شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقی، شهریور و مهر ۱۳۹۷، ویژۀ محمدرضا شجریان منتشر شد. مطالب این شماره که به‌طور کامل به محمدرضا شجریان اختصاص دارد شامل چند بخش می‌باشد:

بخش اول مطالب تحلیلی و یادداشت‌هایی از هنرمندان موسیقی دربارۀ محمدرضا شجریان؛ بخش دوم مطالبی تحلیلی دربارۀ ویژگی‌ها و فعالیت‌های هنری محمدرضا شجریان؛ بخش سوم گزینش چند چامۀ سروده‌شده و دل‌نوشته‌ای برای محمدرضا شجریان؛ و بخش پایانی تصاویری از محمدرضا شجریان به همراه هنرمندان دیگر.

عکس روی جلد: محمدرضا شجریان عکاس: آرش عاشوری‌نیا

طراح گرافیک: استودیو مرکزی، سعید فروتن، امیرمهدی مصلحی

 

✔️ برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله و دریافت آن از طریق پست با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا شمارۀ ۰۹۱۹۸۰۸۶۴۱۰در واتس‌اپ و یا ایمیل هنر موسیقی honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

جلد مجله هنر موسیقی شماره ۱۷۳

فهرست مقالات

سرمقاله: توجه به هنر از دیدگاه هنرشناس

به یاری خداوند و به خواست همکاران نشریه خواستیم دربارۀ استاد محمدرضا شجریان هم‌زمان با زادروز تولد ایشان در مهرماه، به انتشار مجموعۀ ویژه‌ای اهتمام ورزیم و حق سخن را جاری کنیم؛ این توجه به هنر است از دیدگاه هنرشناس. اظهارنظر در موضوع هر انسانی، از هر انسانی پذیرفته است ولی دربارۀ بزرگان نوشتن قلمی تواناتر می‌طلبد زیرا این‌بار سخن از محمدرضا شجریان است که بی‌تردید بیش از نیم قرن ردّ پای صدایش، خالق اثرسازترین آثار بوده است. او از برترین موسیقی‌دانان و موسیقی‌خوانان تاریخ موسیقی ایران است و بر هر اهل نغمه‌ای واجب است تا بر کفایت وجودی‌اش ادا کند آنچه را وظیفه می‌داند تا می‌تواند. به همین منظور از هنرمندان و همکاران گرامی درخواست کردیم برای این ویژه‌نامه نوشتۀ خود را به ما برسانند. از ارجمندانی که اجابت کردند سپاسگزارم.

مهدی ستایشگر

شماره ۱۷۳

سرمقالهشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمهدی ستایشگرویژه‌نامه محمدرضا شجریان

عشق و شباب و رندی مجموعۀ مراد است/ چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد

دربارۀ استاد محمدرضا شجریان به‌خواست مجلۀ ارزشمند هنر موسیقی

آوازۀ طلوع چهره‌ای شکوهمند از تبار آوازخوانان و نغمه‌سرایان اسطوره‌ای موسیقی ایران، به‌گوش می‌رسید. این طلوع هم‌زمان شد با تشکیل و تأسیس دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دایر شدن رشتۀ موسیقی در این دانشکده و تأسیس مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی و حضور داریوش صفوت و نورعلی برومند بر جلوخان ایوان موسیقی ایران که خبر از اتفاق و تحولی عظیم در موسیقی کلاسیک ایران می‌داد. موسیقی اصیل و اندیشه‌گرا، به چند برنامۀ رادیویی خلاصه شده بود که در این برنامه‌ها نیز چند استاد آگاه به قدر و شوکت این فنّ شریف، از خبرگان موسیقی جدی ایران به حیات خود ادامه می‌دادند و بر مهارت‌ها و هویت و اصالت و نازک‌آرایی‌های آثارشان پای می‌فشردند؛ اما وجه غالب بر نوع تلقی مردم و اجتماع از موسیقی سیر نزولی داشت. موسیقی در اثر روی آوردن به تفنن و تولید و سرگرمی و تکرار، فرسوده شده بود و از درون نیازمند حرکت و تغییر بود. ملودی‌های سست و سرهم‌بندی‌شده، آلوده به عشوه‌های جلف و سبک، تزیین و رنگ و لعاب هرز و هجو بود و شکل و فرم و محتوای ترانه‌ها و کلام بر مدارِ آه و ناله‌های احساسی معمولی و مستعمل و روایت سطحی اتفاق‌های کوچه و خیابان و رابطه‌ها در نشست و برخاست‌ها و عشق و عاشقی‌های معمولی و روزمرۀ به‌اصطلاح مردمی، می‌چرخید.

مهدی آذرسینا

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانمهدی آذرسیناویژه‌نامه محمدرضا شجریان

محمدرضا شجریان؛ خسرو آواز ایران

بی‌گمان «خسرو آواز ایران» عنوانِ بسیار برازنده‌ای است که به‌درستی بر استادِ آواز و موسیقی ملّی خود نهاده‌ایم. نخستین‌بار محمدرضا شجریان، این هنرمند بزرگ و نام‌آور کشورمان را در جوانی و در استودیوی رادیو ایران ملاقات کردم؛ جوانی خوش‌رو و متواضع. در آن هنگام که شروع کار ایشان در رادیو و برنامۀ گل‌ها بود، و من بسیاری اوقات آوازش را ازطریق همین برنامه‌ها می‌شنیدم، گاهی صدایش را با هنرمندانی که در آن زمان آواز می‌خواندند اشتباه می‌کردم. یک روز که این نکته را با او در میان گذاشتم با تواضع و لبخندی دوستانه گفت: «درسته، می‌دونم، چون هنوز آوازم سبک و شخصیت خودش را پیدا نکرده است!» و این نکتۀ بسیار عمیق و مهمی بود که یک هنرمند، خودش چنین قضاوتی در مورد کارش داشته باشد.

سیما بینا

شماره ۱۷۳

سیما بیناشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

محمدرضا شجریان اعتبار و ارزش موسیقی ماست

در وصف استاد محمدرضا شجریان عزیز چه بگویم؟ حرفی که بر ذهنم جاری ا‌ست این است که بگویم استاد شجریان اعتبار و ارزش موسیقی ماست؛ زیرا اگر بگویم خوانندۀ خوبی است لازم به گفتن نیست و اگر از اعتبار جهانی ایشان هم بگویم که بر همه آشکار است و شخصیت ایشان هم بر همگان روشن.

علی جهاندار

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیعلی جهاندارمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

هنر و هنرمند

فرهنگ و هنر هر جامعه مدیون اندیشمندان، فرهیختگان، ادبا، فلاسفه، نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندان آن سرزمین است به‌خصوص آن‌هایی که علاوه‌بر تخصص، خود را متعهد به حفظ، اشاعه و اعتلای فرهنگ و هنر و ارتقای کمی و کیفی آن می‌دانند. خلاقیت و نوآوری در شاخه‌های گوناگون هنری که بر بستر فرهنگ و سنن بومی و ملّی شکل می‌گیرند یکی از شاخصه‌های مهم فرهنگ‌سازی مولد و رونده است که به‌تدریج بالندگی و شکوفایی پیدا کرده و به‌سوی تکامل پیش می‌رود.
شماره ۱۷۳ هنر موسیقیکامبیز روشن‌روانمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

شجریان همیشه طلبۀ موسیقی بوده است

از لحظه‌ای که متن نامۀ مجلۀ وزین هنر موسیقی را (که به همت هنرمند ارجمند مهدی ستایشگر و عوامل پرتلاش آن‌ها ازجمله سرکار خانم زرین‌نقش منتشر می‌شود) در مورد درج مطلبی ازطرف بندۀ حقیر به‌مناسبت سالروز تولد استاد معظم و عزیزم، جناب محمدرضا شجریان دریافت کردم، اشک شوق در چشمانم حلقه زد و خاطرات نزدیک به 50 سال عمرم را که سرشار از یاد و فکر استاد عزیزم است، در ذهنم مرور کردم و با خود گفتم که از کجا شروع کنم و از کدام خاطره‌های خوشی که سرشار از شور و شوق است یاد کنم که تکراری نبوده و برای خوانندۀ مطلب خسته‌کننده نباشد.

مظفر شفیعی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانمظفر شفیعیویژه‌نامه محمدرضا شجریان

نغمه‌های آسمانی شجریان

از طرف مجلۀ هنر موسیقی از من خواسته شد در مورد استاد محمدرضا شجریان مطلبی بنویسم. ...
شماره ۱۷۳ هنر موسیقیعلی‌اکبر شکارچیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

عندلیبان را چه پیش آمد/ هزاران را چه شد...

بار دیگر مهرماه در راه است که روز نخستین آن سالروز تولد مردی است از دیار مهربانی. پیش‌تر گفته بودم از او سخن گفتن برایم سهل است و سخت، که سهل بودن آن طعم شیرین بیش از سه دهه همکاری و همدلی است و حاصل آن در آثاری به‌یادگار مانده است و از او گفتن دشوار، که هرچه در قامت بلند هنرش بگویم کوتاه است.

سعید فرجپوری

شماره ۱۷۳

سعید فرجپوریشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

شجریان برای من یکی از بهترین‌هاست

دوست فاضل و هنرمندم جناب آقای مهدی ستایشگر، سردبیر محترم مجلۀ هنر موسیقی، خواسته‌اند دربارۀ استاد محمدرضا شجریان به مناسبت زادروز آن یگانۀ آواز ایران مطلبی بنویسم. به پاس دوستی و همکاری دیرینه‌ام این کار را وظیفۀ خود دانستم.
شماره ۱۷۳ هنر موسیقیفرهاد فخرالدینیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

حُسن خلق مثال‌زدنی محمدرضا شجریان

سخن گفتن در باب خوانندگی استاد محمدرضا شجریان و توانایی‌های منحصربه‌فرد و استثنایی ایشان در تکنیک‌های آوازخوانی، در حسن سلیقۀ ملودی‌سازی و ایجاد تنوع در فضای گوشه‌های ردیف، در احاطه به شعر و کلام پارسی، و در ابداع شیوۀ آوازخوانی خاصی که عصارۀ شیوه‌های برترین خوانندگان قدیم‌تر و پیشکسوتان هنر آوازخوانی ایرانی‌اش می‌توان ارزیابی کرد، مجالی بسیار بیشتر از این مختصر می‌طلبد. در اینجا نمی‌خواهم به وجه هنری ایشان بپردازم؛ چرا که بسیار گفته‌اند و خوانده‌ایم. بنابراین از منظری دیگر به ویژگی‌های شخصیت ایشان مختصر اشاره‌ای می‌کنم.

محسن کرامتی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحسن کرامتیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

کوته‌سخنی به شادباش زادروز بزرگ‌مردی

سال ۱۳۵۴ در تهران، نوپایی بیش نبودم که برای نخستین‌بار به کنسرت موسیقی رفتم؛ آن‌هم با شکوه و جلالی که حضور در تالار رودکیِ آن زمان می‌طلبید. به‌تازگی برای تحصیل موسیقی در تهران به‌سر می‌بردم و هیچ سودایی به‌جز این معبود در سر نداشتم.

حمید متبسم

شماره ۱۷۳

حمید متبسمشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

آثار شجریان در تاریخ موسیقی آوازی ایران ثبت و ضبط است

سخن از بزرگ‌مردِ آوازِ ایران گفتن آسان نیست. او که در پنج دهۀ اخیر موسیقی آوازی ایران‌زمین به‌ویژه ۳۰ سال گذشته بر قلۀ آواز بوده و همواره در تلاش برای حفظ فرهنگ و هنر ایرانی؛ گاهی با آثار خود، گاهی با تربیت شاگردان و هنرجویان و راهنمایی‌های لازم به آن‌ها، گاهی با افتخارآفرینی در عرصه‌های جهانی و ثبت تاریخی صدا و آثارش و... . اغلب هم در بین مردم و علاقه‌مندان به موسیقی و آواز با رویی گشاده و احترامی قابل‌ستایش، خود را چنان در دل انسان‌ها و تاریخ ثبت کرده است که دیگر از صفحۀ هنر ناب موسیقی ایرانی جدا نخواهد شد.
جمال‌الدین منبریشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

راوی شاعرانگی‌های سازندۀ بزرگان ادب

به کوی عشق منه بی‌دلیل راه قدم که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد آری؛ ورود به ساحت و دوایر منزه هنر و کسبِ درس و اخلاق و رسیدن به معرفت آن، دلیلِ راهِ قَدَر می‌خواهد. دلیلی که ریشه‌های دانایی آن گره بر بخشندگی بی‌محاسبۀ دنیا خورده باشد و نیز به‌یقین عزم مسلم طالب در فراگیری این ثروت ماندگار. بله عمر آدمیان به آزمون‌ها و خطاهای بسیار طی شد و بی‌شمار زیان‌هایِ وقت‌گیر و وافر صدمات گونه‌گون عاید آمد که تا به‌قطع، معلوم جویندگان حقیقی علوم ناب گشت که بی‌استاد و بلدِ کار و راهدان و راهبر آن قرار در مسیر دانایی به‌هیچ‌روی میسر نخواهد گشت و هرآنچه حاصل آید پای ساییدن است و کفش دریدن در بیابان‌های لم‌یزرع از دانش و ادب و این خطا و مجازی ا‌ست که همواره با استادنادیدگانِ خطِ درست، همراه همیشگی است و چون به تکرار آن در ره‌اند گمان درستیِ علم از آنچه خود آموخته‌اند در اذهانشان در اغراق متصور است و چون عمر در فرعیات غلط در امور هدر گشت، فرصت ورود به شاهراه درستی‌ها ممکن نیست و باز اقتدا می‌کنیم به حقیقت سخنِ شاعر سرزمینِ شعر، لسان‌الغیب، حافظ شیراز که گفت: به کوی عشق منه بی‌دلیل راه قدم که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد

معصومه مهرعلی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانمعصومه مهرعلیویژه‌نامه محمدرضا شجریان

رستاخیزِ شعر در آوای سیاوش

شعر جان‌مایۀ هنر ایرانی است. بررسی افکار و اندیشۀ مکتوب صاحب‌نظران، فلاسفه و عرفای ایرانی نشان می‌دهد که عموماً یا این افکار و اندیشه‌ها در قالب شعر بیان شده‌اند یا الهام‌بخش شاعران بوده‌اند. بزرگانی چون مولوی، خیام، شیخ محمود شبستری و دیگران که از سردمداران عرفان و فلسفۀ ایرانی هستند به‌واسطۀ بیان شاعرانه نفوذ کلام و اندیشه‌شان بسیار بالاست. شعرپذیری و تا حدودی شعرشناسی و شعرخوانی و شعردانی بخشی از فرهنگ کهن ایرانی است و ایرانیان به‌واسطۀ پیشینۀ فرهنگی‌شان ذائقه‌ای شعرشناس و شعرخوان دارند و شعر را می‌توان مادر هنر ایرانی دانست. بی‌تردید دیگر گونه‌های هنری ایران یا متأثر از شعر بوده یا آمیخته با آن است؛ ازجمله خوش‌نویسی، نگارگری، تئاتر و تعزیه دوشادوش شعر پارسی پیش رفته‌اند به‌ویژه موسیقی ایرانی بسیار شعرمحور بوده و گذشتۀ آن بدون شعر قابل‌ذکر نیست.

سیدعباس سجادی

شماره ۱۷۳

ادبیات و موسیقیسیدعباس سجادیشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

پژوهش و پرسش

محمدرضا شجریان و آثارش

اگر در ایرانِ این روزگار، کسی به دنبال معروف‌ترین و محبوب‌ترین چهرۀ موسیقی باشد، گمان نمی‌کنم به پاسخی جز محمدرضا شجریان برسد و طُرفه آنکه این محبوب‌ترین و معروف‌ترین چهره‌ از موسیقیِ پاپ نیامده، که استادِ موسیقی اصیل ایرانی است. سیاوش بیدکانی، سیاوش شجریان، محمدرضا شجریان، استاد، و با هر نام و لقب دیگری که او را می‌شناختیم، یا امروز بشناسیم، از دید اغلب ایرانی‌هایی که پنج دهۀ اخیر را به‌چشم دیده باشند، یک پدیده است؛ پدیده‌ای منحصربه‌فرد با وجوهِ مختلف و متنوعِ موسیقایی، فرهنگی‌هنری، اجتماعی و سیاسی. پدیده‌ای با محبوبیت و مقبولیتی فراگیر و بی‌سابقه برای یک موسیقی‌دان، که به‌احتمال‌زیاد بخش زیادی از آن به‌سببِ ویژگی‌های شخصی و منش او در ارتباط با مردم، و نه‌فقط بر اساس کیفیت کار موسیقی‌اش شکل گرفته و گسترش یافته است. البته این دو نیز کاملاً از هم تفکیک‌پذیر نیستند؛ چون قاعدتاً اثر هنریِ اصیل، حاصلِ شخصیت هنرمند، یا شاید حتی چکیدۀ خالص آن است.

نگار بوبان

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریاننگار بوبانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

گزینش شعر در آوازهای شجریان

رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست/ مرغ شب‌خوان کجایی و نوای تو کجاست/ زیر سرپنجۀ گرگیم و جگرها خون است/ ای شبانِ دلِ ما! نالۀ نای تو کجاست؟ سخن نخست: محمدرضا شجریان، نه‌تنها یک خواننده و خنیاگر، که نمایندۀ موسیقی ایرانی در جهان و یکی از نمادهای فرهنگ موسیقایی ایران در روزگار ما شمرده می‌شود. بیش از توانایی‌های شگرف و ستودنی هنری شجریان، هوشمندی و زیرکساری او در روش و منش، پرهیزها و پیوندهایش، و شناختِ مردم و باورها و پسندهایشان، و همراهی نشان دادن با جنبش‌های مردمی، در رساندن این هنرمند برجسته به چنین جایگاهی نقش داشته است. در جستاری درازدامن می‌توان نشان داد که او چگونه در درازنای نیم‌سده کار هنری مانند یک سیاست‌مدار تیزبین ورزیده رفتار کرده است: «همیشه در ذهنم هست که قایقم را درست برانم تا واژگون نشود» (شجریان، ۱۳۷۹: ۱۱۲). هرچند جایگاه شجریان در موسیقی ایرانی امروز جایگاهی یگانه است، او به مرزهایی فراتر از میهن خود می‌اندیشیده و در جایی گفته است: «اگر شرایط مساعد بود موسیقی من جهانی شده بود» (همان: ۹۸).
جستارِ پیش‌رو به انگیزۀ شناخت چندوچون کار شجریان در گزینش شعر نگاشته شده است. برای شناخت روش هر خواننده در گزینش شعر باید به بررسی آوازهای او بپردازیم؛ زیرا شعرِ تصنیف را آهنگ‌سازان برمی‌گزینند. درست است که خواننده با پذیرشِ کار آهنگ‌ساز به‌گونه‌ای نشان می‌دهد که آن گزینش را می‌پسندد و گذشته از این، شجریان آهنگ برخی تصنیف‌ها را خود ساخته است؛ اما ازآنجاکه در تصانیف پای آهنگ‌سازان گوناگون در میان است، نمی‌توان با بررسی تصنیف‌ها به ویژگی‌های یک روش گزینشی یکسان دست یافت. شجریان به‌خوبی از ارج آواز آگاه است: «آواز بیشتر معنی شعر را می‌رساند، تا تصنیف» (همان: ۹۱)، «من آواز را به همه‌چیز ترجیح می‌دهم» (همان: ۱۰۵). او از واپسین پرچم‌داران آواز در موسیقی دستگاهی ایران است؛ آوازی که حتی فرزند برومندش، همایون، با همۀ توانایی‌هایی که دارد، در پی پسند زمانه، از آن دور شده است و چندان به آن نمی‌پردازد. محمدرضا شجریان در گزینش شعر، کار طاهرزاده و بنان را بیش از دیگر خوانندگان می‌پسندد (همان: ۱۸۰) و از گفته‌هایش چنین برمی‌آید که از جایگاه مهم شعر در موسیقی آوازی آگاه است: «من خواننده‌ام. ساز من سازی است که همراه با کلام است. من باید کلام را انتخاب کنم تا همان حرفی را که آهنگ‌ساز با آهنگش می‌زند، من با کلام بگویم» (همان: ۱۷۵).
بیشتر

مهدی فیروزیان

شماره ۱۷۳

ادبیات و موسیقیشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانمهدی فیروزیانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

چو عضوی به‌درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار

یادداشتی به بهانۀ محمدرضا شجریان برای نسل جوان‌تر

سخن از بزرگ‌مردِ آوازِ ایران گفتن آسان نیست. او که در پنج دهۀ اخیر موسیقی آوازی ایران‌زمین به‌ویژه ۳۰ سال گذشته بر قلۀ آواز بوده و همواره در تلاش برای حفظ فرهنگ و هنر ایرانی؛ گاهی با آثار خود، گاهی با تربیت شاگردان و هنرجویان و راهنمایی‌های لازم به آن‌ها، گاهی با افتخارآفرینی در عرصه‌های جهانی و ثبت تاریخی صدا و آثارش و... . اغلب هم در بین مردم و علاقه‌مندان به موسیقی و آواز با رویی گشاده و احترامی قابل‌ستایش، خود را چنان در دل انسان‌ها و تاریخ ثبت کرده است که دیگر از صفحۀ هنر ناب موسیقی ایرانی جدا نخواهد شد.

محسن محمدی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحسن محمدیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

یادداشتی بر شاگردی محمدرضا شجریان

نام محمدرضا شجریان در تاریخ موسیقی ایران قطعاً جزء نام‌های ماندگار است و به‌‌ویژه در ۲۰ سال اخیر، مطالب فراوانی با موضوعات شرح زندگی، مرور تاریخی فعالیت‌ها، سبک‌شناسی و تحلیل محتوای ادبی‌موسیقایی آثار او انتشار یافته است. چندین مصاحبۀ مکتوب و فیلم مستند از گفتار و بیان خاطرات او نیز وجود دارد که اسنادی بسیار ارزشمند برای شناخت محمدرضا شجریان به‌شمار می‌روند. حضور این بزرگ‌مرد در آواز ایرانی آن‌قدر پرفروغ است که بی‌شک پرداختن به زوایای مختلف فعالیت‌های او از حوصلۀ این نوشتار خارج خواهد بود، ضمن آنکه در بسیاری منابع دست‌اول می‌توان شروحی جامع‌تر از این متن کوتاه دربارۀ هنر شجریان یافت. نگارندۀ این سطور نه سعی دارد هنر شجریان را بیش‌ازپیش شرح دهد (که نه چنین می‌خواهد و نه اگر بخواهد می‌تواند از عهده‌اش برآید) و نه مایل است به تعریف و تمجیدی بت‌واره از او بپردازد، بلکه امیدوار است نکتۀ کوچکی از خلاقیت و تیزبینی این هنرمند را در راه فراگیری موسیقی بازنمایاند، شاید که نسل‌های بعد بتوانند با تأسی از این روش پسندیده سعی در تکرار گذشتگان (اغلب هم در شمایلی ضعیف‌تر) نکنند.
در اینکه شجریان هنرمندی خلاق است و راهی خلاقانه در طول حیات ۵۰سالۀ هنرش پیموده شکی نیست. وجوه این خلاقیت بسیار متنوع است؛ از صداسازی و لحن و ترکیب و ملودی‌گذاری و انتخاب شعر آواز گرفته تا تحریر و فراز و فرود؛ از همراهی با نوازندگان و نواسازان مختلف گرفته تا تغییر در صدادهی سازها و ارکستر؛ از سازسازی و خطاطی و نقاشی گرفته تا پرورش گل و گیاه و قطعاً تمامی این موارد در ساخت و پرداخت ذهن خلاق او نقش داشته است. نگارنده همچنان قصد بررسی تمامی این فکر خلاقه را ندارد (به همان دلایل پیش‌گفته) و تنها یکی از این موارد را در شاگردی او که به نظر مهم‌تر از باقی است و می‌تواند نقش مهمی در پرورش نسل‌های بعدی آوازخوانان موسیقی ایرانی ایفا کند برمی‌شمارد.
بیشتر

محمدرضا شرایلی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانمحمدرضا شرایلیویژه‌نامه محمدرضا شجریان

سلطان آواز

«قطب اول، راند در قطب دوم»

چنگ در زلف تو داریم و به لب بسم‌اللّه/ دست در حلقۀ زلفان تو و پای به راه/ چون سرشت من و تو، مایه شد از موسیقی/ مدد از آنچه خدا داد بگیریم، آنگاه/ نفسی، تا بسراییم به آواز اصیل/ شور و افشاری و دشتیّ و همایون و سه‌گاه این مطلب نیاز به دو توضیح مقدماتی دارد:
۱. فراتر از عنوان برخی از شخصیت‌ها چندان یگانه‌اند که فراتر از القاب مرسوم گام برمی‌دارند و همه‌چیز منحصراً در نام آنان نهفته است. شما نمی‌توانید بگویید استاد درویش‌خان، یا استاد آقاحسینقلی یا استاد میرزاعبداللّه؛ افزودن لقب «استاد» به نام این بزرگان، از قدر و قیمت آن‌ها می‌کاهد. در مورد معاصرین هم چنین امری مصداق دارد. شما نمی‌توانید بگویید استاد شاملو (که من شعرش را دوست دارم ولی با برخی عقایدش موافقتی ندارم)، یا دکتر شاملو، یا پروفسور شاملو، زیرا همۀ این‌ها و بسیار فراتر از این‌ها، فقط و فقط در نام او، یعنی احمد شاملو مستتر است. محمدرضا شجریان نیز یکی از همین یگانه‌های روزگار است، به‌طوری‌که اگر در ابتدای نامش لفظ «استاد» را بیفزاییم، از شأن و منزلت او کاسته‌ایم. در واقع این نام شجریان است که به عنوان «استاد»، شأن و شرافت می‌بخشد نه برعکس. به همین دلیل در این نوشته، یگانۀ آواز ایران را فقط و فقط با نامِ نامی خودش موردخطاب قرار می‌دهم؛ چرا که برای بیان جایگاه وی هیچ لقبی که در خور نام بلندآوازۀ او باشد نمی‌شناسم. ۲. خطرات دوقطبی بودن در جامعۀ دوقطبی هر نظری که طرح کنید شما را یا به «قطب اول» وصل می‌کنند یا به «قطب دوم»؛ ولو اینکه خودتان به‌صراحت اعلام کنید که به هیچ‌یک از این دو قطب وابستگی رسمی ندارید! مثلاً بسته به اینکه موافق «برجام» هستید یا مخالف آن، برای شما تعیین تکلیف می‌کنند که به کدام‌یک از این دو قطب منتسب هستید؟ از ذکر مثال‌های دیگر اجتناب کرده و می‌افزایم که این مهم حتی به مسائل هنری و ادبی هم راه یافته است! چنان‌که حتی اظهارنظر در مورد همین هنرمند یگانۀ زمان، یعنی محمدرضا شجریان نیز شما را ناخواسته در یکی از دو دستۀ فوق قرار می‌دهد. آیا موافق شجریان هستید؟ یا در دستۀ مخالفان وی قرار دارید؟ به هرکدام جواب مثبت بدهید، شما را به‌نحوی کورکورانه در یکی از دو قطب پیش‌گفته قرار می‌دهد؛ ولو اینکه مثل من دست چپ و راستتان را هم از یکدیگر تشخیص ندهید. در دوران سربازی، فرمانده در یک مشت من زغال و در مشت دیگرم گچ می‌گذاشت تا بتوانم چپ و راست را مشخص کرده و قدم‌هایم را با سایر سربازان هماهنگ کنم؛ ولی حتی این اعتراف هم، من و امثال من را از انگ وابستگی به یکی از این دو قطب اجتماعی نجات نخواهد داد.  
بیشتر

تورج زاهدی

شماره ۱۷۳

تورج زاهدیشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

شجریان؛ پدیدۀ اجتماعی

دربارۀ محمدرضا شجریان می‌توان بسیار دادِ سخن داد. می‌توان بسیار ستودش کما اینکه تاکنون نیز با لقب خسرو آواز و مانند آن بسیار ستوده شده است. می‌توان از صدای داوودی‌اش گفت و از حضورش در بسیاری از زبده‌آثار چهار دهۀ گذشته. می‌توان مهارت فنی‌اش را برای خواندن آثار دشوار ستود و سلیقه‌اش را نیز برای برگزیدن آنچه با آن همراه شده است. می‌توان از نقشش در آثار دوران‌سازی گفت که بعدها سبک غالب عصر بازگشت را تشکیل داد. می‌توان حتی به بزرگی مسئولیتی پرداخت که صدای او در همگانی ساختن همان آثار داشت. قدری تحلیلی‌تر اگر بنگریم می‌توان از راه‌هایی1 گفت که او در دل ذخیرۀ ملودی‌ مدل‌های آوازی باز کرد و امروزه مرزهای درک شنیداری بسی از شنوندگان و تخیل آفرینشی بسیاری از خوانندگان را می‌سازد. حتی می‌توان تحسینش کرد که توانسته با مایۀ موسیقی‌ای تا آن اندازه نخبه‌گرا در یک برهۀ زمانی خاص از مرز مجموع پتانسیل‌های مفروض آن موسیقی فراتر رود و چنان در دل مردم بنشیند که مرز یک موسیقی‌دان کلاسیک را با یک موسیقی‌دان مردم‌پسند (ازلحاظ شهرت، و عدد و شور طرف‌داران) به‌کلی مخدوش کند.
درست وارون این، و چنان‌که انتظارش می‌رود، می‌توان به همان اندازه سرزنشش کرد. گواینکه عملاً به‌خاطر نیمی از همان ویژگی‌های ستایش‌آمیز، در آشکار و نهان نکوهیده هم شده است. می‌توان حضور چیره‌اش را در دنیای آواز مانع رشد صداها و سلیقه‌های دیگر دید و خسروی و یکه‌سالاری نسبت‌داده‌شده به او را مایۀ خودسانسوری و سکون. می‌توان از تأثیر او بر گسترده شدن خواننده‌سالاری گفت و جایگاهی که هر خواننده‌ای (به‌درست یا نادرست) به پیروی از او برای خود قائل است. و حتی می‌شود او را مسئول میل به عامه‌پسندی در موسیقی کلاسیک ایرانی، روند تغییرات یکی دو دهۀ گذشته، قلمداد کرد و از یاد برد که این‌همه چیزی نیست جز صحه گذاشتن تلویحی بر نقش بااهمیت و بزرگی‌اش در موسیقی دهه‌های گذشته، حتی به هنگام نکوهش.
بیشتر
آروین صداقت‌کیششماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

بد و خوبِ شجریان

اظهارنظر دربارۀ محمدرضا شجریان، می‌تواند کاری خطرناک باشد! مدت‌هاست او دیگر چیزی بیش از یک «خواننده» است؛ یک جریان است؛ یک رخدادِ بسیار مهم. در جامعۀ ما که همه‌چیز مستعدِ تقدس است، او برای عده‌ای باری مقدس دارد و برایِ جمعی رمزِ فتنه است. اخیراً نامش را در یکی از دهات دورافتاده در شهرستانِ دنا، بر کوچه‌ای گذاشتند. آن کوچه و آن ده معروف شد و بعد از چند روز هم به‌صورتی مرموز تابلوی نامش کنده شد. یعنی بودنِ نامش بر یک کوچه در یک روستا، واکنش‌ برمی‌انگیزد. به همین جهت حرف زدن دربارۀ چنین اشخاصی، حساسیت‌زاست. از هر طرف که بروی ممکن است جمعی برنجند و نویسنده را به چیزی متهم کنند. برای خودِ من شجریان آمیزه‌ای از همین اضداد است. ازطرفی برایم اسطوره است و از سویی به او نقدهایی دارم. به‌خصوص که در شهری زندگی می‌کنم که آواز، پیشینه‌ای طولانی دارد و نزد بعضی از آنان تعریف کردن از شجریان، چیزی در مرز کفر است. بااین‌همه سعی کرده‌ام از هیچ سوی بام نیفتم و همواره درباره‌اش انصاف را رعایت کنم.

محمدرضا ضیاء

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانمحمدرضا ضیاءویژه‌نامه محمدرضا شجریان

آن‌چنان جست‌وجوگر؛ این‌گونه هنرمند...

چرا آواز و صدای شجریان «معیار» شد؟

محمدرضا شجریان، به مفهوم عام «خواننده» و البته بیش‌ازآن «آوازخوان» بلندمرتبه‌ای است که برترین آوازهای پس از انقلاب و نیز شماری از مهم‌ترین آثار آوازیِ تاریخ ضبط موسیقی در ایران را از خود به‌یادگار گذاشته است. او هنرمندی است اهل ریاضت کشیدن که برای اعتلا و شکوفایی آوازش از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. چه بسیار صفحه‌ها، کاست‌ها و آلبوم‌ها که شجریان بارها آن‌ها را از ابتدا تا انتها زیرورو کرده تا نکته‌ای فنی و تکنیکی را با کندوکاو از آوازخوانی متقدم‌ بیاموزد. چه استادانی که حتی در زمان به شهرت رسیدنِ خودش به آن‌ها رجوع کرده و سر بر آستان شاگردی‌شان ساییده است؛ درحالی‌که برخی جوانان امروزی به‌محضِ اندکی -و فقط اندکی- دیده شدن، دیگر خدا را بنده نیستند و خود را هنرمندی کمال‌یافته می‌پندارند. چقدر به ساز بزرگان تک‌نوازی (و شاید بیش‌ازهمه شهنواز تار، استاد جلیل شهناز) گوش فراداده تا از سازشان آواز بیاموزد. و روزی هم در مراسم بزرگداشت شهنواز تار از روی ادبِ دیرینۀ ایرانی و قوم آریایی بر دستان توانای ایشان بوسه زد و پشت میکروفون اعلام کرد: «من در خوانندگی، شاگرد یک نوازندۀ بزرگم که نامش استاد جلیل شهناز است». بله درست خواندید!

علی شیرازی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیعلی شیرازیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

شجریان و میراث فرهنگیِ آواز ایرانی

سالیان قبل، حدود دهه‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰، صدای غالبی که از رسانه‌های داخلی و رسمی به‌عنوان یک صدای انقلابی و بعدها به‌عنوان یک صدای برتر در گوش زمان می‌پیچید و دل‌های علاقه‌مندان و هنرجویان آواز را در آن فضای پرالتهاب موسیقی به خود جذب می‌کرد، صدای استاد محمدرضا شجریان بود. صدای ایشان به‌صورت آلبوم‌های منتشرشده و نیز در شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی به‌کرات شنیده می‌شد و در مدت کوتاهی به‌عنوان یکه‌تاز میدان آواز به‌عنوان الگوی قابل‌تقلید و مرجع تقلید موسیقی برای علاقه‌مندان این هنر اصیل شناخته شد و هنرجویان تشنۀ صدای ایشان در کمین انتشار آلبوم جدید استاد بودند تا اثرهای بیشتری از وی را بازخوانی کنند. نیز در آن شرایط انحصاری و استثنایی، صدای زیبا و توانمند شجریان را معیاری برای آموزش و پرورش صدای خود می‌پنداشتند که البته به‌حق، استاد، با زحمات و رنج‌های بسیاری که در این مسیر متحمل شدند و از قِبَل خدمت بزرگی که به موسیقی کشور کردند شایستۀ تشکر و قدردانی بوده و هستند.
جاوید عباسی‌فلاحشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

تن‌پوش‌های ناساز

مروری بر طراحی‌گرافیک در آثار رسمی محمدرضا شجریان

در این مقاله، نگارنده به‌عنوان طراح گرافیک، برآن است که مروری بر آثار رسمی محمدرضا شجریان، از منظر طراحی گرافیک بنویسد. به‌این‌دلیل که بیشتر آثار ایشان در قالب نوارکاست منتشر شده است، این مقاله متمرکز بر روی جلدِ کاست‌های ایشان است. همچنین چون دیزاین روی جلد نوارکاست ازجهت قطع و محدودیت در تولید، با دیزاین روی جلد و بروشور سی‌دی یا دی‌وی‌دی متفاوت است، در این مقاله فقط به کاست‌های ایشان پرداخته می‌شود. انگیزۀ نوشتن این مقاله، مروری است که به‌واسطۀ آن بتوان شناختی از نحوۀ برخورد محمدرضا شجریان، در قامت ناشر/مؤلف/خواننده/تهیه‌کننده با طراحی گرافیک پیدا کرد. بنابراین تاریخ‌نگاری یا دیسکوگرافی این آثار الزامی نیست. آثار محمدرضا شجریان در سال‌های پایانی دهۀ ۵۰، دهه‌های ۶۰ و ۷۰ و اوائل دهۀ ۸۰ در قالب نوارکاست منتشر شده و در سال‌های بعد به سی‌دی تغییر کرده است. این امید می‌رود که در مقاله‌ای دیگر به طراحی گرافیک سی‌دی‌های ایشان (البته تعداد آن‌ها کم است و طرح جلد سی‌دی‌ها، بیشتر بازنشر طرح کاست‌هاست) پرداخته شود.

امیرمهدی مصلحی

شماره ۱۷۳

امیرمهدی مصلحیشماره ۱۷۳ هنر موسیقیگرافیک و موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

شجریان در معنای کامل هنر

نگاهی به سایر هنرهای استادِ آوازِ ایران

هر زمان که سخن از موسیقی ایرانی به‌میان می‌آید، نام محمدرضا شجریان نیز همراه آن است. گویی این نام با موسیقی ایرانی عجین شده و تکامل هر دوی آن‌ها به یکدیگر وابسته است. در واقع در تاریخ موسیقی معاصر ما، موسیقی ایرانی با نام محمدرضا شجریان تکامل یافت و شجریان نیز با کمک هنر خویش قلب میلیون‌ها علاقه‌مند و دوستدار به این هنر را تسخیر کرد؛ اما بررسی زندگی هنری استادِ آوازِ ایران، نشان می‌دهد که تسلط او تنها معطوف به موسیقی و آواز ایرانی نبوده و او در بسیاری هنرهای مرتبط و غیرمرتبطِ دیگر نیز چیره‌دست است. این مهارت و چیرگی وی بر چند هنر تأثیر بسزایی در رشد و تعالی هنر تخصصی و اصلی مرد بزرگ آواز ایران داشته و جایگاه او را متفاوت‌تر از سایر هنرمندان موسیقی ایران کرده است. او با ادبیات آشنایی دارد. خطاط ماهری است. قرآن را به‌زیبایی تلاوت می‌کند و در ساختنِ ساز هم دستی دارد. به‌تازگی نیز در فضای مجازی تصویر دیوارنگاره‌ای منتشر شده که توسط این استاد آواز در سال ۱۳۳۹، زمانی که در روستای رادکان معلم بوده، از نقشۀ ایران ترسیم کرده است.
فریدون مشیری، شاعر نامدار معاصر، در بخشی از مقاله‌ای که دربارۀ شجریان نوشته، در وصف سایر هنرهای شجریان چنین گفته است: «شجریان علاوه‌بر کار موسیقی و آواز به چندین هنر دیگر نیز آراسته است. زمانی که در تهرانپارس می‌زیست، اتاقی بزرگ پر از قناری و مرغ عشق داشت و به‌اصطلاح پرنده‌پروری می‌کرد و آوازش را با آواز قناری‌ها می‌آمیخت. دادوستدی بسیار دل‌نشین بود. علاقۀ او به قناری به‌حدی بود که یک بار در سفری، از شمال به جنوب ترکیه تغییر مسیر داد، زیرا که شنیده بود در آنجا یک نوع قناری وجود دارد که آوازش چنین و چنان است! شجریان سنتور نیز می‌سازد، برای تهیۀ چوب مخصوص سنتور، که باید با شرایط خاص عمل آید، تا اعماق روستاهای اصفهان می‌رود. حوصله و علاقه‌اش واقعاً استثنایی است» (مشیری، ۱۳۷۰: ۶۳-۶۲). در این نوشته قصد داریم نگاهی بیفکنیم به سایر هنرهای محمدرضا شجریان که به‌جز حوزۀ آواز می‌توانست نام محمدرضا شجریان را بر زبان‌ها جاری سازد.
بیشتر

محمدجواد صحافی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمد‌جواد صحافیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

شجریان پدیده‌ای فراتر از موسیقی

اینکه صدا و آوازِ خواننده‌ای و به‌طور مشخص آواز یک خواننده، بخشی از فرهنگ و قسمتی از آیین فرهنگی و مذهبی عدۀ زیادی از مردم یک کشور باشد و این اتفاق با گذشت چند نسل همچنان ادامه داشته باشد، پدیده‌ای است فراتر از موسیقی. به‌طورمثال پیوند آیین مذهبی روزه و «ربّنا»ی محمدرضا شجریان پدیده‌ای است یگانه که در تاریخ معاصر موسیقی ایران قابل‌توجه است. محمدرضا شجریان در کنار سابقه و توانایی‌ها، استعداد و آثار موسیقی‌اش در ایران و در میان پارسی‌زبانانِ خارج از ایران جایگاه ویژه‌ای دارد که به‌وجود آمدن این جایگاه، او و موسیقی‌اش را فراتر از صرفاً خواننده و موسیقی‌دان برده است.
شماره ۱۷۳ هنر موسیقیصنعت موسیقیمحمدرضا شجریانمحمدعلی پورخصالیانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

کارتووونِ ماه، کاریکاتور (۱۶)

محمدرضا ثقفی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیکاریکاتور موسیقیمحمدرضا ثقفیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

چند چامه برای محمدرضا شجریان

اشعار متعددی برای محمدرضا شجریان سروده و منتشر شده است اما بنای ما در این ویژه‌نامه گنجاندن بخش شعر نبود. دکتر محمدرضا شفیعی‌کدکنی در پاسخ به نامۀ درخواست ما فرمودند سرودۀ ایشان برای محمدرضا شجریان را که در مجلۀ بخارا به‌چاپ رسیده است، منتشر کنیم. لذا به انتخاب همکاران نشریه چند چامۀ دیگر نیز که در فضای مجازی انتشار یافته است، افزودیم که در پی می‌خوانید.
شعرشماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

خسرو آواز ایران

دل‌نوشته‌ای تقدیم به محمدرضا شجریان

ایران، سرزمین دانش، فرهنگ، هنر و تمدن، و خراسان، خطّه‌ای از این دیار، خاستگاهِ هنرمندان، فرزانگان، دانشیان و سخن‌سرایانی نامدار است که هریک چون گوهری تابناک در آسمان فرهنگ و هنر می‌درخشد. یکی از این گوهران و مفاخر گران‌قدر استاد محمدرضا شجریان است که نامش بر تارک موسیقی معاصر ملّی ایران درخشان و بحق شایستۀ عنوان «چهرۀ درخشان و ماندگار» این هنر است. این ادعا گزافه نیست، که عمری آموختن و طلبگی در راه هنر و فرهنگ و هم‌نشینی و هم‌نفسی با استادان طراز اول موسیقی و شعر و هنر این سرزمین، وی را برازندۀ این جایگاه ساخته است. به پاس یک عمر خدمت هنری و فرهنگی و مقام هنری پرمایه و اصیل و حظّ شنیدن آواز پرآوازۀ او، از جان برایش سلامت و تندرستی آرزومندیم و هم‌نوا با خواجۀ شیراز می‌سراییم: تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزردۀ گزند مباد و به رسم ادب، دل‌نوشته‌ای تقدیم مقام شامخش می‌کنیم.

شهروز جمالی

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیشهروز جمالیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان

تصاویر

  بخش پایانی ویژه‌نامۀ محمدرضا شجریان به تصاویری از ایشان به همراه دیگر هنرمندان اختصاص دارد که تصویر صفحۀ اول این بخش را در اینجا می‌بینید.  

تحریریه

شماره ۱۷۳

شماره ۱۷۳ هنر موسیقیمحمدرضا شجریانویژه‌نامه محمدرضا شجریان