شماره ۱۵۷

شماره ۱۵۷ هنر موسیقی، خرداد ۱۳۹۵، با نگاهی بر کنسرت‌های لغو‌شده‌ی موسیقی از سال ۹۲ تاکنون منتشر شد. در این شماره علاوه بر سرمقاله (مُهرِ تعطیلی قدرتْ‌نشانِ حضراتِ دادستانان)، گفت‌وگو با حمیدرضا دیبازر درباره‌ی وضعیت آموزش موسیقی در دانشگاه هنر، داستان ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۳۹۴ ، مشکل وزن‌شناسی در موسیقی ایران، نگاهی به واحد وزن در شعر و موسیقی، رقابت رسانه‌های موسیقی در فضای مجازی، یادداشتی بر گفته‌های سایه در مورد حمیدی در کتاب پیر پرنیان‌اندیش، کنسرت گروه فرشید اعرابی؛ مرد بیدار موسیقی راک ایران، برادران شینکر، اسکورپیونز و یو.اف.‌او و… را می‌خوانید.

عکس روی جلد: شهرام ناظری، عکاس: مهرداد امینی

طراح گرافیک: استودیو مرکزی، سعید فروتن

 

برای سفارش نسخۀ کاغذی مجله با ارسال یک پیام به honaremusighi@ در تلگرام یا ایمیل مجله honaremusighi@gmail.com، درخواست خود را با ذکر شمارۀ مجله به ما اعلام کنید.

 

جلد مجله هنر موسیقی شماره ۱۵۷

فهرست مقالات

سرمقاله: مُهرِ تعطیلی قدرتْ‌نشانِ حضراتِ دادستانان

مُهرِ تعطیلی قدرتْ‌نشانِ حضراتِ دادستانان، به‌ویژه آنان که در مشهد و اکناف این استان به ستاندنِ دادِ دادخواهان مشتغل‌اند و در اطراف گوش خوابانده‌اند تا خدای ناکرده اگر روزی، کسی نبود که دادش را بستانند با تسمه‌ای که از گرده‌ی مظلومانی چون «ناظری» و «کلهر» بر می‌کشند، هیبت دادستانی خویش را بنمایانند؛ مدتی است مورد بحث اهالی موسیقی است. پس تکلیف سکوتِ اهالی نغمه چنان‌که از ابتدای کار معلوم بود همچنان تداوم دارد. ما فکر می‌کنیم جامعه‌ی اهالی نغمه در این کشور تنها جامعه‌ای است که پاسخ‌گویی ندارد و ان‌شا‌اله خودِ خداوند به دادِ این جماعت برسد. گویند به هم مردم عالم گله‌ی خویش پیشِ که روم من که ز عالم گله دارم؟ ...

مهدی ستایشگر

شماره ۱۵۷

سرمقالهشماره ۱۵۷ هنر موسیقیمهدی ستایشگر

می‌کوشم تلاشم برای ساختارسازی باشد

گفت‌وگو با حمیدرضا دیبازر، رئیس دانشکده‌ی موسیقی دانشگاه هنر

«حمیدرضا دیبازر» (متولد ۱۳۵۰)، از فارغ‌التحصیلان هنرستان موسیقی، کارشناس و کارشناس‌ارشد دانشکده‌ی موسیقی دانشگاه هنر است. وی در طول تحصیلات خود از استادان برجسته‌‌‌‌ای بهره برده است؛ اما بیش از هر کس آموزه‌های خود در موسیقی را مدیون استادانش «شریف لطفی» و «احمد پژمان» می‌داند. او فارغ‌التحصیل نخستین دوره‌ی کارشناسی ارشد دانشکده‌ی موسیقی در رشته‌ی آهنگ‌سازی است (۱۳۸۰) که با ارائه‌ی یک موومان سمفونیک (پایان‌نامه‌ی برتر دانشکده) آن را به‌اتمام رساند. پس از آن سال‌ها عضو هیئت‌علمی دانشگاه هنر بوده و به‌تازگی نیز سکانداری و ریاست دانشکده‌ی موسیقی دانشگاه هنر را بر عهده گرفته است. آثار موسیقایی دیبازر بسیار است؛ اما در این گفت‌وگو که در دفتر مجله‌ی هنر موسیقی انجام شد، درباره‌ی کم‌وکیف وضعیت آموزشِ دانشکده‌ی موسیقی، به‌عنوان یکی از مراکز معتبر دانشگاهی آموزش موسیقی و ارزیابی ایشان در این‌باره پرداخته‌ایم که در پی می‌خوانید.

مژگان زرین‌نقش

شماره ۱۵۷

آموزش موسیقیحمیدرضا دیبازردانشکده موسیقی دانشگاه هنرریاست دانشکده موسیقیشماره ۱۵۷ هنر موسیقی

دولت لغو امید!

نگاهی بر کنسرت‌های لغو‌شده‌ی موسیقی از سال ۹۲ تاکنون

این روزها مسئله‌ی لغو کنسرت‌های موسیقی در ایران به بحثی داغ در میان اهالی هنر بدل شده است. اگرچه این اتفاق در ایران چندان تازه نیست و هنرمندان سال‌هاست با این معضل دست‌وپنجه نرم می‌کنند و بدل به‌نوعی عادت در میان اهالی هنر شده است، کافی است با هنرمندان در این زمینه هم‌صحبت شویم تا صدای دلسردی و خستگی از کار موسیقی در سخنانشان شنیده ‌شود؛ از پخش غیرقانونی آثارشان در رسانه‌ها و وضعیت نامعلوم نشان‌دادن ساز در تلویزیون و حرام‌دانستن آن گرفته تا لطماتی که از نبودِ حق کپی‌رایت و لغو کنسرت‌ها به بهانه‌های واهی دیده‌اند و خب طبیعی است در مقابل سختی‌هایی که متحمل شده‌اند کاسه‌ی صبرشان لبریز شده و لب به اعتراض گشوده باشند و عطای کار موسیقی را به لقایش ببخشند. در‌این‌میان متأسفانه دولتمردان در کمتر برهه‌ی زمانی توانسته‌اند در احقاق حقوق هنرمندان موسیقی واکنش مناسبی نشان دهند و از آن‌ها دفاع کنند. این دولت نیز همانند دولت‌های قبل از خود (و در مواردی بسیار ضعیف‌تر از آن) تاکنون نتوانسته در حمایت از هنرمندان واکنش مناسبی اتخاذ کند و در پی احقاق حقوق قانونی آنان باشد. در این نوشتار نگاهی داریم آماری به کنسرت‌های لغو‌شده از سال ۱۳۹۲ تاکنون همراه با واکنش‌های مسئولان اجرایی وزارت فرهنگ و ارشاد به این کنش.

محمدجواد صحافی

شماره ۱۵۷

حق کپی‌رایتشماره ۱۵۷ هنر موسیقیکنسرتکنسرت‌های لغو‌شدهلغو کنسرت‌محمد‌جواد صحافی

کارتووونِ ماه (۱)

محمدرضا ثقفی

شماره ۱۵۷

شماره ۱۵۷ هنر موسیقیکارتون موسیقیکارتووونِ ماهکاریکاتور موسیقیمحمدرضا ثقفی

مشکل وزن‌شناسی در موسیقی ایران

در مکتب هنرستان موسیقی ملّی، (که بنیان‌گذار آن «روح‌الله خالقی» در سال ۱۳۲۸ خورشیدی بود) نت‌نویسی، برای امکان نقل آسان به هنرجویان مبتدی، بر پایه‌ی «ساده‌نویسی» قرار گرفت. در نوشته‌های آن مکتب غیر از میزان‌های دو‌ضربی، سه‌ضربی، شش‌ضربی، و به‌ندرت چهار‌ضربی، وزن‌های دیگری مشاهده نمی‌شود؛ گویا موسیقی ایرانی محدود به این چهار نوعِ وزن است. در این روش سعی بر این بود که هر نوع آهنگی با هر وزن پیچیده‌ی موسیقایی در یکی از این میزان‌ها گنجانده (چپانده) شود که البته با توجه دقیق به کارکرد موسیقی ایرانی تأیید نمی‌شود. در موسیقی ایرانی وزن‌های مفصل و پیچیده‌ای وجود دارد که همه ساده‌نویسی شده‌اند و به‌عبارت دیگر «وزن‌شناسی» در گفتمان عامیانه موسیقی ایرانی تبدیل به فنِّ «میزان‌بندی» شده است و کوشیده شده است که نت‌ها را در یکی از میزان‌های شناخته‌شده جا بدهند. بدین‌معنا که به مفهوم مهم و موسیقایی «وزن» توجه نشده است یا به‌کلّ شناخته‌شده نیست؛ به‌ویژه که مفاهیم «ضرب» و «تأکید» تفکیک و به‌درستی بازشناسی نشده‌اند.

خسرو جعفرزاده

شماره ۱۵۷

خسرو جعفرزادهروح‌الله خالقیشماره ۱۵۷ هنر موسیقیضربموسیقی ایرانیمیزانمیزان‌بندینت‌نویسیهنرستان ملّی موسیقیوزن‌شناسی

دشواری‌های تجزیه‌و‌تحلیل موسیقی ما در نقد کتاب 10 قطعه، 10 آنالیز

برای آموختن از یک آهنگساز راهی نیست جز شکافتن آثارش و موشکافانه به آن‌ها نگریستن؛ هر نوع برخورد ادراکی دیگر را هم که در ذهن آوریم به‌ناچار متضمن سطحی از همین شکافتن یا به‌بیان فنی تجزیه‌و‌تحلیل موسیقی خواهد بود؛ حتی غرق در تجربه‌ی زیباشناختی. «حمید مرادیان» با چنین هدفی به سراغ بررسی آثار موسیقایی رفته و کتابی با عنوان ۱۰ قطعه، ۱۰ آنالیز؛ تجزیهوتحلیل قطعاتی از آهنگسازان ملی ایران (نشر هم‌آواز) تألیف کرده است. به‌دلایلی که احتمالاً به پیشینه‌ی آموزشی (در دانشگاه تهران) و علاقه‌مندی‌های شخصی برمی‌گردد، نویسنده از میان آن‌ها که «سعی کرده‌اند از علوم پایه‌ی آهنگسازی که تکنیک‌های چندصدایی را شامل می‌شوند، به‌شکل جدی استفاده کنند و در غالب ارکسترها با استاندارد بین‌المللی آثار خود را ارائه دهند» (ص ۷)، آن آهنگسازانی را برگزیده که «نگرشی ایرانی‌تر دارند و سعی کرده‌اند تکنیک‌های موسیقی غرب را به‌صورت گزینشی برای موسیقی ایرانی به‌کار برند و به بیان و زبانی شخصی، متناسب با زیباشناسی موسیقی ایران دست یابند.» (ص ۸)
۱۰ قطعه، ۱۰ آنالیز؛ تجزیه‌و‌تحلیل قطعاتی از آهنگسازان ملی ایرانآروین صداقت‌کیشتجزیه‌و‌تحلیل موسیقیحمید مرادیانزیباشناسی موسیقیشماره ۱۵۷ هنر موسیقینقد کتاب

پیوند مصراع و میزان

نگاهی به واحد وزن در شعر و موسیقی

در این جستار برای آشکار‌کردن پیوند وزن در شعر و موسیقی دو اصطلاح ادبی و موسیقاییِ مصراع و میزان را با نگاهی تطبیقی بررسی کرده‌ایم و سازگاری‌ها و ناسازگاری‌های میان آن دو را در پنج بخش نشان داده‌ایم بخش ششم دربردارنده‌ی  نتیجه‌ی بررسی است: ۱. پیوند وزن شعر و ریتم موسیقی، ۲. واحد وزن در شعر و موسیقی، ۳. استثنائاتِ واحد وزن شعر (اختیار عروضی، شعر دو وزنی، مستزاد)، ۴. همسانی مصراع و میزان، ۵. ناهمسانی مصراع و میزان (مرز میان واحدها، چگونگی همنشینی هجاها و نت‌ها، نقش سکوت در واحدها). برای شناخت درست و همه‌سویه‌ی بنیاد زیبایی‌شناسی موسیقی بیرونی (وزن) شعر، می‌باید با دانش موسیقی و ریتم‌شناسی آشنایی درخوری داشته باشیم. از‌آنجا‌که این جستار،‌ پژوهشی میان‌رشته‌ای است برای آنکه خوانندگان آشنا به هر دو رشته‌ی ادبیات و موسیقی از آن بهره بتوانند برد، تعریف‌هایی از برخی واژه‌ها و اصطلاحات ابتدایی نیز به‌دست داده‌ایم.

مهدی فیروزیان

شماره ۱۵۷

ادبیات و موسیقیزیبایی‌شناسی موسیقیشعر و موسیقیشماره ۱۵۷ هنر موسیقیمهدی فیروزیانوزن در شعر و موسیقی

داستان ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۳۹۴

ارکستر سمفونیک تهران غیر از همه‌ی نکاتی که پیش از این و در ادوار دورادور داشته است، در این سالی که سپری شد چندتایی قضیه‌ی تازه به ‌خود دید که نوشتن آن‌ها از منظر نویسنده‌ی این سطرها، دست‌کم برای ثبت در حافظه‌ی این قدیمی‌ترین ارکستر خاورمیانه، خالی از فایده نیست.

مانی جعفرزاده

شماره ۱۵۷

ارکستر سمفونیک تهرانارکستر ملّی ایرانبنیاد رودکیشماره ۱۵۷ هنر موسیقیعلی رهبریفرهاد فخرالدینیمانی جعفرزاده

رقابت رسانه‌های موسیقی در فضای مجازی

گزارش و گفت‌وگویی درباره‌ی جشنواره‌ی وبلاگ‌ها و سایت‌های موسیقی

پنجمین جشنواره‌ی سایت‌ها و وبلاگ‌های موسیقی ایران، ۲۳ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵ در تالار هنرِ فرهنگ‌سرای ارسباران با حمایت مؤسسه‌ی رادنواندیش و فرهنگ‌سرای ارسباران در حالی برگزار شد که این جشنواره می‌رود تا جای ثابت خود را میان خبرنگاران و نویسندگان فضاهای مجازی در حوزه‌ی موسیقی باز کند. نخستین سخنران این مراسم دکتر «محمد سریر» بود که درباره‌ی فواید تولید محتوا در فضای مجازی (که نه‌تنها برای این نسل، بلکه برای نسل‌های آینده نیز می‌تواند موجب رشد فکری فردی و اجتماعی باشد) صحبت کرد. در پی سخنان دکتر سریر، «سجاد پورقناد»، دبیر جشنواره، بیانیه‌ی این جشنواره و دکتر «هومان اسعدی» نیز بیانیه‌ی هیئت‌داوران را قرائت کرد.
این مراسم خالی از برنامه‌های موسیقی هم نبود و گروه‌های مختلفی در آن به اجرای موسیقی پرداختند؛ از‌جمله گروه موسیقی «صدای آناتولی» به‌سرپرستی «هادی سپهری» متشکل از هادی سپهری آواز و باغلاما؛ «محمد کربلایی» کمانچه؛ «مهسا شهبازیان» قانون؛ «سپیده شایان راد» دَربوکه؛ «امیر سید‌احمد» دُهل و «احسان سید‌احمد» پرکاشن و کانکاشن که به اجرای موسیقی منطقه‌ي آناتولی کشور ترکیه پرداختند. «کوارتت زهی مِتسو» با اجرای ویلن یک «امیرمحمد کاظمی»؛ ویلن دو «بهار فلسفی»؛ ویولا «ساغر مقدم‌فر» و ویلنسل «سهراب ملک‌زاده» که پس از این اجرا از سرپرست و مدیر هنری این کوراتت «سعید محمدعلی» (که در واقع بخشی از یک آنسامبل بود) تقدیر شد. «ارکستر نوجوانان» با مدیریت و رهبری «آرمان نوروزی» نیز به‌روی صحنه آمد که به اجرای قطعاتی از «شهرام توکلی» پرداخت و در قطعه‌ی آخر نیز نوازنده‌ی نوجوان پیکولوی ارکستر، همراه با اجرای سولوی خود هدایت ارکستر را به‌عهده گرفت و از سوی مخاطبان تشویق شد. در نهایت هم اجرای «ارکستر نوای مخالف» به‌سرپرستی و آهنگسازی «مسعود نجفی» پایان‌بخش پنجمین دوره‌ی این جشنواره بود که نوازندگان این گروه عبارت بودند از: مسعود نجفی سنتور؛ «علیرضا دریایی» کمانچه؛ «سیاوش عبدی» تنبک. خواننده‌ی این برنامه هم «رامین بحیرایی» بود. در ادامه برگزیدگان این دوره از جشنواره و گفت‌وگو با دبیر آن را می‌خوانید.
بیشتر

مژگان زرین‌نقش

شماره ۱۵۷

جشنواره‌جشنواره سایت‌ها و وبلاگ‌های موسیقیسایت‌ها و وبلاگ‌های موسیقی ایرانسجاد پورقنادشماره ۱۵۷ هنر موسیقی

یادداشتی بر گفته‌های سایه درباره‌ی مهدی حمیدی در کتاب پیر پرنیان‌اندیش

چندی پیش بر حسبِ اتفاق کتاب پیر پرنیان‌اندیش به دستم رسید. آن را تورق کردم و بخش‌هایی از آن را خواندم. چند صفحه از این کتاب به پدرم دکتر مهدی حمیدی اختصاص یافته بود. متأسفانه در مواردی گفته‌های آقای ابتهاج (سایه) با واقعیت تطبیق نمی‌کند که برای روشن‌شدن و ثبت در تاریخ (حداقل درباره‌ی گفته‌های ایشان در خصوص پدرم) بر خود واجب دانستم آن‌ها را بیان کنم.

نوشیار حمیدی

شماره ۱۵۷

سایهشماره ۱۵۷ هنر موسیقیکتاب پیر پرنیان‌اندیشمهدی حمیدی شیرازینوشیار حمیدیهوشنگ ابتهاج

آنجا که موسیقی آغاز می‌شود

نگاهی بر فواید مهم «شنیدنِ» موسیقی

مجاب‌کردن هنرجوی موسیقی به شنیدنِ آنچه می‌نوازد، دشوار است. یک موسیقی‌دان جوان به‌ندرت به آنچه می‌نوازد، توجه کافی دارد و حتی از آن کمتر به «چگونگی» نواختنش. گاهی هنرجو برای اجرای صحیح ریتم، به شمارش می‌پردازد؛ اما حتی موسیقی‌دانانی که خوب و درست آموزش دیده‌اند هم ممکن است در کار با مترونوم به زحمت بیفتند. هنرجو آن‌قدر درگیر نواختن نت‌هاست که دیگر انرژی و زمانی برای امور دیگر برایش باقی نمی‌ماند؛ حتی شمردن و شنیدن. درباره‌ی یک موسیقی‌دان جوان و تازه‌کار نداشتن پیش‌زمینه و حساسیت در تغییر سرعت، پویایی (دینامیک) و سبک و سیاق (استایل) طبیعی است. در مراحل ابتدایی آموزش، هنرجو به‌شکل چشمگیری متکی به شمردن است. سپس برای دومین مرحله، قطعاتی همراه با پیانو را انتخاب می‌کند (البته اگر سازی به‌جز کیبورد بنوازد) و برای هدایت سرعت و ریتم نواختن، به آن ساز همراهی‌کننده وابسته است؛ اما پس از آن هم مشکلاتی بروز می‌کند. از‌آنجا‌که پیش‌بردن دو نکته با هم سخت است، ممکن است دوباره به شمردن متوسل شود و تنها با همکاری در مدت زمان طولانی است که دو همنواز شروع به شنیدن بخش‌های صدایی یکدیگر می‌کنند.
بابک ولی‌پورشماره ۱۵۷ هنر موسیقیشنیدن موسیقینواختن موسیقییوهانس تال

موسیقی همچنان ترانه‌محور ...

نگاهی به موسیقی فیلم‌های كمدی و خنده‌دار در ایران

سینمای فارسی به پیروی از سلفش سینمای هند، سینمایی ترانه‌محور بود و برایش فرقی نمی‌کرد فیلمی که موسیقی‌اش در دستِ ساخت بود ملودرام باشد، یا فضایی غم‌آلود و حتی خنثی... بر همین اساس، عموم فیلم‌های خنده‌دار و کمدی (با وجود نحیف‌بودن آثار منتسب به این دومی در سینمای بومی ما) از یک یا چند (گاهی هم چندین!) ترانه سود می‌بردند. بگذریم که ملودی‌های گسترش‌یافته‌ی ترانه‌ی‌ اصلی فیلم‌ها گاه تم کلی موسیقی فیلم از آغاز تا پایان را شکل می‌داد.
مدل اخیر از انتخاب (یا ساخت) و گنجاندن این موسیقی‌ها در فیلم‌ها، یکی از پرطرفدارترین گونه‌های استفاده از موسیقی‌‌فیلم در فیلم‌های میان‌مایه و نیز سطح پایین‌ترِ سینمای بدنه در سال‌های قبل از انقلاب بود؛ بدین‌صورت که در خیل فیلم‌های پرترانه‌ی فارسی، به‌طور معمول یک ترانه به‌ فراخورِ مثلاً نسبتش با مضمون و داستان و همچنین جایگاهی که در کلیت فیلم پیدا می‌کرد، «اصلی» نام می‌گرفت و ملودی‌های گسترش‌یافته‌اش توسط آهنگساز همان ترانه، محور موسیقی ملودیک و بی‌کلام فیلم را هم تشکیل می‌داد. در کنار این‌ها نیز شخصی مانند زنده‌یاد «روبیک منصوری» کار همیشگی خود را می‌کرد و قطعه‌های انتخابی‌اش از گونه‌های مختلف موسیقی فیلم غربی و آهنگ‌های ترکی، هندی و عربی را به نوار صوتی فیلم‌های فارسی می‌افزود؛ روند و مدلی همه‌پسند (از‌جمله در میان تماشاگران و نیز سینماگرانی که پسند و سلیقه‌ی آن‌ها را شکل می‌دادند) که به‌تبع ریشه و محبوبیتش در حیات چنددهه‌ای فیلمفارسی، در فیلم‌های خنده‌دار و گاه حتی معدود فیلم‌های کمدی ایرانی نیز راه تکرار شد. حاصل تلاش‌های دم‌دستی انتخاب‌کنندگان آهنگ، سازندگان ترانه‌ها (که گاه به‌شکل مجزا و خارج از فیلم هم دارای ارزش‌های مستقل فرهنگی و هنری بودند) و سازندگان موسیقی فیلم‌های خنده‌دار یا منتسب به مکتب کمدی ایرانی، معمولاً چیزی جز افزودن روغن داغ و چاشنی‌های حسی و عاطفی (یا درباره‌ی این فیلم‌های خاص: شلوغ‌کاری) نبود. روندی که به‌سان فیلم‌های هندی آثار سینمای فارسی را (حتی) اغراق‌آمیزتر هم جلوه می‌داد؛ چرا که سینمای بدنه‌ی هند و سینمای فارسی از اساسْ بر مبنای غلوکاری و درشت‌نمایی (تأکید همیشگی بر همان خطاهای گل‌درشت معروف) شکل گرفته بود.
بیشتر

علی شیرازی

شماره ۱۵۷

ترانهترانه‌محورروبیک منصوریشماره ۱۵۷ هنر موسیقیعلی شیرازیموسیقی فیلم

دلمان برایش تنگ ‌شده بود!

یادداشتی بر کنسرت گروه فرشید اعرابی

کهنه‌مردان سال‌‌های موسیقی راک، جدا از اینکه موسیقی‌دان‌های محبوب ما بوده و باشند، در این سال‌ها روزنه‌های امید دوستداران این سبک در ایران بوده‌اند. «فرشید اعرابی» و گروهش یکی از تأثیرگذارترین‌ها در این سال‌های خواب‌آلوده‌ی موسیقی راک ایران هستند و معدودند گروه‌هایی که از گذشته بیدار مانده‌اند‌ و با تمام ممنوعیت‌های موجود هنوز در این عرصه فعالیت می‌کنند. آری، دلمان برایش تنگ‌شده بود... پنج سال پیش در برج میلاد اجرایی به‌یادماندنی را برایمان رقم ‌زده بود که «ما» تا شنیدیم بار دیگر به‌صحنه می‌رود، به تکاپوی حضور در اجرایش افتادیم و این ‌بار خسته‌تر و کمی جاافتاده‌تر روی صحنه دیدیمش؛ اما پشت آن صدا، هنوز امید پابرجا بود. می‌گویم «ما» چرا که می‌دانم مخاطبان فرشید اعرابی همه همین حس را داشتند و باز هم می‌گویم «ما» چون حضور کهنه‌مردان دیگری همچون «همایون مجدزاده» و «فرشاد رمضانی» در این اجرا یادآور آن است که هنوز امید برای رشد و پیشرفت موسیقی راک در ایران باقی است و بیداری‌شان برای موسیقی خواب‌آلوده‌ی راک ایران ارزشمند و ارزش‌ساز است.

شهاب عظیمیان

شماره ۱۵۷

شماره ۱۵۷ هنر موسیقیشهاب عظیمیانفرشاد رمضانیفرشید اعرابیکنسرتموسیقی راکموسیقی راک ایرانینقد کنسرتهمایون مجدزاده

رابطه‌ی عشق و تنفر موسیقی و فناوری

پدیده‌های فراتر از موسیقی و صنعت موسیقی: قسمت نخست

هنرِ دوره‌های گوناگون، ویژگی‌های خاص آن دوره را دارد. در تاریخ هنر، عواملی چون مذهب، سیاست، پدیده‌های اجتماعی، افراد خاص، علم و پیشرفت فناوری از تأثیر‌گذار‌ترین عواملی بوده‌اند که هنر هر دوره‌ای را شکل داده‌اند. در سلسله‌مطالبی که در این شماره و شماره‌های آینده با این عنوان منتشر خواهد شد، سعی می‌کنیم تا به همین پدیده‌های تأثیر‌گذار در موسیقی پرداخته شود. از آنجا که بسیاری بر این نظر توافق دارند که نقطه‌ی آغاز شکل‌گیری صنعت موسیقی، اختراع روش‌های ضبط صداست و با آمدن فناوری ضبط صدا و فناوری تکثیر صدای ضبط‌شده و بعدها، پخش رادیویی، جهان موسیقی نیز متحول شده، در آغاز بحث، به موضوع قدیمی و همیشه داغ رابطه‌ی عشق و تنفر موسیقی و فناوری می‌پردازیم. منصفانه است اگر تصور شود که تقریباً تمام اهالی موسیقی معاصر ما، خصوصاً در دهه‌ی اخیر، بدون اینکه بدین مسئله آگاه باشیم، به موضوع رابطه‌ی عشق و تنفر میان موسیقی و فناوری وارد شده‌ایم. یکی از داغ‌ترین بحث‌های زیرمجموعه‌ی همین بحث که از بارزترین نمونه‌های این رابطه است، بحث فناوری‌های آنالوگ و دیجیتال و مزایا و معایب هر دو روش است. بهشت آنالوگ و جهنم دیجیتال اصطلاحی مرسوم در جامعه‌ی علاقه‌مندان به موسیقی و موسیقی‌دانان است. این اصلاح سرفصل یکی از کهنه‌ترین بحث و جدل‌های میان طرفداران فناوری آنالوگ و طرفداران فناوری دیجیتال در موسیقی است. در بخش‌های بعدی این سلسله‌مطالب، چهره‌های تأثیر‌گذار بر صنعت موسیقی، فناوری‌های مختلف، رویدادهای مهم و سرنوشت‌ساز صنعت موسیقی، روند‌ بازار، مدل‌های تجاری مختلف ناشی از عوامل درون‌بخشی و برون‌بخشی صنعت موسیقی و دیگر پدیده‌ها به‌اختصار آورده خواهد شد.
تاریخ موسیقی معاصرشماره ۱۵۷ هنر موسیقیصنعت موسیقیفناوری آنالوگ در موسیقیفناوری دیجیتال در موسیقیمحمدعلی پورخصالیانموسیقی پاپموسیقی راک

هنر صدا: قسمت نخست

شنیدن فراتر از موسیقی

پرونده‌ی «هنر صدا» مقالی است برای معرفی و آشنایی بیشتر با این هنر. در این پرونده، ما به تاریخچه، معرفی هنرمندان و جایگاه این‌گونه از هنر در میان دیگر هنرهای معاصر خواهیم پرداخت. این مطلب در چهار قسمت و در آخرین شماره‌ی هر فصل سال منتشر خواهد شد. در هر قسمت به گوشه‌ای از این هنر پرداخته می‌شود. در بخش نخست «مختصری درباره‌ی صدا، چیستی آن و عملکردش به‌مثابه‌ی مدیوم هنری و تعریف هنر صدا و مختصری از تاریخچه‌ی آن»، بخش دوم «تأثیرات هنر صدا بر جریان موسیقی در جهان و معرفی برخی هنرمندان مطرح در این زمینه،  بخش سوم «هنر صدا و گونه‌ی هنری جدیدی به‌نام: نیو مدیا آرت یا هنر نو‌رسانه‌ای و همچنین جایگاه هنر صدا در موزه‌ها و مراکز هنری معتبر جهان» و در قسمت چهارم «هنر صدا در ایران» بررسی خواهد شد.

مریم روشن‌فکر

شماره ۱۵۷

شماره ۱۵۷ هنر موسیقیمریم روشن‌فکرنیو مدیا آرتهنر صداهنر نو‌رسانه‌ایهنرهای مفهومی

برف کهولت موهای آنان را سپید کرده بود

برادران شینکر، اسکورپیونز و یو.‌اف.او

ابتدا و پیش از اصل مطلب بیان مقدمه‌ای کوتاه ضروری می‌نماید. تمام نخبگانی که از موسیقی آلمان در سطح جهان به‌شهرت رسیده‌اند شامل یکی از این دو نکته می‌شوند: ۱. نوازندگان یا ارکسترهایی که موسیقی بدون آواز را اجرا می‌کنند؛ ۲. گروه‌هایی که ترانه‌هایشان را به‌زبان انگلیسی می‌خوانند. دلیل این امر ماهیت زبان آلمانی است؛ زبانی که طنین آن از لطافت و گوش‌نوازی فاصله دارد و شاید به همین دلیل خوانندگانی که آهنگ‌هایشان را به‌زبان آلمانی خوانده‌اند، هیچ‌یک خارج از محدوده‌ی آن کشور به‌شهرت نرسیده‌اند. ...

محسن گلتاش

شماره ۱۵۷

اسکورپیونزانوشیروان روحانیرودلف شینکرشماره ۱۵۷ هنر موسیقیکلاوس ماینهمایکل شینکرمحسن گلتاشموسیقی آلمانیو.‌اف.او

شبی با پیانو

گزارشی از رسیتال پیانوی فریدون ناصحی

در بهار دلنشین تهران در اواخر فروردین‌ماه خبر اجرای قریب‌الوقوع «فریدون ناصحی»، پیانیست شهیر ایرانی، در تراکت‌های شهری و سایت‌های خبری نقش بست. فریدون ناصحی فرزند شایسته‌ی آهنگساز قدیمی و مشهور ایرانی زنده‌یاد «حسین ناصحی» با سابقه‌ای در‌خور و شایسته و اجراهایی همیشه قوی است که اگر بخواهیم تنها به گوشه‌هایی از سوابق فریدون ناصحی اشاره کنیم، می‌توانیم به ضبط تلویزیونی در سن ۱۶‌سالگی به دعوت تلویزیون وقت ایران، اخذ بورس تحصیلی در سال ۱۳۵۴ از وزارت فرهنگ و هنر و اعزام به آلمان، اتمام تحصیل در رشته‌ی سولیستی پیانو و دریافت مدرک از آکادمی موسیقی برلین H.D.K، اجراهای بی‌شماری رسیتال پیانو در کشور آلمان، اجرای رسیتال پیانو در در تهران، انجمن فرهنگی اتریش و فرهنگسرای نیاوران، اجرای کنسرتوی پیانوی چایکوفسکی به‌رهبری فریدون ناصری با ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۳۷۱ در تالار وحدت، اجرای کنسرتوی پیانوی بتهوون به‌رهبری «ایرج صهبایی» در سال ۱۳۷۸، اجرای کنسرتوی پیانوی چایکوفسکی به‌رهبری «نادر مشایخی» در سال ۱۳۸۵، دعوت از کشور ارمنستان و اجرای کنسرتوی پیانوی موتسارت به‌رهبری «امیل خاچاطوریان» با ارکستر سمفونیک Komitas و اجراهای متعدد رسیتال پیانو در سالیان اخیر در تالار وحدت و فرهنگسرای نیاوران اشاره کرد. ...

سهیل خرازی

شماره ۱۵۷

سهیل خرازیشماره ۱۵۷ هنر موسیقیفریدون ناصحیکنسرتگزارشنوازندگان پیانو

ته‌مقاله: موسیقی را به جناح مخالف نفروشید

مهم‌ترین نکته این است که هر وقت روابط داخلی میان دولت و مسئولان نظام دلخواه و موثق نیست، فرهنگ و هنر نخستین و در دسترس‌ترین ابزاری است که با فشارآوردن بر آن می‌توان دولت را تحت فشار قرار داد. تقابل مردم و دولت از نارضایتی‌های فرهنگی و اجرای به‌ظاهر ناقص قانون در این حوزه از سویی و بی‌عرضه نشان‌دادن دولتیان در مقابله با این هجوم به مقوله‌ی فرهنگی از دیگر سو، دو نکته‌ی بارز در این جنگ سیاسی است. حربه‌هایی چون تعطیلی نابهنگام کنسرت‌ها، اعلام نارضایتی از اکران برخی فیلم‌ها که برچسب بی‌اخلاقی بر آنان می‌زنند، اعتراض به چاپ کتاب‌ها و مقاله‌های مختلف در حوزه‌ی آزادی بیان، گالری‌گردی‌های آخر هفته در هر مکانی که مهر گالری بر پیشانی دارد و... همه ابزار این بی‌اعتبارسازی دولت در اذهان عمومی است.
امیرعباس ستایشگرته‌مقالهشماره ۱۵۷ هنر موسیقیکنسرت‌های لغو‌شده