موجود است، از سروده‌هاى سعيد دبيرى است و اين ترانه‌سرا براى نخستين‌بار در جريان اجراى اين ترانه با صداى فروغى قرار گرفت. در جريان جمع‌آورى مطالب اين شماره از هنر موسيقى نيز «محمد قراملكى» فرزند آهنگساز فقيد «محمود قراملكى»، اسنادى مبنى ‌بر اينكه سراينده‌ى دو ترانه‌ى ديگر از اجراهاى فريدون نيز دبيرى است، در اختيار ما قرار داد. از اين‌رو به‌اتفاق مجموعه‌دار یاد‌شده بار ديگر به منزل سعيد دبيرى رفتيم تا درباره‌ی اين موضوعات با او گفت‌وگو كنيم و طبق معمول، ايشان با محبت بسيار با ما همراهى كردند.

حمید ناصحی

شماره ۱۵۵

پروندهترانهترانه‌سراحميد ناصحىسعيد دبيرىشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیگفت‌وگویادنامه

صداهای خاص ما پیش از انقلاب، فرهاد و فریدون بودند

گفت‌و‌گو با فريدون خشنود

«فریدون خوشنود» پيش از انقلاب و در حوزه‌ى موسيقى پاپ، آهنگساز مشهور و پر‌كارى بوده است. ترانه‌هاى محبوب بسيارى با ملودى و تنظيم‌هاى او در تاريخ موسيقى پاپ ايران ماندگار شده‌اند و بخش درخور توجهى از خوانندگان مطرح آن دوران با وى همكارى كرده‌اند. پس از انقلاب اما تنها با «عليرضا افتخارى» و «محمد حشمتى» كار كرده است. «مرد غريب» ترانه‌اى است كه خشنود، آهنگسازى آن را براى قرار‌گرفتن در فيلم «تنها مرد محله» انجام داد و «فريدون فروغى» آن را خواند؛ اما در نهايت با صداى خواننده‌ى ديگرى در فيلم یاد‌شده قرار گرفت. عجيب اينكه «سعيد دبيرى» ترانه‌سراى مرد غريب، تا سال گذشته و هنگام انتشار مجموعه ترانه‌هايش، از اين اجراى فروغى از ترانه‌اش بى‌خبر بود. اوايل زمستان امسال با فريدون خشنود در دفتر كارش به گفت‌و‌گو نشستيم.
آرش قاسمىپروندهحميد ناصحىسعيد دبيرىشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفرهاد مهرادفريدون خشنودفریدون فروغیگفت‌وگویادنامه

تفکر، تعهد و تشخص، رمز ماندگاری فریدون فروغی

به‌جرئت «فریدون فروغی» را می‌توان از معدود خوانندگان متعهد و معترض موسیقی پاپ دانست که به آنچه می‌خواند، باور داشت. چنان‌که وقتی فریدون برای اجرای ترانه‌ی «نماز» که با فشار ساواک به «نیاز» تغییر نام یافت و منتشر شد، مقابل دوربین تلویزیون قرار گرفت با آنکه آنچه پخش می‌شد: «من نیازم تو رُ هر روز دیدنه بود» اما لب‌خوانی فریدون، کار سختی نیست و بسیار هم واضح است که می‌خواند: «من نمازم تو رُ هر روز دیدنه...»
پروندهترانهترانه نمازشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغییادنامهیاشار هاشم‌زاده

صدای خاص، صدابردار خاص

گفت‌و‌گو با ويگن داوودى

«ويگن داوودى» متولد ١٣٢٩، از نسل آفرينندگان بزرگ ترانه‌ى نوين است. او از صدابرداران مطرح تاريخ نوين موسيقى ايران و به‌همراه مرحوم «آندرانيك»، يكى از عوامل تأسيس و تجهيز خاطره‌انگيزترين استوديوى ضبط صداى ايران، استوديو «پاپ» بوده است. با ويگن داوودى در دفتر كارش كه در نزديكى استوديو پاپ قرار دارد و مملو از وسايل و يادگارهاى خاطره‌انگيز تاريخ موسيقى پاپ ايران است، به گفت‌و‌گو نشستيم. هر چند بهانه‌ى اين گپ و گفت «فريدون فروغى» بود، اما سخنانى كه داوودى در باب برخى اتفاقات و بعضى مسائل فنى مطرح كرد و خاطراتش از زنده‌ياد «واروژان»، به‌اندازه‌ای جذابيت داشت تا در همين مجال منتشر شود و همين نيز اتفاق افتاد.‌ پيش از آغاز گفت‌وگو، قسمت‌هايى از آثار فريدون فروغى را پخش كرديم و ويگن داوودى به‌خواست ما و با بردبارى بسيار، آثارى را كه صدابردارى آن‌ها را انجام داده، شناسايى و استوديوى ضبط آن‌ها را نيز براى ما مشخص كرد. بر اين اساس مشخص شد ترانه‌هاى «قوزك پا»، «نماز»، «خاک»، «ماهى خسته‌ى من» و ... كه از مطرح‌ترين آثار فريدون فروغى‌اند، هنر صدابردارى ويگن داوودى را نيز به‌همراه دارند.
آرش قاسمىاستوديو پاپپروندهحميد ناصحىشماره ۱۵۵ هنر موسیقیصدابردارفریدون فروغیگفت‌وگوويگن داوودىیادنامه

دیگه فریادرسی نیست ...

گفت‌وگو با اسفندیار منفردزاده

«فريدون فروغى» دو ترانه با آهنگسازى «اسفنديار منفردزاده» خوانده است. ترانه‌ى «نماز» كه با نام «نياز» نيز منتشر شده است و ديگرى «فريادرس» كه در فيلم «تنگنا» ساخته‌ى «امير نادرى» قرار گرفت. به همين منظور و براى گفت‌وگو با اين آهنگساز كه پيش از انقلاب بسيار پركار بوده است، به سراغ ايشان رفتيم. فرايند انجام اين مصاحبه و انجام آن در آخرين لحظات بسته‌شدنِ اين پرونده به‌شكلى بود كه امكان طرح پرسش‌های تكميلى براى رفع برخى ابهامات و بيان توضيحات بيشتر به‌وجود نيامد. آنچه پيشِ رو داريد حاصل گفت‌وگوى ما درباره‌ی دو ترانه‌ى گفته‌شده است.
اسفنديار منفردزادهپروندهترانهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیگفت‌وگویادنامهیاشار هاشم‌زاده

آن لاله‌ی سرخ

هنرمندانِ مردمى هیچ‌گاه از یاد و خاطره‌ى افراد قدرشناس نمی‌روند؛ عزیزانی که با عملکرد نيك خود، در دل و جان مردمانشان جای می‌گیرند. یکی از این مردان ماندگار و مردمی، «فریدون فروغی» است که نامش در صفحه‌ى تاریخ این سرزمین برای همیشه حک شد. از‌آنجایی‌که در ترانه‌های فروغی علاوه بر شور، شعور هم وجود داشت، رژیم فاسد شاه از آوازهای بی‌پروای او وحشت داشت. اگرچه او یک خواننده‌ى پاپ بود، اما با آوازهایش، برای انقلابیان پیام‌آور حق بر باطل بود. او که هنرمندی متعهد و دلسوز بود، رنج و محرومیت مردم ستمدیده‌ي خود را می‌شناخت و آن را فریاد می‌کرد. در فضایی که آزادی اندیشه و تفکری پویا، قدغن بود و خاندان پهلوی با دگراندیشان و فرهیختگان جامعه که مجیزگوی آن‌ها و دستگاه فاسدشان نبودند سرِ ستیز داشتند، فریدون فروغی و بسیاری دیگر، با افکار آزادی‌خواهانه و مثبت خود، بارها علیه این رژیم ندای جنگ عملی سر دادند. ...

علی فومنی

شماره ۱۵۵

پروندهترانهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیعلی فومنیفریدون فروغییادنامه

فریدون، نیمه‌ی دیگر من بود

گفت‌و‌گو با فرهنگ قاسمى

در ميان ترانه‌سرايانى كه با «فريدون فروغى» همكارى كرده‌اند، بيشترين تعداد ترانه‌هاى اجرا‌شده‌ توسط او، سروده‌هاى «فرهنگ قاسمى» هستند؛ ترانه‌سرايى كه هر چند سال‌ها پس از آغاز شهرت فروغى با او شروع به همكارى كرد، اما برخى از مهم‌ترين ترانه‌هاى فريدون فروغى را سروده است. فرهنگ قاسمى در سال ١٣١٧ در نهاوند متولد شده و پس از اتمام دانشكده افسرى و استخدام در نيروى هوايى ارتش از اوايل دهه‌ى چهل شمسى در راديو فعاليت كرده است در اوايل دهه‌ى پنجاه شمسى ترانه‌هاى مشهورى را براى خوانندگانی نامدار سروده است. از آن جمله‌اند: «غربت»، «من و شمع»، «همزاد» و برخى ترانه‌هاى محبوب ديگر. اواخر آبان‌ماه، با او در خانه‌اى گفت‌و‌گو كرديم كه برخى از ترانه‌هاى فروغى نيز زير سقف آن آفريده شده‌اند.
آرش قاسمىپروندهترانه‌سراحميد ناصحىشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفرهنگ قاسمىفریدون فروغیگفت‌وگویادنامه

این ترانه را من سروده‌ام!

گفت‌و‌گو با فريدون عليخانى

«فريدون عليخانى»، متولد ۱۳۳۴ تهران، همان‌گونه كه خود مى‌گويد ترانه‌سراى بى‌حاشيه‌اى است. هر چند از او ترانه‌هاى بسیاری با صداى خوانندگان مختلف شنيده‌ايم؛ اما نامش همانند ديگر همكاران هم‌تراز در وادى ترانه كمتر به گوش مخاطبان رسيده است. در حال جمع‌آورى مجموعه ترانه‌هاى عليخانى بوديم که چشممان به ترانه‌اى افتاد كه هميشه با صداى «فريدون فروغى»، اما با نامى جز آن چه فريدون عليخانى بر آن گذاشته است، مى‌شنيده‌ايم! ترانه اى كه همواره از ديگران به‌عنوان ترانه‌سراى آن ياد شده و مى‌شود. در اين گفت‌و‌گوى كوتاه، براى نخستین‌بار ايشان از داستان ترانه ى «اگه تو پيشم نياى» يا آن‌گونه كه مشهور است، از «حباب اشك» مى‌گويد ...
پروندهترانهترانه‌سراشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفريدون عليخانىفریدون فروغیگفت‌وگویادنامهیاشار هاشم‌زاده

فریدون به ترانه‌هایش اعتقاد داشت

گفت‌و‌گو با رضا جهان‌شمس

«رضا جهان‌شمس»، نوازنده و آهنگساز فقيد ايرانى، زاده‌ى ١٣٢٥، يكى از نوازندگان و دوستان فريدون فروغى است كه ترانه‌ى «روسپى» با آهنگى از او توسط «فریدون فروغى» اجرا شده است. جهان‌شمس در دى‌ماه ١٣٨٧، روى در نقاب خاك كشيد. این مصاحبه، آخرین گفت‌و‌گوی او درباره‌ی فریدون فروغی است که قرار بود در ویژه‌نامه‌ای که مجله‌ی «موسیقی قرن ۲۱» برای فریدون فروغی منتشر کرد چاپ شود، اما به‌دلیل دیر‌رسیدن مطلب، امکان چاپ آن میسر نشد و شاید تقدیر چنین بود که اینک در شماره‌ی ویژه‌ای که ماهنامه‌ى وزین هنر موسیقی برای آن زنده‌یاد اختصاص می‌دهد، منتشر شود. توضیح اینکه مصاحبه‌ی حاضر بخش‌هایی از گفت‌و‌گوی یاد‌شده با رضا جهان‌شمس است.

آرمين حسن‌زاده

شماره ۱۵۵

آرمين حسن‌زادهپروندهترانهرضا جهان‌شمسشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیگفت‌وگویادنامه

فریدون فروغى نخستین خواننده‌ی «یار دبستانی من» است

گفت‌و‌گو با منصور تهرانى

«منصور تهرانى»، زاده‌ى ١٣٢٩ در بندر تركمن، كارگردان تئاتر و سينما و ترانه‌سرايى است كه سروده‌هاى خاطره‌انگيز بسيارى دارد. او به‌غير از سرودن ترانه‌هاى بسيار براى خوانندگان مشهور، آهنگساز و ترانه‌سرای حدود هفده فيلم بوده و در برخى از آن‌ها به‌عنوان نويسنده، كارگردان و بازيگر نیز حضور داشته است. لازم به یادآوری است که عمده‌ى اين فيلم‌ها هم پس از انقلاب اسلامى توليد شده‌اند. مشهورترين ترانه‌ى او «يارِ دبستانىِ من» است كه براى نخستین فيلم بلندش «از فرياد تا ترور» و در سال ١٣٥٨ ساخته شد.
پروندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیگفت‌وگومنصور تهرانىياشار هاشم‌زادهیادنامهیار دبستانی من

قریه‌ی من

  قریه، رؤیای شیرینِ «فریدون فروغی» است. سرزمین خاطرات خیال‌انگیز کودکی و بهشت روزگار خوب گذشته... قریه برای فریدون یادمان ایام صمیمیت و همدلی است. یادآور روزهایی که در دنیای معصومانه‌ي او همه‌چیز زیبا بود و همه در کنار هم شاد و خرم می‌زیستند... قریه یادآور دنیایی است که فریدون خردسال همیشه با شوقی کودکانه در تب و تاب لحظه‌ای بود که پدر به‌بهانه‌ی تعطیلات، او و خانواده را از تهران به زادگاه پدری‌اش نراق ببرد و او در آن بهشت کوچک، شادی تجربیات کودکانه‌اش را با بچه‌های هم‌سن و سال فامیل قسمت کند.

مریم بهرامی راد

شماره ۱۵۵

پروندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغیمریم بهرامی رادیادنامه

احساس عمیق او نقطه‌ی قوتش بود

گفت‌و‌گو با بهروز صفاريان

«بهروز صفاريان» متولد ١٣٥٦، دانش‌آموخته‌ى موسيقى و يكى از متبحرترين تنظيم‌كنندگان در موسيقى پاپ ايران پس از انقلاب است. او از آغاز دوباره‌ى فعاليت موسيقي پاپ از نيمه‌ى دوم دهه‌ى هفتاد خورشیدی به‌عنوان تنظيم‌كننده يا آهنگساز در توليد بسيارى از آثار برجسته‌ى موسيقى پاپ داخلى، نقشى كليدى ايفا كرده است. اما يكى از نقاط روشن و مؤثر در روند كارى و كارنامه‌ى او، همكارى با «فريدون فروغى» است. بهروز صفاريان پيش از شهرت، توسط فريدون فروغى به‌عنوان سرپرست اركستر و تنظيم‌كننده‌ى آخرين آثار او كه به‌طور عمده در كيش اجرا مى‌شدند، انتخاب شد و تا پيش از درگذشت فروغى چندين آهنگ براى او تنظيم و اجرا كرد. ترانه‌هاى «چرا نه؟» سروده‌ى «فرهنگ قاسمى»، «در يادم بودى» با شعرى از دكتر «پرويز امامى»، «ياعلى»، «بنماى رخ» و «من مست و تو ديوانه» براى اجراهاى زنده و علاوه بر آن‌ها ترانه‌هاى «غم خورك» با كلامى از فرهنگ قاسمى، «آتش عشق» با شعرى از «حميد مصدق» و «شهر پول» سروده‌ى خودِ فريدون فروغى، براى قرار‌گرفتن در آلبوم فروغی، توسط صفاريان تنظيم شدند. از بهروز صفاريان اخيراً تنظيم ترانه‌هاى سريال «شهرزاد» را شنيده‌ايم و هم اكنون در حال كار روى آخرين آلبوم «محسن چاووشى» است. صفاريان در بيشتر جشنواره‌ها، پاى ثابت دريافت جوايز بهترين تنظيم و بهترين آلبوم بوده و هست. او در جشنواره‌ى موسيقى فجر در سال 94 نيز در غياب جايزه‌ى بهترين تنظيم (!) جايزه‌ى نخست در بخش بهترين آلبومِ سال را دريافت كرد. اینک گفت‌وگوی ما با او را درباره‌ی فروغی بخوانید.
آرش قاسمیبهروز صفاريانپروندهتنظیم‌کنندهحميد ناصحىشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفريدون فروغىفریدون فروغیگفت‌وگویادنامه

سقف خونه‌م، طلای ناب

  غروب شنبه چهاردهم مهر ۱۳۸۰، دوستی به من خبر داد که در مقابل منزل فریدون فروغی شمع روشن کرده‌اند و شلوغ است. شاید برای مادر فریدون اتفاق بدی افتاده باشد. با منزل فريدون تماس گرفتم. مادر فریدون گوشی را برداشت و با شنیدن صدای ايشان کمی آرام شدم. اما صداى گريه‌ى مادر فريدون خبر از حادثه‌اي ناگوار مى‌داد. تقاضا کردم تا با فريدون صحبت کنم، اما مادر فريدون، شیون‌کنان پاسخ داد: «فریدون رفت، فریدون عزیزم از بین ما رفت... » ...

آرش قاسمی

شماره ۱۵۵

آرش قاسمیپروندهشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفریدون فروغییادنامه

می‌خواست تو دریا بمونه!

هرچند انجام چندين مصاحبه و جمع‌آورى مطالب و تنظيم آن‌ها در اين پرونده، وقت چندانى براى پرداختن به يادداشتى درخور براى «فريدون فروغى» باقى نگذاشت، اما در دقايق پايانى به‌حسب وظيفه و البته با علاقه‌ى بسيار تصميم به نگاشتن اين مطلب گرفتم. طبيعى است كه در چنين شرايطى انتظار كم‌نقص‌بودن اين نوشته نيز نمى‌رود. در اين مجال تلاش كرده‌ام كه فارغ از تعصب و اسطوره‌پندارىِ بزرگان عرصه‌ى پاپ به برخى نكات مهم در زندگى هنرى فريدون فروغى بپردازم.

حمید ناصحی

شماره ۱۵۵

پروندهحمید ناصحیشماره ۱۵۵ هنر موسیقیفرهاد مهرادفریدون فروغییادنامه