شماره ۱۵۹

شماره ۱۵۹ هنر موسیقی، شهریور ۱۳۹۵، منتشر شد.در این شماره علاوه‌بر سرمقاله (عرفان، جوهره‌ی توحیدیِ ادیان) مطالبی همچون: عثمان خوافی؛ دوتارنوازی از خطه‌ی خواف خراسان، میراث شجریان، گفت‌و‌گو با پری زنگنه و «گنجیشکک اشی‌مشی»، بررسی اندیشه‌های قیصر امین‌پور در ترانه، یاد و خاطره‌ی محمدخلیل کسائی به‌قلم هنرمندان موسیقی، آوازها یا آوازه‌ها، مُدهای موسیقی ایران، نگاهی به کتاب تا بردمیدن گلها اثر محمدرضا فیاض، کلاوس شولز و جادوی موسیقی بی‌کلام و… را می‌خوانید.

عکس روی جلد: حاج‌عثمان محمدپرست، عکاس: اصغر صامتی

طراح گرافیک: استودیو مرکزی، سعید فروتن

 

برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا ایمیل مجله honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

جلد مجله هنر موسیقی شماره ۱۵۹

فهرست مقالات

سرمقاله: عرفان، جوهره‌ی توحیدیِ ادیان

اگر با نگاهی به مقصود گزینش برترین‌ها به سراسر ایران بنگریم، خراسان در صدر استان‌ها و در پهنه‌ی ماوراءالنهر، پرتوافکن راه ایران است. ایرانیان ماوراءالنهری از قلّه‌ی برکشیده‌ی تاریخ ایران‌زمین به هرچه زیبایی است، نگریسته‌اند و بانگ و آوازه‌ی هشیاری و بیداری به‌عالم رسانیده‌اند و همگی از فضای پربرکت شمالِ شرقی ایران آگاه‌اند: بزن بانگ بیداری از ماورالنّهر بدان صوت پرصولت ماورایی ...

مهدی ستایشگر

شماره ۱۵۹

سرمقالهشماره ۱۵۹ هنر موسیقیمهدی ستایشگر

دوتار یعنی عشق

دوتارنوازی از خطه‌ی خواف خراسان: حاج‌عثمان محمدپرست

«حاج‌عثمان محمدپرست» فرزند دین‌محمد، ملقب به «عثمان خوافی»، از نوازندگان چیره‌دست دوتار است که در بداهه، پنجه‌ای یگانه دارد. حاج‌عثمان در سال ۱۳۰۷ در بخش رود خواف از شهرهای جنوب شرقی استان خراسان در حاشیه‌ی کویر به‌دنیا آمد. خواف شهری خفته در دل کویر و بیابان است، با آبادی‌هایی در اطراف پراکنده که در آن‌ها آس‌بادها (آسیاب‌های بادی) یادآور پیوند انسان سنتی با طبیعت است. او از طایفه «بای» است که طایفه‌ای دام‌دار و چادرنشین هستند. خود درباره‌ی شروع فعالیت‌هایش در عرصه‌ی موسیقی می‌گوید: «از دوازده یا سیزده‌سالگی با دوتار هم‌نواز شدم و روزها و شب‌ها بعد از فراغت از کار که جوهر هر مرد خوافی است، به سماع روحانی با خویشتن خویش می‌پرداختم و هیچ‌گاه استادی در این زمینه نداشتم. دوتار یعنی عشق، دوتار، ساز آرام و ملایمی است که هم نوازنده را آرامش می‌دهد و هم مردمی را که علاقه‌مند به این ساز هستند.» حاج‌عثمان در خصوص منشأ دوتارنوازی می‌گوید: «خاستگاه دوتار سه شهر خواف، تایباد و تربت جام است که بیشتر به آهنگ‌های فارسی و محلی می‌پردازند و بعد از آن هم در قوچان، شیروان و بجنورد دوتار رایج است که با آن آهنگ‌های کُردی و ترکی می‌زدند. از آنجا هم به ترکمن‌ها در گنبد کاووس رسید که با آن آهنگ‌های ترکمنی می‌نواختند.»

تحریریه

شماره ۱۵۹

حاج‌عثمان محمدپرستدوتاردوتارنوازیشماره ۱۵۹ هنر موسیقیعثمان خوافیموسیقی مقامینوازندگان دوتار

میراث شجریان

یکی از مستشرقان گفته است، ایرانیان این سعادت را دارند که شعر حافظ را با زبان مادری درک می‌کنند و من که این زبان را با تمام زوایای آن آموختم، به‌یقین حلاوت شعر حافظ را به اندازه‌ی انسانی عامی و ساده که زبان مادری‌اش فارسی است درک نمی‌کنم. شنیدن صدای «محمدرضا شجریان» هم همین حلاوت را برای فارسی‌زبانان دارد. کیست که بشنود صدای استاد را در الحان مختلف و همراه فرود و فراز صدا در دوردست‌های خیال به پرواز درنیاید؟ به‌باور من، ایران سرزمین شعر و موسیقی است و انطباق شعر با موسیقی در این جغرافیا انکارناپذیر است. ...

نعمت احمدی

شماره ۱۵۹

شماره ۱۵۹ هنر موسیقیمحمدرضا شجریاننعمت احمدیهمایون شجریان

پری آوازها

گفت‌و‌گو با پری زنگنه

«پریرخ شاه‌یلانی» با نام هنری «پری زنگنه» خواننده‌ی شهیر ایرانی در سبک اپراست که البته در ایران او را بیشتر با اجرای آثار فولکلور می‌شناسیم. پری زنگنه با طیف وسیعی از آهنگسازان و موسیقی‌دانان ایرانی همکاری کرده است. از آن جمله‌اند: «فرامرز پایور»، «فریدون شهبازیان»، «واروژان هاخباندیان»، «اریک ارکانت»، «فریبرز لاچینی»، «مجید انتظامی»، «علی رهبری»، «شیدا قره‌چه‌داغی»، «علیرضا افکاری» و بسیاری نام‌آوران دیگر. اجراهای زنگنه در اپرا یکی از معتبرترین اجراهای خوانندگان ایرانی در این سبک‌اند و در کشورهای بسیاری به روی صحنه رفته است. در میان مخاطبان ایرانی، آلبوم‌های «شکار آهو» با تنظیم واروژان و آوازهای محلی با تنظیم فریدون شهبازیان، محبوبند. با پری زنگنه در عمارت زیبای محل سکونتش در شمال تهران به گفت‌وگو نشستیم.

حمید ناصحی

شماره ۱۵۹

اپراپری زنگنهشماره ۱۵۹ هنر موسیقیفریدون شهبازیانگفت‌وگوموسیقی فولکلورواروژان

همه‌چیز از یک پایان شروع شد

«گنجیشکک اشی‌مشی»؛ یادگار گران‌قدر پری زنگنه

برای نگارنده، آشنایی با صدای زیبا و به‌شدت معصومِ بانو «پری زنگنه» در بعد‌از‌ظهری از روزهای پراتفاق نوجوانی رخ داد؛ با تماشای «گوزن‌ها»ی کیمیایی، آن هم دقیقاً در عصر ۱۴ مهرماه ۱۳۶۲ در «سینما مرادِ» میدان فوزیه‌ قدیم که آن زمان تازه امام حسین (ع) نام گرفته بود.‌ طبیعی است تماشای این فیلم باید اتفاق مهمی بوده باشد که روز و ماه و سالش را دقیق به‌یاد دارم و از شما چه پنهان هر سال، سر بزنگاه، آن خاطره را به‌یاد می‌آورم؛ چرا که از حدود یک سال بعد، تداوم نمایش گوزن‌ها نیز ممنوع اعلام شد و از آن پس تماشای چندین و چند‌باره (هر ساله)اش را از طریق ویدئو تجربه کردم.‌ همین پارسال ۱۴ مهر نیز با «جواد طوسی» (منتقد سینما) که در عشق و ارادت به دنیای ذهنی و فیلم‌های «مسعود کیمیایی» شهره است، دقایق بسیاری درباره‌ گوزن‌ها و ازجمله ساختار فیلم و دیالوگ‌هایش و مهم‌تر از همه، ترانه‌ «گنجیشکک اشی‌مشی» که قطعاً یکی از مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده‌ زنجیره‌ علاقه‌ی من و کسانی دیگر به این فیلم محسوب می‌شود، صحبت کردیم.‌

علی شیرازی

شماره ۱۵۹

پری زنگنهشماره ۱۵۹ هنر موسیقیعلی شیرازیگنجیشکک اشی‌مشیمسعود کیمیایی

این ترانه بوی نان نمی‌دهد؛ شبان عاشق و ترانه‌های پراکنده

بررسی اندیشه‌های قیصر امین‌پور در ترانه: بخش دوم

در بخش نخست این جستار که در شماره‌ی پیشین به‌چاپ رسید (فیروزیان، ۱۳۹۵، صص ۲۵-۱۸)، پس از آشکارساختنِ جهان‌بینی و اندیشه‌ی «قیصر امین‌پور» به بررسی سطح فکری ترانه‌های دو مجموعه‌ی «نیلوفرانه‌ی یک» (شش ترانه) و «نیلوفرانه‌ی دو» (پنج ترانه) پرداختیم. در بخش دوم چهار ترانه‌ی سروده‌ی قیصر در مجموعه‌ی «شبان عاشق» (که مانند دو مجموعه‌ی پیشین با صدای «علیرضا افتخاری» و آهنگ‌سازی «عباس خوشدل» منتشر شده است) را می‌آوریم و درباره‌ی آن‌ها سخن خواهیم گفت و سپس همین کار را درباره‌ی پنج ترانهی پراکنده‌ی او با صدای «محمد اصفهانی» به انجام خواهیم رساند: «فرصت بدرود» (آهنگ‌ساز: محمد اصفهانی)، «آفتاب مهربانی» (آهنگ‌ساز: «شهرام حسن‌زاده»)، «به‌یادت» (آهنگ‌ساز: محمد اصفهانی)، «فریاد» (آهنگ‌ساز: همایون خرّم) و «بوی باران» (آهنگ‌ساز: «همایون خرّم»). در پایان هم فروفشرده‌ی سخنان خود درباره‌ی سطح فکری شیوه‌ی ترانه‌سرایی قیصر را  خواهیم آورد.

مهدی فیروزیان

شماره ۱۵۹

ادبیات و موسیقیاین ترانه بوی نان نمی‌دهدترانهترانه‌سراترانه‌سراییشبان عاشقشماره ۱۵۹ هنر موسیقیشهرام حسن‌زادهعباس خوشدلعلیرضا افتخاریقیصر امین‌پورمحمد اصفهانیمهدی فیروزیانهمایون خرم

آوازها یا آوازه‌ها، مُدهای موسیقی ایران: قسمت دوم

تلاش برای نزدیک‌شدن به درک امیک در پژوهش تاریخی

در بخش نخست این مطلب در شماره‌ی پیشین شواهد متعددی که کاربرد اصطلاح آواز را نشان می‌داد، در چند بخش ارائه شدند. بخش نخست مخصوص متن‌هایی درباره‌ی موسیقی بود که تا اواخر سده‌ی نوزدهم میلادی (سیزدهم قمری) نوشته شده و به‌صورت دست‌نویس در جامعه منتشر شده بودند. بخش دوم شواهد کاربرد آواز به‌صورت عام بود که در متن‌های غیرموسیقی از‌جمله سفرنامه‌ها و خاطرات پیدا شده بودند و بخش سوم نیز شامل منابعی بود که در اوایل سده‌ی بیستم میلادی (چهاردهم قمری) تا پایان جنگ جهانی اول تألیف یا منتشر شده بودند و این آثار عبارت بودند از: کتابچه‌هایی که «آلفرد لومر» در فرانسه منتشر کرد، فهرست صفحه‌های فارسی شرکت گرامافون که در سال ۱۹۰۶ منتشر شدند، رسالهی هفت دستگاه از «میرزا‌شفیع» و کتاب بحورالالحان اثر «فرصت شیرازی» که بخش‌های نخست تا سوم را در شماره ی پیشین خواندید. اما بخش پایانی مربوط به آثاری است که نخستین نسل از موسیقی‌دانان تحصیلکرد‌ی ایرانی منتشر کردند که در این بخش آثار «علی‌نقی وزیری»، «روح‌اله خالقی» و «مهدی‌قلی هدایت» بررسی شده‌اند و در این شماره‌ی می خوانید. شواهد مربوط به بخش چهارم به دلیل تعدد و به‌جای شماره‌گذاری، طبقه‌بندی شده و در جدول‌هایی آمده‌اند.

محسن محمدی

شماره ۱۵۹

آلفرد لومرآوازآواز ایرانیآوازهاآوازه‌هاداریوش طلاییردیف موسیقی ایرانیروح‌الله خالقیسیستم مدال موسیقی ایرانشماره ۱۵۹ هنر موسیقیعلی‌نقی وزیریکتاب بحورالالحانمحسن محمدیمهدی‌قلی هدایتموسیقی دستگاهی ایرانی

کارتووونِ ماه (3)

محمدرضا ثقفی

شماره ۱۵۹

کارتون موسیقیکارتووونِ ماهکاریکاتور موسیقیمحمدرضا ثقفی

هر دم از حلقه‌ی عشاق، پریشانی رفت

یاد و خاطره‌ی محمدخلیل کسائی به‌قلم هنرمندان موسیقی

«محمدخلیل کسائی» بیستم دی‌ماه ۱۳۵۱ در «خانه‌ی نی ایران»، یعنی منزل استاد «حسن کسائی» چشم به جهان گشود. در نوجوانی خوشنویسی را نزد «نصراله معین» آموخت و نزد «منوچهر قدسی» (شاگرد شاخص استاد «جلال‌الدین همایی») به‌طور جدی با شعر و ادبیات آشنایی پیدا کرد. از همان سالیان به فراگیری هنر نی‌نوازی در محضر پدر مشغول شد و این روند تا سال ۱۳۹۰ ادامه یافت. محمدخلیل کسائی تحصیلات خود را با رتبه‌ی اول در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از دانشگاه صنعتی اصفهان در رشته‌ی مهندسی عمران به‌پایان رسانید و سال‌ها در این رشته با موفقیت به فعالیت پرداخت. نی‌نوازیِ وی را بسیاری از هنردوستان و هنرمندان ستوده‌اند و «بارها دیده بودیم که استاد پیدا و پنهان تحسینش می‌کرد و حتی او را جانشین بلافصل خود معرفی می‌نمود. البته کسائی در هنر آن‌قدر حرفه‌ای، جدّی و سخت‌گیر بود که حتی برای فرزندانش هم امتیاز ویژه‌ای قائل نبود و حُب پدری باعث نمی‌شد که در حق آن‌ها غلو کند.» اما متأسفانه و در کمال ناباوری، محمدخلیل کسائی در چهاردهم اردیبهشت‌ماه امسال، بر اثر ایست قلبی، دیده از جهان فروبست. آثاری از نوازندگی وی باقی مانده است که در آینده در قالب چند آلبوم موسیقی به بازار نشر عرضه خواهد شد؛... در ادامه قسمتی از یادداشت چند تن از هنرمندان موسیقی را درباره‌ی هنر و شخصیت او می‌خوانیم.

محمود رفیعیان

شماره ۱۵۹

حسام‌الدین سراجحسن کسائیحسن ناهیدحسین عمومیدرگذشتسیدعلیرضا میرعلینقیشماره ۱۵۹ هنر موسیقیشهرام میرجلالیشهرام ناظریعلی جهاندارعلی‌اصغر شاهزیدیفخری ملک‌پورفضل‌الله توکلکیوان ساکتمحمد‌تقی سعیدیمحمدجواد کسائیمحمدخلیل کسائیمحمود رفیعیانمنوچهر غیورینادر گلچیننوازندگان نینی‌نوازی

تولد یک اثر جامعه‌شناسی موسیقی

نگاهی به کتاب تا بردمیدن گلها اثر محمدرضا فیاض

پس از دو تلاش به‌نسبت ناموفق که اتفاقاً یکی از آن‌ها اشتراکی هم با موضوع مورد بحث این نوشتار دارد، اکنون با انتشار تا بردمیدن گل‌ها، کتاب تازه‌ی «محمدرضا فیاض» فضای نوشتاری و مطالعاتی موسیقی کلاسیک ما صاحب نخستین نوشته‌ی درخور جامعه‌شناختی خود شده است. نویسنده‌ی کتاب که پیش از این به‌عنوان منتقد موسیقی به‌خوبی شناخته شده و مهارت خود را برای «دیگرگونه دیدن» به ظهور رسانده است، در این کتاب از توانایی‌اش به بهترین شکل بهره می‌گیرد؛ به‌نحوی‌که، نیروی بازنگری را به شاه‌کلید درک رویدادها و روابط موسیقی و جامعه بدل کرده است. کتاب برخلاف بیشتر مطالعات جامعه‌شناختی امروزی درباره‌ی موسیقی (یا حتی کلی‌تر، میان‌رشته‌ای جامعه‌شناسی)، بر هیچ نظریه‌ی خاص جامعه‌شناسی یا جامعه‌شناسی موسیقی تکیه ندارد، بلکه کلیت روش‌شناخت جامعه‌شناسانه را در خود جذب کرده و به‌کمک آن به‌سراغ بازخوانی بخشی بسیار مهم از تاریخ موسیقی معاصر رفته است. با توجه به اینکه متن تقریباً دربردارنده‌ی هیچ داده‌ی دستِ اول تاریخی یا اجتماعی مربوط به دوران مورد بحثش نیست، به‌کار‌گرفتن این رویکرد به نقطه‌ی قوت کتاب بدل شده است؛ زیرا به نویسنده فرصت می‌دهد از مجموع آنچه کم‌و‌بیش در منابع دیگر در دسترس بوده، شمایی همه‌جانبه از جامعه‌ی موسیقی/ زندگی موسیقایی در ایران به‌دست دهد و در واقع با دستچین‌کردن برخی رخدادها و آدم‌های مهم و چیدمان خاصشان، از طریق بازسازمان‌دهی مفاهیم و پیوند رویدادها نوعی تاریخ اجتماعی موسیقی پدید آورد.
آروین صداقت‌کیشتاریخ اجتماعی موسیقیجامعه‌شناسی موسیقیشماره ۱۵۹ هنر موسیقیمحمدرضا فیاضمنتقد موسیقیموسیقی رادیوموسیقی کلاسیک ایرانینقد کتاب

انتشار ردیف موسی معروفی با اجرای تار

گفت‌وگو با سیاوش برهانی

«سیاوش برهانی» متولد ۱۳۵۱، نوازنده‌ی تار، هنرآموخته نزد «داریوش برهانی» (پدرش)، «هوشنگ ظریف» و «فرهاد فخرالدینی» است. ازجمله فعالیت‌های او می‌توان به ویرایش و بازنگری کتاب‌های اول و دوم هنرستان موسیقی، کارشناسی و اجرای موسیقی‌برنامه‌ی «ردیف سازی» در رادیو فرهنگ و تحلیل ردیف موسی معروفی به‌مدت سه سال، همکاری با گروه‌های مختلف موسیقی مانند ارکستر مضرابی (به‌سرپرستی «حسین دهلوی»)، هم‌آوایان (به‌سرپرستی «حسین علیزاده»)، سیمرغ (به‌سرپرستی «حمید متبسم»)، آهنگ، باران و...، شرکت در فستیوال‌های متعدد در ایران و خارج از ایران و همکاری در انتشار آثار صوتی و تصویری متعدد به‌عنوان هم‌نواز و تک‌نواز اشاره کرد. اما در سال ۱۳۹۴ ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی به‌روایت «موسی معروفی» با اجرای او توسط انجمن موسیقی ایران وارد بازار موسیقی شد که بهانه‌ای برای گفت‌وگوی ما با او درباره‌ی کم‌وکیف این مجموعه را فراهم آورد. این گفت‌و‌شنود در فروردین‌ماه ۱۳۹۵ در دفتر مجله‌ی هنر موسیقی با همراهی «کیوان فرزین» انجام شد که در پی آن را می‌خوانید.

تحریریه

شماره ۱۵۹

تارردیف موسی‌خانردیف موسیقی ایرانیردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی به‌روایت موسی معروفیسیاوش برهانیشماره ۱۵۹ هنر موسیقیگفت‌وگوموسی معروفینوازندگان تار

مبدع و مبتکر در روایت و اجرای ردیف

یادی از موسی معروفی در پنجاه و یکمین سالگرد درگذشت او

«موسی معروفی» (۱۳۴۴- ۱۲۶۸ تهران)، ۱۲۷ سال پیش در خانه و خانواده‌ای دیده به جهان گشود که در آن خانه «پیانو» وجود داشت و موسیقی جاری بود که این موضوع نکات بسیار مهمی را در خصوص تمکن مالی این خانواده و سطح فرهنگی عالی این خاندان روشن می‌کند و توضیحات کامل آن در کتاب سرگذشت موسیقی ایران مشهود است. البته بعدها موسی معروفی به نوازندگی تار و سه‌تار روی آورد که در میان استادانِ او دو چهره بیشتر جلب توجه می‌کنند: «درویش‌خان» و «علی‌نقی وزیری»؛ دو چهره‌ی انقلابیِ موسیقی ایرانی، با این تفاوت که انقلابِ درویش بر پایه‌ی سنت و انقلابِ وزیری ملهم از سنت و بر پایه‌ی نوگرایی و تجدد بود.
تارردیف موسی‌خانردیف موسیقی ایرانیسالگرد درگذشتشماره ۱۵۹ هنر موسیقیمحمدرضا ممتازواحدموسی معروفینوازندگان تار

موسیقی از میان الحان و نام‌ها

نگاهی به کتاب خسروانی‌ها؛ پژوهشی در اسامی الحان دوره‌ی ساسانیان

کتاب خسروانی‌ها (پژوهشی در اسامی الحان دوره‌ی ساسانیان) تألیف اکبر یاوریان که در سال ۱۳۹۳ توسط نشر آرما در اصفهان منتشر شده، در ادامه‌ی مجموعه‌کتاب‌هایی با عنوان کلّیِ «ریشه‌شناسی چند واژه‌ی موسیقی» است که پیش از این توسط نویسنده و طی سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ به‌چاپ رسیده اما این‌بار نویسنده در کتاب جدیدش با نگاهی مبسوط‌تر به بررسی و ریشه‌یابی الحان دوره‌ی ساسانی مبادرت ورزیده است.

میثم میریان

شماره ۱۵۹

اکبر یاوریانالحان دوره ساسانیانخسروانی‌هاشماره ۱۵۹ هنر موسیقیمعرفی کتابموسیقی دوره ساسانیمیثم میریاننقد آلبوم

آهنگ‌هایی برای هم‌صدایی

پدیده‌های فراتر از موسیقی و صنعت موسیقی: قسمت سوم

در قسمت‌های پیشینِ این نوشته، به‌اختصار رابطه‌ی عشق و نفرت دیگری را بررسی کردیم؛ رابطه‌ای میان موسیقی جریان اصلی و موسیقی زیرزمینی. به موسیقی زیرزمینی، تعاریف مختلفی از آن، خاستگاهش و تعاملی که با جهان بیرون از قلمرو خود، یعنی زیرِ زمین دارد به‌اختصار پرداختیم و به تعامل جالب و تعجب‌بر‌انگیز موسیقی زیر‌زمینی با موسیقی جریان اصلی اشاره کردیم؛ تعاملی که هر چند در نگاه نخست ممکن است دیده نشود، اما تاریخ موسیقی معاصر وجود آن را تأیید می‌کند؛ روندی که سبب می‌شود تا برخی از از اهالی موسیقی یا از روی نداشتن امکانات یا برای دوری از مُد روز و فاصله‌گرفتن با جریان اصلی موسیقی یا به‌دلیل هدف‌گیری طیف خاصی از مخاطبان یا به هر دلیل دیگر، اثرشان را با شرایطی غیر از شرایط موسیقی جریان اصلی تولید و عرضه کنند؛ اما همین دوری از جریان اصلی ممکن است سبب شکوفایی شود و از دل موسیقی زیر‌زمینی چهره‌ها و ژانرهایی ظهور کند که آن موسیقی را از زیرِ زمین به جریان اصلی ببرند. البته تمام این رویدادها زمانی رخ می‌دهد که صنعت موسیقی به وجود استعدادهایی نو که می‌توان از آن پول‌سازی کرد، پی می‌برد و این‌گونه است که هر چند وقت به چند وقت، صنعت موسیقی آنچه را می‌خواهد بکارد و از محصولش برداشت کند از قلمرو کوچک دشمن خود بر می‌دارد.
یک اثر موسیقایی می‌تواند سال‌ها پس از خلق و بعد از اینکه خالقش از دنیا می‌رود، همچنان زندگی کند. آثار موسیقایی، فارغ از اینکه خالقش که بوده و چه کشیده، از کجا آمده، چه طرز تفکری داشته و چه خدایی را می‌پرستیده، لحظاتی شخصی و گاهی جمعی را برای شنوندگانش خلق می‌کند. یک اثر موسیقی می‌تواند برای یک زوج، لحظه‌ي عاشق‌شدنشان باشد و برای شخص دیگری لحظه‌ي غم از‌دست‌دادن عزیزی. در این میان آهنگ‌هایی هم هستند که به‌خاطر ساختار ریتمیک و ملودیک و ترانه‌های خاص، می‌تواند روحیه‌ی جمعی را در شنوندگان بیدار کند. این آثار معمولاً آثاری با پیچیدگی کم هستند که می‌توان آن‌ها را همراه با جمعیت سرود یا خواند. با توجه به اینکه در روزهای تهیه این نوشته در آن سوی کره‌ي زمین، مسابقات المپیک در جریان است و کشور ما هم با نماینده‌های خود در این مسابقه‌ها حضور دارد، بد نیست که به آثاری از موسیقی مردم‌پسند سری بزنیم که در میادین ورزشی کاربرد بسیاری دارد. در این نوشته به آثار شاخصی از موسیقی مردم‌پسند می‌پردازیم که چنین خاصیتی دارند و به‌دلیل همین خاصیت هم به‌کرّات در استادیوم‌های ورزشی کشورهای مختلف جهان از این آهنگ‌ها استفاده می‌شود.
بیشتر
تاریخ موسیقی معاصرراک‌اندرولریچی بلکورشماره ۱۵۹ هنر موسیقیصنعت موسیقیکویینمحمدعلی پورخصالیانموسیقی زیر‌زمینیهم‌صدایییونی‌سون

آرایشگر شهر سِویل اثر آنتونیو روسینی

سیری ‎در آثار برجسته‌ی اپرای ‎جهان

تا پیش از انقلاب فرانسه و شروع جنبش رمانتیسیسم، اپرا سریا بیشترین محبوبیت را در میان طبقه‌ی اشراف داشت. شخصیت‌های اپر‎ا سریا معمولاً افراد بلندپایه‌ای بودند که اشراف آن‌ها را توصیف خوشایندی از خود تلقی می‌کردند. صحنه‌های اپرا سریا از شکوه و جلال خاصی برخوردار بود و از نظر موسیقایی نیز این نوع اپرا با ژانر بسیار پیچیده‌ی باروک پیوند داشت؛ اجرای آریاهای پُرتزیین این اپرا‌ها تنها از عهده‌ی خوانندگانی با قریحه و استعداد ویژه برمی‌آمد.
قرن هجدهم، دوره‌ی رواج ایدئولوژی روشنگری بود؛ دوره‌ی شکل‎گیری آرمان‌های انسانی، تلاش در جهت تحقق عدالت ‌اجتماعی و به‌رسمیت‌شناختن آزادی فردی و دموکراسی. اپرا بوفا در طول نیمه‌ی دوم قرن هجدهم توسعه یافت؛ ژانری واقع‎گرایانه که انسان را در زندگی روزمره به‌تصویر می‌کشید. این ژانر که ادامه‌ی سبک کلاسیکِ کمدیا د‎لارته به‌شمار می‌رفت، از چنان کششی برخوردار بود که به‌راحتی می‌توانست طبقات فرودستِ جامعه را جذب خود کند. لحظات ‎کمیکِ اپرا ‌بوفا، معمولاً حولِ محور توطئه‌های عشقی می‌چرخید و شخصیت‌های اصلی آن را عمدتاً آدم‌های قُلتبان، همسران فریبکار و نوکران دسیسه‌گر تشکیل می‌دادند. درون‌مایه و موضوعات اپرا بوفا، آزادانه مطرح می‌شد و طبقات محروم جامعه با توسل به آن می‌توانستند در پوشش طنز و کمدی به استهزای طبقات مرفه و صاحب‌قدرت جامعه بپردازند و عقده‌های فروخورده‌ی خود را که ناشی از بی‌‎عدالتی‌های اجتماعی بود، بیرون بریزند. اپرا بوفا به مفهوم واقعی کلمه، یک سرگرمی پوپولیستی بود. پدر اپرا بوفا یا اپرا کُمیکِ ایتالیایی، «جووانی پرگولسی» (۱۷۳۶-۱۷۱۰) بود. معروف‌ترین اثر برجای‌مانده از او، «معشوقه‌ی خدمتگزار» (۱۹۳۳) است. این اثرِ کمیک، به‌دلیل ریتم تُند، ملودی‌های زنده و پر‌نشاط، آوازهای شوخ‎طبعانه و شخصیت‎پردازی ‎‎عالی، بیش از همه مدیون سنت‌های کُمدیا دلارته است.
بیشتر

محمد برفر

شماره ۱۵۹

آنتونیو روسینیاپرااپرا سریابرتون دی. فیشرشماره ۱۵۹ هنر موسیقیکمدیا د‎لارتهمحمد برفر

کلاوس شولز و جادوی موسیقی بی‌کلام

نگارنده درباره‌ی اساتیدی که به‌صورت بسیار حرفه‌ای با الکترونیک عجین شده‌اند، نوشته‌ام. شکی نیست که آن متون بدون اشاره به زندگینامه‌ی هنری «کلاوس شولز» کامل نخواهد بود. در ضمن در این نوشتار من ازآنجا‌که حتی‌المقدور از ویکی‌پدیا استفاده نمی‌کنم و در نشریات پاپ (راک انگلیسی‌زبان) به‌جز نقد آلبوم‌ها، چیزی درباره‌ی شولز دیده نمی‌شود، بنابراین از متونی که در کتابچه‌های ضمیمه‌ی آلبوم‌های وی چاپ شده، استفاده کرده‌ام و از دوستی که در آلمان زندگی می‌کند و مطالب چاپ‌شده درباره‌ی شولز را جمع‌آوری کرده است، خواستم تا متون اساسی درباره‌ی وی را از آلمانی به فارسی ترجمه کند و در اختیار من بگذارد؛ که نتیجه و ثمره‌ی به‌دست‌آمده، سیر و سلوک موسیقایی درباره‌ی یکی از نوابغ عصر حاضر است که در پی می‌خوانید.
شماره ۱۵۹ هنر موسیقیعلیرضا صفائیکلاوس شولزمحسن گلتاش

نوای خرّم

گزارشی از سومین دوره‌ی جشنواره و جایزه‌ی موسیقی همایون خرّم

سومین دورهی جشنواره و جایزهی موسیقی همایون خرّم تحت عنوان «نوای خرّم ۳»، چهاردهم مردادماه سال جاری با حضور تعدادی از هنرمندان، اجرای چند برنامهی موسیقایی و تقدیر از «محمد دولو»، عکاس پیشکسوت موسیقی، در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار شد. ...

تحریریه

شماره ۱۵۹

جایزه موسیقی همایون خرمرضا خرّمشماره ۱۵۹ هنر موسیقیگزارشهمایون خرم